نشستهای علمی
Article data in English (انگلیسی)
اصلی ترین پایگاه تولید دانش و معرفت و نبض تپندة تبادلات و فراورده های علمی ـ فقهی و بازخوانی نظام تولید دانش و معرفت، روایتگر فرایند فعالی است که از سه گانه میراث گرانسنگ (کتاب، سنت و عقل) نیازها و اقتضائات زمانی و سنت اجتهاد نشئت می گیرد.
اکنون بازخوانی این سنت ها و سامان بخشی، آسیب شناسی، تقویت و ترمیم آنها ضروری به نظر می رسد تا بتوان با بازسازی نسبت نظام ارتباطی شفاهی و مکتوب، جانی دوباره به سنت اندیشگی بخشید و در تولید نظریه های نو پیدا و پاسخ به نیازهای عینی و دشواره های حکومت دینی، طرحی نو در انداخت.
اجرای نشست های علمی، از دیرباز در برنامه های علمی و پژوهشی گروه های علمی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و از حلقه های اساسی این نظام علمی و فکری بوده است. این نشست ها برآمده از مطالعات و پژوهش های بسیاری است که با تکیه بر میراث گذشتگان و بهره مندی از اندوخته ها و آموخته های نو، نتایج علمی را به صورت شفاهی در دیدرس مخاطبان قرار می دهد.
معاونت پژوهش مؤسسه، نظر به اهمیت و جایگاه نشست های علمی و به منظور شناسایی و معرفی آنها، چند سالی است که گردآوری نشست ها و تحقیقات شفاهی را در اولویت برنامه خود قرار داده است. شناسایی و معرفی این نشست ها، گامی است در جهت وضعیت سنجی و رصد محصولات علمی، موضوعی که از دغدغه های اساسی و سیاست ها و اهداف کلان این معاونت به شمار می آید.
این نشست ها در قالب های ذیل برگزار شده است:
1. اقتصاد مقاومتی در اندیشه و سیره علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران؛
2. رویکرد مدیریتی به اقدام وعمل دراقتصاد مقاومتی؛
3. مبانی، اصول وراهبردهای اقتصادمقاومتی.
1. اقتصاد مقاومتی در اندیشه و سیره علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران
چکیده
اقتصاد مقاومتی، نظریه ای است که در سال های اخیر توسط مقام معظم رهبری برای برنامه ریزی در اقتصاد کشور مطرح شده است. سال 1395، از سوی ایشان، سال اقدام و عمل برای اقتصاد مقاومتی نام گذاری شده است. سؤال اصلی تحقیق، این است که آیا اندیشه اقتصاد مقاومتی، پیشینه ای در اندیشه و سیرة علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران داشته است؟ ابتدا به مبانی نظری علما در ترویج و تحقق اقتصاد مقاومتی و سپس، با محوریت قراردادن مؤلفه ها و الزامات اقتصاد مقاومتی، که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده است، با مراجعه به اسناد و منابع تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی این مؤلفه ها و الزامات در اندیشه و سیرة علمای شیعه در تاریخ معاصر پرداختیم. بررسی ها، نشان می دهد که عناوینی چون عدم سلطه کفار، عزت مسلمین، حرمت دوستی و مودت با کفار، پرهیز از اسراف و تبذیر و حرمت تشبه به کفار، از جمله مبانی نظری علمای شیعه در مباحث اقتصادی بوده است. همچنین، مؤلفه ها و الزاماتی همچون استفاده از کالای داخلی و پرهیز از کالای خارجی، کارآفرینی و حمایت از تولید ملی، مردمی کردن اقتصاد، ممانعت از خروج سرمایه های ملی و اصلاح الگوی مصرف، که امروزه مطرح شده است، در سیرة و اندیشه علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران وجود دارد. می توان از روش ها و اقدامات آنها، برای امروز به عنوان تجربیات موفق استفاده کرد.
کلیدواژه ها: اقتصاد مقاومتی، علمای شیعه، تاریخ معاصر، ایران.
مقدمه
علمای شیعه همواره بر اساس وظیفة خود یعنی هدایت و رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت، در راستای احکام اسلام و موازین شرع، اقدامات مختلفی انجام داده اند. اما آنچه که ذهنیت عمومی جامعه ما، به ویژه نسل جوان است، اینکه وظیفه و اقدامات عملی علما عموماً در مباحث خاص دینی، مثل برپایی مراسم های دینی، وعظ و خطابه و امام جماعت و پاسخگویی به سؤالات و شبهات اعتقادی و شرعی مردم بوده است. از این رو فعالیت های علمای شیعه در عرصه های خاص اقتصادی، سیاسی، بین المللی و فرهنگ اجتماعی، کمتر مورد توجه بوده و یا بیان شده است. امروز نسل جوان ما، نمونه های زیادی از اقدامات علما در حفظ مواریث دینی، مقابله با شبهات اعتقادی، مناظرات مذهبی و عقیدتی و ... سراغ دارند. اما از نقش علمای شیعه در حفظ اقتصاد ملی، یا هویت ملی یا منافع ملی کشور، قطعاً اطلاعات کمتری در این زمینه وجود دارد. در حالی که چون دین اسلام، دین جامع است و برای همه عرصه های زندگی بشر برنامه دارد، طبیعتاً عالمان اسلامی، که وظیفة تبلیغ دین و حراست از آموزه های دینی و اجرای آن در جامعه برعهده دارند، باید در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز فعال باشند. در تاریخ معاصر ایران، که دورة هجوم نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب به این کشور است، همواره شاهد حضور زیرکانه و مؤثر علمای شیعه در مقابله با این تهاجم بوده ایم. یکی از اقدامات علمای شیعه، در مواجهه با این تهاجمات، دفاع و حمایت از سرمایه های ملی و منابع اقتصادی ایران است که منطبق بر مولفه ها و الزامات اقتصادی مقاومتی است که در سال های اخیر، توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است.
الف. مبنای نظری علما در ترویج و تحکیم اقتصاد مقاومتی
علمای شیعه در برای ترویج و تحکیم اقتصاد مقاومتی در دوران معاصر، اقدامات فراوانی انجام داده اند که بسیاری از این موارد، در مقابله با قدرت های استعمارگر غربی و نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنها شکل گرفته است. عمده این مباحث، ناظر به حفظ بلاد اسلامی و دارالاسلام در مقابل دارالکفر و حفظ مسلمانان در مقابل کفار بوده است. این اقدامات مبتنی بر برخی اصول و ادله فقهی بوده که در این بخش به طور اجمال به مهم ترین این اصول اشاره می شود.
1. عدم سلطه کفار بر مسلمانان
یکی از اصول بسیار مشهور در بحث ارتباط مسلمانان با کفار، اصل نفی سبیل است که مستند به آیات و روایات است. مثل آیه «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»؛ خداوند هرگز راهی برای سلطه کافرین بر مؤمنان قرارنداده است (نساء:141). همچنین روایت «أَلْإسلامُ یَعلُو وَ لایُعلی عَلَیه»؛اسلام برتر است و هیچ چیز بالاتر و برتر از آن قرار نمی گیرد (عاملی، بی تا، ج17، ص376 و460).
در بحث مقابله با غرب، توجه به اصل عدم سلطه کفار بر مسلمان بسیار جدی است. و در موارد متعددی، علمای شیعه دلیل ممانعت از رواج کالاهای خارجی، جلوگیری از افزایش نفوذ اقتصادی و تجاری کفار در کشور، مخالفت با انعقاد برخی قراردادهای اقتصادی و سیاسی را پیشگیری یا دفع خطر سلطه کفار بر مسلمانان مطرح کرده اند. البته، این سلطه در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مطرح بوده است. به عنوان نمونه، مرحوم سید محمدکاظم یزدی، در پاسخ به استفتایی مبنی بر حکم استفاده از کالاهای خارجی، در صورت امکان استفاده از مشابه داخلی آن کالا، می نویسند:
هرچه موجب تقویت و شوکت کفر و کفار و باعث ضعف اسلام و مسلمین است حرام است؛ چه از معاملات باشد یا غیر آن از آنچه باشد... و بسی سزاوار است که مسلمین، کلیه، هرگاه ممکن باشد، بدون ترتب مفسده، تحرز کنند از چیزهایی که در معرض تقویت کفر است(روزنامه حبل المتین، 1324ق، ش33، ص 20).
2. عزت و شوکت مسلمانان
از اصل نفی سلطه کفار بر مسلمانان اصل دیگری قابل استنتاج است، با عنوان اصل «عزت مسلمین» و عدم ذلت و تحقیر آنها در مقابل کفار. به عبارت، دیگر لازمة سلطه کفار بر مسلمین، احتیاج و نیاز ایشان به آنها و تحقیر و ذلت مسلمانان در مقابل کفار است و نفی سلطه کفار هم موجب عزت، و شوکت و عظمت مسلمانان می شود. همچنان که بالارفتن شوکت و عزت مسلمین می تواند مانع سلطه کفار شود. بنابراین، در آیات قرآن تأکید شده است که پذیرش ولایت و دوستی کفار، موجب عزت مسلمانان نمی شود، بلکه عزت برای خدا و رسول و مومنان است و در نزد خدا و رسول، باید عزت را جستجو کرد: «الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا» (نساء:139)؛ کسانی که کافران را دوست و یاور خویش می گیرند، آیا عزت را نزد آنان می جویند؟ با اینکه عزت به تمامی از آن خداست. همچنین می فرماید: «َلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ» (منافقون:8)؛ همانا عزت فقط برای خدا و پیامبرش و مؤمنان است.
3. حرمت دوستی و مؤدت با کفار
یکی از مهم ترین عوامل تحقق اقتصاد مقاومتی، پرهیز از مصرف کالاهای خارجی است. این مسئله، در دوران معاصر مورد نظر و توجه علما بوده است. از این رو، یکی از اصول و مبانی نظری مورد توجه علما در این بحث، اصل حرمت دوستی و پذیرش ولایت کفار بوده است. در قرآن کریم، آیات بسیاری وجود دارد که مسلمانان را از دوستی و مراوده باکفار نهی کرده است: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» (مجادله:22)؛ هیچ قوم مؤمن به خدا و روز قیامت را نخواهی یافت که با دشمنان خدا و رسول دوستی کنند.
قرآن کریم می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء ... وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» (مائده:51)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را به عنوان دوست انتخاب نکنید... و هرکس از شما با آنها رابطه دوستی برقرار نماید، از آنان خواهد بود. همچنین «لاَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِینَ» (آل عمران: 28)؛ مؤمنین نباید کافران را به جای مؤمنان دیگر به دوستی انتخاب کنند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل این آیه می فرمایند:
غالباً ولایت مستلزم تصرف یک دوست در امور دوست دیگر است ... در نتیجه، اگر ماکفار را اولیای خود بگیریم، خواه ناخواه با آنان امتزاج روحی پیدا کرده ایم. امتزاج روحی هم ما را می کشاند به اینکه رام آنان شویم و از اخلاق و سایر شئون حیاتی آنان متأثر گردیم ... وقتی یک فرد مؤمن نسبت به کفار ولایت داشته باشد و این ولایت قوی هم باشد، خود به خود خواص ایمانش و آثار آن فاسد می گردد و به تدریج اصل ایمانش هم تباه می شود (طباطبایی،1363، ج3، ص208-206).
بحث تأثیر مراوده و دوستی با کفار بر اخلاق و روحیات مردم و تضعیف ایمان آنان در گزارش شیخ حسن کربلایی از وضعیت ایرانیان، پس از ورود کفار غربی به ایران و ارتباط ایرانیان با آنها، به خوبی توصیف شده است. وی به تأثیر مراوده با فرنگیان بر بی مبالاتی، به برخی از احکام دینی مثل روزه داری و گسترش برخی مفاسد مثل ارتباط با زنان فاسد، گسترش شرابخواری و حتی تضعیف اعتقادات مردم اشاره کرده است. میرزای شیرازی نیز در تلگراف هایی که به ناصرالدین شاه دارد، به همین بحث اشاره دارد:
کفره را بر وجود معایش و تجارت آنها مسلط کرد تا بالاضطرار با آنها مخالطه و موادّه کنند و به خوف یا رغبت، ذلت نوکری آنها را اختیار نمایند و کم کم بیشتر منکرات، شایع و متظاهر شود و رفته رفته عقایدشان فاسد و شریعت اسلام مختل النظام گشته و خلق ایران به کفر قدیم خود برگردند( کربلایی، 1377، ص 96).
در گزارش کندی از مأمورین انگلستان در ایران نیز به این دغدغه علمای ایران اشاره شده است: میرزا محمد علی، یکی از مجتهدین به مأمور سفارت گفته بود: «تردیدی نیست این شرکت سیل اروپاییان را به ایران سرازیر خواهد کرد و تجارت کشور را در دست خواهند گرفت و همین مسئله مذهب آنها را تضعیف خواهد کرد» (لمبتون، 1363، ص 265).
البته لازم به یادآوری است که آیات و روایات فوق، نفی کننده اصل تجارت و ارتباط اقتصادی با کشورهای بیگانه و ملیت های مختلف نیست، بلکه بحث بر سر برقراری رابطه صمیمی و دوستی و نزدیکی بیش از حد با آنان می باشد، به گونه ای که موجب نفوذ آنها در امور اجتماعی، سیاسی واقتصادی مسلمانان شود. از این رو، برقراری معاهدات و روابط اقتصادی و سیاسی با این گونه کشورها، به شرط رعایت ضوابط و قواعد کلی حاکم بر این گونه روابط و توجه به مصالح کلی کشور، می تواند منافعی را برای کشور به همراه داشته باشد. هرچند باید این گونه روابط، با دقت و هوشیاری کامل صورت پذیرد؛ چرا که همواره امکان سوء استفاده و ضرر وجود دارد.
همچنین، در بحث خودکفایی و استقلال اقتصادی، مراد این نیست که ما هیچ کالا و محصولی را از کشور دیگری وارد نکنیم و همه محصولات و کالاهای مورد نیاز خود را به هر قیمتی که شده است، خودمان تولید کنیم؛ بلکه خودکفایی به این معناست که از لحاظ تولیدات و اداره امور اقتصادی کشور در حدی باشیم که نیاز ما به محصولات دیگران، موجب سوء استفاده قدرت های بزرگ و اعمال فشار بر ما نباشد. به عبارت دیگر باید حتی الامکان در تولید کالاهای اساسی متکی به توانایی خود باشیم. همچنین محصولاتی که می تواند در داخل تولید شود، نباید از خارج با هزینه بیشتری وارد شود. مثل بحث خام فروشی مواد نفتی، یا معدنی به کشورهای خارجی و خرید محصولات پتروشیمی و صنعتی تولید شده با همین مواد خام از خارج.
4. پرهیز از اسراف و تبذیر
یکی دیگر از مبانی دینی لوازم اقتصاد مقاومتی، پرهیز از اسراف و تبذیر است که در قرآن نسبت به آن تصریح شده است. در قرآن، به صراحت از اسراف کردن نهی شده است. روایات متعددی نیز در این زمینه وجود دارد. خداوند در قرآن، در مورد اسراف خطاب به مؤمنان می فرماید: «لَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِین»(انعام:141 و اعراف31).
علاوه بر اسراف، تبذیر نیز مورد نهی الهی قرار گرفته است در قرآن، خداوند اهل تبذیر را برادران شیطان معرفی کرده است: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِین» (اسراء:27).
یکی از مهم ترین سفارشات و سیرة عملی علمای شیعه، پرهیز از اسراف و تبذیر است. یکی از مبانی اصلاح الگوی مصرف در اقتصاد مقاومتی و استفاده بهینه از ثروت های موجود داخلی، همین مبناست.
5. حرمت تشبه به کفار
یکی از اصولی که در مواجهه با کفار غربی مورد استناد علمای شیعه قرار گرفته است، اصل حرمت تشبه به کفار است که در روایات ما فراوان مطرح شده است. رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که به بیگانه از ما شبیه شود از ما نیست، از مشابهت با یهود و نصاری پرهیز کنید (قمی،1381ق، ج 5، ص346). همچنین، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: کسی که شبیه به قومی شود، از آنان به حساب می آید (نوری، 1407ق، ج 17، ص440). امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند: خداوند به یکی از پیامبرانش چنین وحی کرد: به مؤمنان بگو لباس دشمنان مرا نپوشند، غذای دشمنان مرا نخورند و طبق روش دشمنان من عمل نکنند. اگر چنین کنند، آنها نیز دشمن من خواهند بود، همانند سایر دشمنان (ابن بابویه،1392ق، ج1، ص 252).
در این گونه روایات، معصومین علیهم السلام مؤمنان را از مشابهت به کفار در اموری که از ویژگی های خاص آنهاست، برحذر داشته اند. البته این نکته قابل ذکر است که حرمت تشبه به کفار وسلوک بر طبق شیوه های آنان، مربوط به مواردی است که به نوعی شعار و یا شاخصه ای برای آنان حساب می شود، یا مربوط به بخشی از آداب و تعالیم دینی آنهاست که در اسلام نسخ و باطل شده است. اما آن دسته از شیوه های تمدنی و معیشتی که منشأ فطری یا وحیانی دارد و مشترک بین کفار و مؤمنان است، از شمول این حکم خارج است (رهدار،1390، ص159).
اینکه در این روایات مؤمنان را از شبیه شدن به کفار نهی کرده اند، این است که مشابهت های ظاهری با آنها موجب از بین رفتن تمایزات ظاهری بین مسلمانان و کفار شده و آرام آرام تفاوتی بین آنها دیده نمی شود. به تدریج، این تشابه در ظاهر، به تشابه در رفتار و بعد از آن به تشابه در عقاید هم سرایت خواهد کرد.
بر همین اساس، در موارد متعددی علما بر مبنای اصل حرمت تشبه به کفار، مؤمنان را از استعمال کالاهای خارجی نهی کرده اند. به عنوان نمونه، مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی، در این زمینه با استناد به همان حدیث «لاتلبسوا ملابس اعدایی و ...» می نویسند: اغلب مفاسدی که در اعمال و عقاید مسلمین پیدا شده از اختلاط آنها با کفار و تشبیه به آنها در گفتار وکردار و ... هست (روزنامه حبل المتین، 1324ق، ش33، ص20).
الف. مؤلفه ها و الزامات اقتصاد مقاومتی در اندیشه و سیره علمای شیعه
ب. استفاده از کالای داخلی و پرهیز از استفاده از کالاهای خارجی
از جمله لوازم تحقق اقتصاد مقاومتی از نظر رهبر انقلاب، استفاده از کالاهای داخلی و پرهیز از کالاهای خارجی است. ایشان در درجه اول، خطاب به دستگاه های دولتی توصیه به استفاده از کالاهای داخلی دارند:
به مصرف تولیدات داخلى هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانة شما، اگر کار جدیدى انجام می گیرد، اگر چیز جدیدى خریده می شود، اگر همین اقلام روزمره اى که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه می شود، سعى کنید همه اش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلى بزرگى می شود. اصلاً ممنوع کنید و بگویید هیچ کس حق ندارد در این وزارتخانه، جنس خارجى مصرف کند. به نظر من، اینها می تواند کمک کند(خامنه ای، 2/ 6/ 1391).
علاوه بر دستگاه های دولتی، مردم هم باید نسبت به مصرف تولید داخلی همت گمارند.
آحاد مردم هم مصرف تولید داخلى را بر مصرف کالاهایى با مارک هاى معروف خارجى - که بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمایى کردن، در زمینه هاى مختلف دنبال مارک هاى خارجى می روند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهاى خارجى را ببندند ... اینها مایة رشد تولید کشور، رشد اقتصادى کشور، مایه ى اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقى و آبروى بین المللى پیدا می کند. این کار بایستى به انجام برسد (خامنه ای،3/ 5/ 1391).
یکی از پیامدهای جنبش ضد استعماری تنباکو، تداوم اندیشه تحریم کالاهای خارجی و مقابله با نفوذ اقتصادی بیگانه در تفکر سیاسی ـ اجتماعی علمای شیعه، ملت ایران و شکل گیری نهضت بزرگ تحریم کالاهای خارجی است. این حرکت، دو بعد سلبی و اثباتی داشت. بعد سلبی آن، مبارزه منفی و تحریم اجناس خارجی و نفی سلطة اقتصادی اجانب بود. بعد اثباتی آن، تلاش برای سازندگی و خودکفایی ملی و استغناء از بیگانگان است. البته از این رو تحریم همواره به معنای فقهی آن، یعنی «حرام دانستن» نبود، بلکه گاهی به معنای پرهیز از استفاده است. در مواردی از بیانات مختلف علما به این نکته اشاره شده است که ما استفاده از کالاهای خارجی را حرام نمی دانیم، ولی از آن پرهیز می کنیم. این اندیشه و تفکر، در قالب های مختلفی در ایران به نمایش گذاشته شد.
1. صدور اعلامیه در تحریم کالای خارجی و ترویج کالای داخلی
یکی از اقدامات علمای شیعه در تاریخ معاصر ایران، صدور اعلامیه ها و فتاوای مختلف، مبنی بر تحریم کالاهای خارجی و حمایت از کالاهای داخلی و ترویج فرهنگ استفاده از پارچه، لباس، کاغذ وانواع کالاها و صنایع داخلی و ایرانی است. علت صدور این فتاوا و اعلامیه ها، آگاهی علمای شیعه به پیامدهای منفی ورود بی رویه کالاهای خارجی به کشور بود. مرحوم آیت الله سیدمحمدکاظم طباطبایی، از علمای بزرگ شیعه، در پاسخ به سؤالی در همین رابطه می نویسند:
آنچه نوشته بودید از ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد کفر به محروسه ایران صانها الله تعالی عن حوادث الزمان، صواب (صحیح)، و همیشه ملتفت به آنها و اصناف آن، که مایه خرابی دین و دنیای مسلمین است بوده ام و از اقدام شما در تهیه دفع آنها که باید از محض غیرت دین و خیرخواهی مسلمین باشد زیاده مسرور شدم (آیت اللهی، 1363، ص177ـ174).
مرحوم آقانجفی، بعد از مراسم نماز جماعت در مسجد جامع سلطانی (مسجد شاه)، طی سخنرانی مبسوط و مهمی، با استناد به آیات و روایات، از جمله آیات ناظر به منع دوستی و معاشرت با کفار، از مردم می خواهد که از مصرف کالاها و منسوجات خارجی خودداری نمایند و به مصرف کالاهای داخلی روی آورند. ایشان در نامه ها و اعلامیه های بعدی، مردم را تشویق به استفاده از کالاهای اسلامیة می نمایند (نجفی،1384، ص61 – 59).
مرحوم آیت الله شاه آبادی در مورد وابستگی به صنایع و تولیدات خارجی و استفاده از کالاهای خارجی و لزوم استفاده از کالاهای داخلی می نویسند:
بعضی از غفله و جهله را مشاهده می نماییم، که تشکر می کند از اینکه صنایع دشمن آنها را اداره نموده و می گویند: خداوند عالم آنها را خر و حمال ما قرار داده، ولی اگر به نظر منصفانه متوجه شوند، می فهمند حمال کسی است که پنبه را شش قران به دشمن می دهد و یک من ششصد تومان بل متجاوز از او می خرد حال مشاهده کن و ببین خر کیست و آیا این نعمت است که آن را تشکر کنی، یا آنکه ازجهت عدم اعمال قوه عاقله و عامله خود را مورد انتقام خداوند کرده ایم و باید استغفار نموده و عرض کنیم: «ربنا ظلمانا انفسنا و اعترفنا بذنوبنا و ان لم تغفر لنا و رحمنا لنکونن من الخاسرین» و تغییر دهیم بی حسی را به حس و بی غیرتی را به غیرت و آیه شریفه: «و جاهدوا الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم و آیه شریفه واقتلوهم حیث وجدتموهم» را به موقع اجرا گذارده، و کفار را در امتعه آنها کشته و به ترک مخالطه و مراوده بر آنها خشم نمایم و حس حاجت را منظم عالم خود گردانیده و در این مقام بر آییم که امتعه مسلمین را مغتنم و حوائج را به خود آنها و در خود آنها اداره نماییم(شاه آبادی،1380، ص16ـ15).
در اینجا به نمونه های بیشتری از این اعلامیه ها و فتاوا اشاره می شود.
1ـ2. حفظ استقلال اقتصادی
یکی از اهداف اصلی تحریم کالاهای خارجی توسط علمای شیعه، حمایت و تقویت تولیدات و صنایع و حرفه های داخلی کشور و رونق کارخانجات و جلوگیری از تعطیلی کارگاه ها و کارخانه ها و آبادی و عمران کشور بود. مرحوم آیت الله شیخ محمد اسماعیل محلاتی، از علمای نجف اشرف، که در زمینة اندیشه و نظریه سیاسی دارای نظریات جالب توجه و مهمی است، در اعلامیه ای که در ابتدای مشروطیت منتشر شده است، به بحث رواج کالاهای خارجی و تأثیر آن بر زوال اقتصاد و تولیدات داخلی اشاره کرده، می نویسد:
بدین واسطه [رواج کالاهای خارجی]، حِرَف و صنایع ایرانیه روبه انحطاط و اندراس(کنهنگی) گذاشت و فقر و پریشانی ما بین صاحبان آن حِرَف و اجزاء و حواشی آنها بالا گرفته، چه خانواده ها که برچیده و چه کارخانه ها که بسته شد ... آیا دیگر سزاوار نیست که ازخواب غفلت بیدار شویم و اموال خود را مصرف در آبادی مملکت و قوت مذهب و ملت خود نماییم و چشم از زخرفه(تزیینات) و صورت سازی امتعه خارجه بپوشیم و به اجناس وطنیه اسلامیه خود حتی المقدور اکتفا کنیم و حِرَف و صنایع خود را تدریجاً توسعه و ترقی دهیم و ذلت مسلمین را که از حدگذشته به عزت مبدل نماییم و ممالک اسلامیه که موطن شریعت حق الهیه است، معمور و آباد کنیم (رحبی،1390، ص445ـ444).
ایشان همچنین معتقدند:
مسئولان حکومتی اعم از شخص شاه و درباریان و اطرافیان و همچنین، نمایندگان ملت در مجلس شورا و علمای دینی و طلاب حوزه های علمیه نیز وظیفه دارند با استفاده از کالاهای داخلی و اقدامات دیگر برای حمایت از این مسئله و تبلیغ کالاهای داخلی و ترویج فرهنگ مصرف کالاهای داخلی تلاش نمایند: شخص سلطنت که بایست خیرخواه رعیت و دلسوز نوع باشد ... وکلاء ملت که بایست عقول منتخبه مملکت بوده باشند و صلاح و رشاد نوع را در کلیه امور ارائه دهند... چقدر در حق آنها خوش آیند و زیبا است و در انظار همه نیکو و مستحسن است که اولا قامت خود را به البسه اسلامیه مُخَلَّع نمایند پس از آن در مقام تقنین قوانینی که از مُعِدّات این امر است برآیند.
آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی، از مراجع تقلید شیعه در عصر مشروطیت، در نامه ای که ظاهراً به یکی از تجار دارند، نسبت به نفوذ خارجی ها در صنعت و اقتصاد و ضعف تولید در میان مسلمین، روی آوردن به دلالی و واسطه گری در معاملات به جای تولید ابراز نگرانی کرده، مسلمین را تشویق به کار و تولید جهت رسیدن به استقلال اقتصادی نموده اند:
در این زمان که خارجه به انواع حِیَل، رشته کسب و صنایع و تجارت که مایة عزت و منشأ ثروت است، از دست مسلمین ربوده و منحصر به خود نموده و مثل خون در مجاری عروق ایشان راسخ و نافذ شده و شغل اهل اسلام به تدریج منحصر به دلالی و بیع و شراء اجناس خارجه شده ... مناسب است مسلمین از خواب غفلت بیدار شوند و به تدریج رفع احتیاجات خود را از خارجه بنمایند و به تأییدات ربانیه از ذلّ فقر و احتیاج و سؤال و تحمل عملگی کفار و تشتت در بلاد کفر برهند... (ابوالحسنی، 1386، ش42، ص160).
آیت الله آقانجفی اصفهانی در نامه ای، که به روزنامه حبل المتین، جهت تشکر از مقالات این روزنامه در تأیید و حمایت از شرکت اسلامیه می نویسند، به بحث ضرورت توسعه صنایع داخلی تأکید دارند: رجاء دارم که به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلامیان، موجبات رواج صنایع و امتعه اسلامیه زیاده بر این، یوما فیوما در ترقی و شیوع بشود ... باید سعی و اهتمام در تکمیل صنایع و امتعه اسلامیه و ترغیب مسلمانان در استعمال نمود (روزنامه حبل المتین،1317، ش19، ص 17).
در پاسخ دیگری آمده است: مقتضی فطرت اسلام آن است که رغبت اهالی در امتعه مسلمین و ترویج امتعۀ آنها باشد نه کفار (نجفی،1391، ص140).
در ادبیات بیانیه ها و اعلامیه های علما، بحث استقلال اقتصادی و رفع نیاز به بیگانه نیز از جمله مطالب مهم و پررنگ است که هم در تحریم کالاهای خارجی و هم در ترویج کالاهای داخلی مورد استناد علما قرار گرفته است. مرحوم آیت الله میرزا فتح الله شریعت اصفهانی، در تأیید فعالیت های اقتصادی داخلی مثل شرکت اسلامیه، به قبح وابستگی به بیگانه و استفاده از متاع خارجی با این عبارت ادبی اشاره می کنند: نان خود بر سفره مردم خوردن و به نعمت خویش منت از دیگری بردن، خانه همسایه سوختن و چراغ اجانب افروختن، و جامه خویش دریدن و کلاه بیگانه دوختن نه کار عقلاء است (نجفی،1384، ص47).
مرحوم آیت الله صدر اصفهانی نیز در واکنش به تأسیس شرکت اسلامیه اصفهان و تولید منسوجات داخلی، یکی از مهم ترین آثار این حرکت را که نسبت به تحقق آن ابراز امیدواری می کنند، رفع احتیاج و وابستگی به بیگانه است:
رجاء واثق ... مسلمانان در گرفتاری به کفار، که آنی زندگانی به غیر مطاع کفر نتوانند و ممالک محروسه اسلام از احتیاج به کفرستان مستغنی گردد... (روزنامه ثریا، 1317ق، ش13).
مرحوم آیت الله حاج میرزا خلیل تهرانی نیز شبیه همین امید و آرزو را دارند: امیدوارم قسمی شود که اهل ایران به هیچ وجه من الوجوده محتاج به آوردن و طلبیدن اجناس خارجه نشوند (روزنامه حبل المتین، 1317، ش 19، ص 15).
مرحوم آیت الله مامقانی نیز در واکنش به تأسیس این شرکت و تولید لباس های داخلی و اسلامی، از اینکه این کار موجب استقلال از بیگانه و عدم احتیاج به اقتصاد آنها می شود، ابراز خرسندی می کنند:
بحمدالله تعالی فراهم شدن اسباب تداول منسوجات اسلامیه و سد ابواب حوائج مسلمین از ممالک از نِعَم عظیمه این عصر با برکت است. چه قدر شایسته است که عموم مسلمین با کمال شوق و اتحاد کلمه در رواج آن هجر منسوجات ممالک خارجه که سبب اختلال امور امور کافه مسلمین شده، جد و جهد نموده اسلام را رونقی تازه داده و با اتفاق کلمه اسلامیه مسلمین را آسوده نمایند(روزنامه ثریا، 1317ق، ش13).
2ـ1. حفظ عزت و استقلال سیاسی
درگیری ها و ناامنی هایی عصر نهضت مشروطیت، روس و انگلیس در سال های 1327 ـ 1330، قسمت هایی از مناطق شمال و جنوب را به بهانة ایجاد امنیت برای اتباع و تجارت خود، عملاً تحت اشغال خود درآوردند. در این میان، تجاوزگری روس، جلوه و بروز بیشتری پیدا کرد و در جریان اولتیماتوم معروف روس، در اواخر سال 1329 به اوج خود رسید. علمای شیعه، ضمن اهتمام به مقابله با اشغال کشور، اقدامات متعددی انجام دادند. یکی از این اقدامات، صدور اعلامیه توسط تعدادی از علمای اصفهان، به همراه برخی از تجار، در اوایل سال 1329 بود. آنها در این اعلامیه، برخود «فرض ذمی» دانستند که از معامله با شعبة بانک روس و نیز استفاده از برخی کالاهای رایج روسی، پرهیز نموده، مسلمانان را نیز به همراهی در این مسئله دعوت کردند. این موضوع، مورد استقبال مردم قرار گرفته، موجب فشار روس ها به آقانجفی برای رفع این حکم گردید. متن اعلامیه چنین است:
معاهده نامة علماء اعلام (یا ارشاد عامه در حفظ اسلام): عموم مسلمانان ایرانی و کافة برادران ایمانی را با کمال اتحاد و اتفاق و ارشاد اعلام می نمایم: نظر به مصالح حفظ اسلام، عموم علماء اعلام اصفهان عازم شده ایم و بر خودمان فرض ذمی اسلامیت (واجب) نموده ایم که به کلی، داد و ستد و معامله با شعبة بانک استقراض روس که به اصفهان آمده است [را] موقوف و متروک داریم. صلاح مسلمین را هم نمی دانیم که با او معامله کنند. در باب استعمال قند و شکر و چای روس هم، عموم علماء اعلام ترک نموده اند. و در سایر امتعة روسیه، در موقع خود هم اعلام خواهد شد. تجار محترم اصفهان هم در این وظایف حقة اسلامیه، کمال مساعدت را با علمای اعلام دارند و تلگرافات منع حمل قند و شکر و قماش روس به نقاط لازم کرده اند. عموم مسلمین بدانید که مادام که قشون روس در بلاد و سر حدات ایران هستند، به این محترم باقی هستیم. «بلغنا الله ایاکم نصرة الدین». 6 ربیع الاخر 1329 محمدتقی نجفی (روزنامه زاینده رود، 1329، ش10).
مردم تجار اصفهان به دلیل اعتقادات و احساسات اسلامی و مذهبی خود، اولین افرادی بودند که از این حکم اطاعت نمودند. آنها به طور یکپارچه به افراد طرف معامله خود تلگراف زدند که از این تاریخ به بعد، کالاهای روسی را نه به طور امانت و نه به طور خالصه برای آنها خریداری و حمل نکنند. همچنین، اهالی اصفهان، هر روز در صدد افزایش این حرکت دفاعی اقتصادی هستند که موجب انزوای بیگانگان می شود.
در اعلامیه ای که علمای شیراز پس از اشغال سرزمین ایران، توسط قوای روس و انگلیس به اصفهان مخابره کرده اند، به تحریم کالاهای خارجی و قطع روابط با بیگانه با هدف حفظ استقلال سیاسی کشور، این گونه اشاره کرده اند:
علما و تجار و اعیان فارس اجتماع نموده و برای حفظ استقلال اسلامیت و ملیت و دفاع از تهاجمات خانمان ویران کن دولتین متجاوزتین، تحریم امتعه و قطع روابط ملی را یگانه علاج قومیت دیدند.... امیدواریم آن آقایان نیز اضمحلال دیانت و قومیت ایرانیان را در نظر گرفته، هرچه زودتر تحریم امتعه دولتین اقدام فرمایند و از اولیای امور مرکزی نیز درخواست می شود که کمال مراقبت را در فیصله امر با دولتین نمایند که ذره ای از لوازم حفظ استقلال داخلی و خارجی ایران فروگذاری نشود ... (نجفی،1391، ص 89 ـ 88).
مرحوم آخوند خراسانی نیز در پاسخ نامه تهدیدآمیز روسها، که از تحریم کالاهای روسی شکایت کرده بودند و ضمناً تهدید به واکنش متقابل نموده بودند، یکی از علل اصلی این تحریم را نادیده گرفتن مناسبات حسن هم جواری و بین المللی و تهدید استقلال سیاسی ایران، توسط روس ها بیان نموده اند:
کارگزاران دولت بهیه روس نسبت به ایران به هیچ وجه نوامیس ودادیه(روابط دوستانه) و مناسبات جواریه(همجوار همسایگان) را لازم الرعایه و حقوق بین المللی را محترم نمی دارند ... ابقاء قشون روسیه در ایران ... اسباب تزلزل کلی و منافی استقلال مملکت بوده و هست ... در چنین صورت، بر هر فرد ایرانی و بلکه بر هر مسلمانی خصوصا مقام روحانیت اسلامیه، که حفظ ثغور و استقلال ممالک اسلامیه را ذمه دار است فرضیه حتمیه خواهد بود، که در مقام دفاع از حقوق مسلمین و حفظ حوزه اسلامیه بر حسب مناسبات و مقتضیات از هر اقدامی فروگذاری نکند (همان، ص101ـ100).
3ـ1. حفظ استقلال فرهنگی و رشد معنوی و اخلاقی جامعه
علمای شیعه در این گونه اقدامات اقتصادی خود، صرفاً به منافع و مصالح سیاسی و اقتصادی نظر نداشتند، بلکه مصالح فرهنگی و مذهبی را نیز مد نظر داشتند و یکی از آثار نفوذ اقتصادی و گسترش مصرف کالای خارجی را نفوذ فرهنگی و مذهبی دشمن می دانستند و تحریم این کالاها را با هدف ممانعت از نفوذ فرهنگی دشمن انجام می دادند. به عبارت دیگر، حفظ سرمایه های مذهبی و فرهنگی نیز از اهداف این اقدامات بود. آیت الله آخوند خراسانی و آیت الله مازندرانی، در اعلامیه ای که در مقابله با استفاده از کالاهای روسی صادر کردند، بعد از اشاره به ضررهای اقتصادی ناشی از مصرف کالاهای خارجی، به آثار فرهنگی آن این نکته اشاره دارند:
استعمال امتعه خارجه در بلاد اسلامیه ... حالا به ذهاب بیضه اسلام (از بین رفتن اصل اسلام) و زوال اسلامیت مملکت هم العیاذ بالله تعالی نوبت رسیده. بقاء سالدات(نیروی نظامی) روس به بهانه حفظ تجارت روسیه در ایران، تدریجا به کنیسه شدن مساجد و تبدیل اذان به ناقوس و پامال شدن روضه منوره حضرت ثامن الائمه صلوات الله علیهم خدای نخواسته مؤدّی خواهد بود. (نجفی،1391، ص83).
همچنین یکی از دلایل و اهداف پرهیز از کالاهای خارجی و ترویج و استفاده از کالاهای داخلی، توجه به آثار معنوی و اخلاقی و روحی این مسئله است. در بیانات علمای بزرگ، به مواردی از آثار بد استفاده از کالاهای خارجی و آثار مطلوب استفاده از مصنوعات داخلی اشاره شده است. ترویج کالاهای داخلی را به خاطر آثار مثبت معنوی و اخلاقی آن تمجید و تعریف کرده اند. مرحوم میرزا حسین نوری در نامه ای که به حاج آقا نورالله اصفهانی در تمجید از تأسیس شرکت اسلامیه نوشته اند، به فواید این کار چنین اشاره کرده اند:
با چنین قلب ویران و هیئت عدوی ایمان، برای حضور در محضر قدس حضرت الهی و اظهار عبودیت و احتیاج، و استدعای انجام حوائج محلی و به جهت اجابت و دعا و دفع مکاره وبلا، جای امیدی نخواهد ماند ... نوع مسلمان ها سال ها است اثر اجابت در دعای خود نمی بینند... ندانستند که اول شروط اجابت، پاکیزگی مطعوم و ملبوس است و هرچه در آنها مداقه کنند، اثرش را در آنجا مشاهده نمایند (نجفی، 1384، ص52).
آیت الله حاج میرزا خلیل تهرانی نیز در نامه ای که خطاب به حاج آقا نورالله اصفهانی می نویسند، به همین اثر معنوی و اخلاقی این گونه اشاره دارند: امیدوارم... این مأکول و ملبوس پاک و طاهر سبب اجابت دعوات و عوارف و قبولی طاعات شود لامحاله اثر قهری دارد (روزنامه حبل المتین، 1317ق، شماره 19، ص 15).
2. تعهد عملی علما به مصرف کالای ایرانی
یکی از این نمونه اقدامات، صدور اعلامیه ای توسط تعدادی از علماست که تعهد خود به استفاده از اجناس داخلی و پرهیز از کالاهای خارجی و قناعت و ساده زیستی را به اطلاع مردم می رسانند. جالب اینکه در این اعلامیه، آنها تعهدات خود را بیان می کنند، نه اینکه از مردم امری را بخواهند. در حقیقت، از خود شروع می کنند و مصداق عینی حدیث امام صادق(ع) هستند که فرمود: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» مردم را به غیر از زبان خود و با عمل خود به کار خیر دعوت کنید. در این اعلامیه آمده است:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکن الملک متعهد و ملتزم شرعی شده ایم که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننماییم.
اولاً، قبالجات و احکام شرعیه، از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده ... قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمی نماییم؛ حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم، [اما] ما ها به این روش متعهدیم.
ثانیاً، کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر غیرایرانی باشد، متعهد شده ایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری برای اقامة صلوة بر آن میت بخواهند، ماها را معاف دارند.
ثالثاً، ملبوس مردانة جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می شود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمی کنیم و حرام نمی دانیم لباس های غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شده ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ، ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف، توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته ایم، ممنوع نیست استعمال آن. ....
حاج نورالله نجفی، جعفر الفشارکی، آقانجفی اصفهانی، شیخ مرتضی اژه، رکن الممالک، سید محمدباقر بروجردی، آقا میرزا علی محمد، حاج میرزا مهدی جویباره، سید ابوالقاسم الدهکردی، سید ابوالقاسم زنجانی، محمدجواد قزوینی، سید محمدرضا مسجدشاهی، آقاحسن بیدآبادی (روزنامه حبل المتین، 1324ق).
چنان که می بینیم در این اعلامیه بر استفاده از کاغذ، لباس و پارچه های ایرانی تأکید شده است. ذیل این اعلامیه که امضاء و مهر آقایان است، نکاتی که در تأیید این مسئله نوشته اند، نیز جالب است. حاج میرزا مهدی جویباره این قرارداد را موجب کمک به کسبه و ضعفای جامعه داشته، مخالفت با آن را توهین به شرع انور می داند. سایرین تأکید کرده اند که خودمان و خانواده و بستگان به این قرارداد عمل خواهیم کرد.
این نوع اقدامات علما، موجب ترس و واهمه تجار و شرکت های اروپایی شده است. چنان که کاردار سفارت انگلیس، چارلز مالرینگ، به وزیر امور خارجه، میرزا حسن خان مشیرالدوله، دربارة مبارزات علمای اصفهان، با سلطة بازار خارجی شکایت کرده و این حرکت را موجب خطر فاحش برای سرمایه های انگلیسی می داند:
جناب مستطاب اجل اکرم افخم را با کمال احترام تصدیع افزا می گردد: از اصفهان به دوستدار اطلاع رسیده که علمای آنجا در کار ترتیبی هستند که نگذارند امتعة اروپایی به فروش برسد. و به خریداران ایرانی که اهمیت دارند، اعلان کرده اند که بکلی ترک معامله را نموده و به مهلت چهار ماهه، محاسبات خود را با تجارت خانه های اروپایی قطع کنند. نتیجة این کار، این است که معامله گران کوچک بازار چون می ترسند که بعد از این نتوانند امتعة اروپایی بفروشند، قروض خود را به تجارت خانه های بزرگتر که به اعتبار آنها نیز از این بابت خلل فاحش وارد آمده، نمی پردازند. و تجارت خانه مزبور نیز از آن طرف نخواهند توانست که از عهدة تعهدات خود به تجار خارجه، که مال التجاره از خارجه می آورند، برآیند؛ چون مبلغ زیادی سرمایة انگلیسی در این کار است و اگر این کار غیرصحیح را بگذارند امتداد پیدا کند، به سرمایة مزبور خطر فاحش وارد خواهد آمد، از جناب مستطاب عالی خواهشمندم مقرر دارند احکامات لازم به کار گذاران اصفهان صادر شود که از اقدامات فتنه انگیز این اشخاص فوراً جلوگیری شود. در این موقع احترامات فائقه قلبیة خود را تجدید می نماید. چارلز ـ م مارلینگ(نجفی، 1390، ص 187 و 188).
یکی دیگر از اسناد زنده و جاودانه در این خصوص، آداب اخلاقی ثبت شده و مشهور آیت الله شهید سید حسن مدرس است که در ادامة خط فقاهتی میرزای شیرازی قرار دارد که وی هرگز غیراز منسوجات و پارچه های وطنی نمی پوشید (نجفی و حقانی، 1381، ص 186).
مرحوم حاج میرزا حسین نجل حاج میرزا خلیل تهرانی، که یکی از مراجع سه گانه نجف در عصر مشروطیت بود و فتاوای وی همراه با آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی تأثیر زیادی در پیشرفت نهضت مشروطیت داشت، پس از تأسیس شرکت اسلامیه اصفهان، ضمن تعریف و تمجید از این اقدام و تشکر از حاج آقا نورالله اصفهانی، خودشان نیز مبتنی بر اصل حفظ عزت مسلمین و عدم احتیاج به بیگانه، متعهد به استفاده از لباس های تولید داخل می شوند: امیدوارم قِسمی شود که اهل ایران به هیچ وجه من الوجوه محتاج به آوردن و طلبیدن اجناس خارجه نشوند... خود احقر هم قاصد و عازمم، حتی المقدور به غیر از اجناس معمولی ایران استعمال نمی نمایم(روزنامه حبل المتین، 1317ق، شماره 19، ص 15).
ب. کارآفرینی و حمایت از تولید داخلی
مقام معظم رهبری، یکی از ارکان و لوازم اقتصاد مقاومتی را کارآفرینی و حمایت از تولید ملی می دانند: یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتى، حمایت از تولید ملى است... حمایت از تولید ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به این بایستى تکیه کرد. واحدهاى کوچک و متوسط را فعال کنید... اینها خیلى مهم است، اینها در زندگى مردم تأثیرات مستقیم دارد(خامنه ای، 2/ 6/ 1392).
ایشان در بحث از ضرورت و اهمیت کارآفرینی، دلیل ضرورت و اهمیت آن را فشار جهانى بر ملت ایران و وجود فشار اقتصادى و تحریم دشمن برای بازگرداندن و افزایش سلطة اهریمنى خود بر ایران می دانند و مسؤولان را موظف به پیگیری کارآفرینی می نمایند: این دلیلى است براى همة مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینى، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمى است. همه خودشان را باید موظف بدانند (خامنه ای، 16/ 6/ 1389).
علمای شیعه، همواره به ضرورت تقویت اقتصاد داخلی و حمایت از تولیدات و کارخانجات داخلی و حمایت از تولید و کشاورزی داخلی تأکید کرده اند. مرحوم آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی در کتاب شذرات المعارف، به ترویج عقاید باطل و اخلاق رذیله و رفتارهای ناشایست در مملکت اسلامی اشاره و معتقدند: بسیاری از متدینین صرفاً اظهار تأسف از وقایع مذکور می نمایند و دنبال علاج درد و راه حل نیستند. ایشان یکی از راه های مناسب برای اعتلای دینی در جامعه را حمایت از شرکت ها، صنایع و زراعت داخلی می دانند: ایجاد شرکت از روی قواعد علمیه، برای تجارت مشروعه و صناعت و زراعت و ترویج البسه و اقمشه مصنوعه اسلامی و مملکتی.... تعیین مشاغل مشروعه برای افراد بیکاره جمعیت و تمهید وسائل اعانت به ضعفاء و فقراء(شاه آبادی، 1380، ص 8).
ایشان معتقدند: یکی از اموری که موجب رشد اقتصادی و به تعبیر امروز، تحقق اقتصاد مقاوم می شود، گسترش کشاورزی و زراعت است:
اول: اعداد مواد قابله؛ و آن عبارت است: از فتح باب زراعت و توسعه آن؛ زیرا که اولین امر در ایجاد مایحتاج الیه و تحقق ثروت، همین اساس است... خصوصاً در مملکت ایران که اجزائش بسیار است.
دوم: از اصول معاونات، اظهار کمال موجود است و آن عبارت است از گشودن ابواب صناعت(همان، ص 40)
مرحوم آیت الله شاه آبادی معتقدند: ضعف علمی و عملی در ایجاد صنایع موجب مشکلات اقتصادی شده و قدرت علمی و عملی دشمن در صنایع موجب تضعیف بیشتر ما خواهد شد. لذا باید به فکر گسترش صنایع باشیم:
بدان که انسان علاوه بر آنکه عاشق کمال است در معاش و معاد محتاج به علم و عمل است و لذا مورد عنایت قوه عاقله و عامله شده... اختلال در امر معاش از جهت فقدان کمال علم و عمل صنایع می باشد و معلوم است این معیشت فعلی، که از رشحات معیشت دشمن است، البته باقی نخواهد ماند و محکوم خواهیم شد. به انعدام بلکه کمال علم و عمل دشمن و قوت حیوه تدبیر در جریان تجارتش موجب تعطیل قوای عامله و نقص در ما شده علما و عملاً(همان، ص15 و 16).
تأسیس شرکت اقتصادی اسلامیه اصفهان
یکی از مهم ترین نمودهای کارآفرینی و حمایت از تولید داخلی، تأسیس شرکت اسلامیه اصفهان، در سال 1316 ق. یعنی حدود هفت سال پس از قیام تنباکو در اصفهان است. این شرکت، توسط دو مجتهد بزرگ اصفهان مرحوم آیت الله آقانجفی اصفهانی، اولین کسی که فتوای تحریم تنباکو را در اصفهان، پیش از صدور حکم میرزا صادر کرد، و برادرشان شهید حاج آقا نورالله اصفهانی تأسیس شد. پس از قیام تنباکو و بروز فواید بی شمار آن، این دو بزرگوار این گونه برنامه ریزی کردند که امکانات داخلی را جهت تولید بسیج نموده، با ابتکار ایرانی به تولید بپردازند. تا هم تولیدات داخلی رونق پیدا کند و هم کارگران ایرانی در داخل کشور، به کار گماشته شوند و برای کار به خارج از کشور نروند و هم سرمای های داخلی در داخل کشور هزینه شود.
... حضرت حجت الاسلام حاج شیخ محمدتقی[آقانجفی] ـ مدظله العالی ـ عنوان مفصلی را من باب ترک منسوجات و مصنوعات خارجه در ترویج امتعه و اقمشة داخله و بیست و هفت مورد در قرآن، که منع از معاشرت خارجه است، بیانی خیلی مفصل و عنوانی بسیار عام فهم، ارشاد فرموده اند... علمای اسلام در این شرکت مقدس شخصاً شرکت مالیه نموده اند و از بذل نصایح و تشویق عموم به امتعه اسلامی و دوری از استعمال امتعه خارجه، دقیقه ای فروگذار نمی کنند... حضرت حجت الاسلام آقای نجفی و بندگان ثقةالاسلام [حاج آقا نورالله] و جناب آقایان علمای اسلام ـ سلمهم الله تعالی ـ در راه این شرکت مقدس، از هستی خود گذشته اند. از خداوند خواهانیم این گونه سرپرستان ملت را در پناه خود محفوظ بدارد (روزنامه حبل المتین، 1316، ش20، ص237).
این شرکت که دارای یک اساسنامه قوی، با 43 فصل و یک خاتمه است؛ با اهداف مهمی در عرصه حفظ و تقویت اقتصاد ملی در مقابل نفوذ اقتصادی بیگانه تأسیس شد. چنانکه آقا نجفی اصفهانی در نامه هایی که به مطبوعات از جمله روزنامه «حبل المتین» نوشته است، به پیشرفت در این زمینه، در حد خودکفایی اقتصادی و عدم احتیاج به بیگانه اشاره کرده است؛ چرا که احتیاج به بیگانه موجب سلطه آنها بر مسلمین شده و خلاف اصل نفی سلطه کفار و اصل عزت مسلمین است. ایشان می نویسد:
رجاء دارم که به حسن اهتمام علماء اعلام و توجه اسلامیان، موجبات رواج صنایع و امتعة اسلامیه زیاده بر این، یوماً فیوماً در ترقی و شیوع بشود؛ چنانچه در اصفهان و توابع، لباس اغلب مسلمانان، از همین منسوجات و امتعة اسلامیه می باشد و رواج دارد. انشاءالله تعالی بطوری شایع خواهد شد که کفایت عموم اسلامیان را بنماید (روزنامه حبل المتین، 1317ق، شماره 19، ص 18). ... بر سرکار و اشخاص مسلمین لازم است هر یک به قدر وسع، جدّ و جهاد داشته که ـ انشاءالله ـ به توجه غیبی حضرت امام عصر(عج) پیشرفت شود که مسلمین را حاجت به منسوجات و ملبوسات غیر نباشد (روزنامه حبل المتین، 1317 ق، ش 25).
... رؤسای روحانی ملت و امر دولت ایران، معنی وطن و ترقی آن را شناخته و درصدد ارتقاء بدان مدارج عالیه، برآمده اند. اگر نام مبارک حجت الاسلام آقانجفی ـ مدّ ظله العالی ـ را سرآغاز تاریخ ترقی ایران قرار دهیم، شایسته و سزاست... (روزنامه ثریا، 1317 ق، ش 47).
اساسنامه این شرکت و اهداف آن، حاکی از دید وسیع و متفکرانه این عالم دینی و توجه دقیق وی به معضلات و مشکلات اقتصادی جامعه زمان خود است. ایشان برای حل این مشکلات، اقدام به تأسیس این شرکت نمودند. اهداف کلی تأسیس شرکت این گونه آمده است:
ـ دسترسی به سود بیشتر اقتصادی از طریق راهاندازی کمپانی و شرکت در نسبت با کار تجارت فردی؛
ـ خروج از ذلت احتیاج به امتعه خارجی؛
ـ تثبیت و تقویت هرچه بیشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه؛
ـ جلوگیری از خروج ثروت داخلی به خارج از کشور؛
ـ جلوگیری از مهاجرت نسلهای آینده به خارج از کشور، برای مزدوری و کارگری نزد بیگانگان؛
ـ تسهیل در امر معیشت مردم به علت ارزانتر بودن منسوجات و مأکولات داخلی، نسبت نوع خارجی آنها؛
ـ ارایه الگویی تجاری برای آینده ملت و دولت؛
ـ جلوگیری از رواج معاملات ربوی بیگانگان؛
چنان که می بینیم، تأکید بر کار جمعی به جای فردی، رفع احتیاج از بیگانگان و رهایی از ذلت ناشی از آن، ممانعت از خروج ثروت ملی و نیروی کار و تقویت اقتصاد ملی، حل مشکلات اقتصادی مردم از جمله اهداف اصلی شرکت است. مشکلاتی که تقریباً همگی امروز از جمله مشکلات اقتصادی جامعه ماست(نجفی، 1384، ص32ـ34).
1. حمایت عملی مردم و علما از تولید داخلی
تأسیس این شرکت، که برای تقویت اقتصاد داخلی و مقابله با نفوذ اقتصادی بیگانگان و سلطه آنها بر کشورهای اسلامی شکل گرفت، مورد استقبال بسیار مردم ایران قرار گرفت و میزان سرور و بهجت مردم از توفیق این شرکت، به اندازهای بود که در برخی شهرها از جمله بوشهر و کاشان، به هنگام ورود اولین البسه این شرکت، مجلس جشن و بزم راه انداختد. در توصیف این شور و حرارت آمده است:
چنان وجد و سرور در اهالی از وضیع و شریف ملاحظه شد که در هیچ عید از اطفال ندیده بودم. و در تعریف منسوجات وطنی همین یک نکته شاهد است که بلژیکیهای مأمورین گمرک و سایر اهالی خارجه، از این تن خواه خریدند و نهایت توصیف مینمودند(روزنامه حبل المتین،1317 ق، ش 24، ص 25، ش 29، ص 15).
برهمین اساس نیز مطبوعات و رسانه های داخلی و خارجی به شدت نسبت به این حرکت حساسیت نشان دادند و اخبار گسترش و توسعه آن را منتشر می نمودند. آقانجفی و حاجآقا نورالله اصفهانی، در نامه هایی که در تشکر از توجه روزنامه ها به این اقدام نوشتند، از این حرکت به مثابه یک جهاد اقتصادی نام می برند(روزنامه ثریا، 1317 ق، ش47).
همچنین نوع این اقدام، که در راستای حفظ منافع اقتصادی جامعه اسلامی و مقابله با سلطه بیگانگان بر امت مسلمان بود، مورد حمایت جدی علمای مسلمان در مناطق مختلف گردید و علمای بزرگی چون آیات عظام ملا محمدکاظم خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، میرزا حسین نجل میرزا خلیل، محمد الغروی الشربیانی، ملا محمدحسن مامقانی، میرزا فتحالله شیرازی اصفهانی معروف به شریعتمدار، میرزا محمدحسین نوری معروف به محدث نوری، صدر اصفهانی و... به طرق مختلف مثل فتوا، اعلامیه، سخنرانی و تألیف کتاب، به حمایت از آن برخاستند. به عنوان نمونه، آیت الله آخوند خراسانی، درنامه ای از شاه خواسته است تا با «خلع لباس ذلّت» و «لبس لباس عزّت» و استفاده از «البسه مصنوعه اسلامیه»، هم به «ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی و اسباب آسایش عموم عباد و ترقیات عامه و قاطبین بلاد محروسه ایران» بپردازد و هم موجب شود تا ملت که به مقتضای «الناس علی دین ملوکهم»، رویه وی را ادامه دهند که «کهن جامه خویش را پیرایش، به از جامه عاریت خواستن» است(روزنامه ثریا، سال دوم، ش13،1317ق). حتی در برخی شهرها از جمله در شیراز، علما برخی از وعاظ را روانه نقاط مختلف شهر و روستا کردند تا به مردم اطلاع دهند و از مردم بخواهند که از این به بعد، تنها از منسوجات شرکت اسلامیه اصفهان استفاده کنند (روزنامه حبلالمتین، 1317ق، ش18، ص12).
2. رشد فعالیت اقتصادی شرکت در حد بین المللی
با اقدامات انجام شده و استقبال و حمایت های فراوان از محصولات این شرکت، شرکت به سرعت توانست توسعه و گسترش یافته، و قلمرور فعالیت خود را از شهر اصفهان فراتر برده، به نوعی در اکثر شهرهای ایران شبعه ایجاد کند. گسترش و توفیق شرکت تاحدی بود که فعالیت آن، فراتر از مرزهای ایران رفت و شعبههایی از این شرکت در شهرهای پاریس، لندن (با وکالت حاجی میرزا اسدالله کاشانی و حاجی علیاکبر صاحب شیرازی)، مسکو (با وکالت میرزا محمدجواد مشکی اصفهانی و میرزا علی محمدخان کاشانی)، اسلامبول (با وکالت حاجی میرزا محمدشفیع آقا امینالتجار اصفهانی)، بمبئی (با وکالت حاجی سلطانعلی شوشتری و حاجی محمدجواد عرب کرمانی)، کلکته (با وکالت مؤیدالاسلام)، بغداد (با وکالت حاجی سید محمدکاظم اصفهانی و حاجی سید حسین افندی اصفهانی)، بادکوبه (با وکالت حاجی زینالعابدین تقی اوف)، قاهره، و... نیز ایجاد شد.
با توسعه فعالیت اقتصادی شرکت، حوزه کاری شرکت از حوزه نساجی فراتر رفته، به برخی امور مهم اقتصادی مثل حوزه حمل و نقل و ساختن راه آهن، راه اندازی کارخانه نخ ریسی یا به تعبیر آن زمان ریسمان تابی نیز گسترش یافت.
3. شرکت اسلامیه و به خطر انداختن منافع استعمار
گسترش روز افزون شرکت اسلامیه، که با هدف مقابله با نفوذ و سلطه اقتصادی استعمارگران شک گرفته بود، موجب لطماتی به منافع بیگانگان شد. به گونه ای که روزنامهها و نمایندگان انگلیس، توسعه آن را سکته به منافع انگلیس در کلیه منطقه خلیج فارس اعلام کردند:
چیزی که در این شرکت اهمیت دارد، این است که علمای این ملت نیز در آن شرکت دارند و مشوّقاند. و اگر این شرکت معتبر شود، سکته بزرگی به تجارت انگلیس در اصفهان بلکه در خلیج فارس وارد آید. و باید تجّار ما نوعی رفتار کنند که در آینده بازار تجارتشان از رونق نیفتد، و الاّ عنقریب باید منتظر خبر بود که بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود (روزنامه ثریا، 1317 ق، ش 46، ص 11).
رشد روزافزون معاملات و عایدات شرکت اسلامیه، به قدری زیاد بوده که سفارت انگلیس را در معرض موضعگیری و چارهاندیشی قرار داد به گونه ای که سفارت انگلیس طی یادداشتی به وزارت امور خارجه مینویسد:
از قرار اطلاعاتی که از اصفهان میرسد، علمای آنجا بیشتر بر ضد تجارت خارجه میباشند... مخصوصاً میگویند که امتعه خارجه نجس است. بلکه در مساجد و سایر نقاط علناً میگویند که مردم نباید امتعه خارجه را بخرند. علما از اشخاص معتبر که امتعه خارجه میخرند، بد میگویند. آنها هم از این جهت جرأت خرید را ندارند ... جناب آقا نورالله در مسجد چند روز قبل از این گفته بودند که این اقدام، اقدام وطنخواهی است که تجارت داخله را ترغیب و تجارت خارجه را خارج کنند. مشتریان ایرانی میگویند که اگر اینطور باشد، بایستی قطع مراوده با خارجه بکنند. مگر اینکه آقایان را متقاعد کنند که ضدیت ننمایند. این مسئله نهایت اهمیت را دارد. مشتریان داخله ورشکست خواهند شد و تجار خارجه خانههای خود را از اصفهان برخواهند داشت و در شهرهای دیگر ایران هم همینطور خواهد شد. این فقره اسباب خرابی مملکت است(نجفی، ص63ـ64(.
برهمین اساس، انگلیسی ها برای جلوگیری از خطر شرکت، ناگزیر به حیله و نیرنگ میشوند و سعی می کنند با استفاده از اختلافات مسلمانان و اهل کتاب، به اقدامات شرکت لطمه زده و مانع موفقیت های آن شوند. اما این طرح ظاهراً به موقع از جانب طرفدار شرکت اسلامیه لو رفت تا حدّ زیادی این نقشه را خنثی کردند. به عنوان مثال؛ روزنامه حبلالمتین این مطلب را همراه با نقد آن چنین گزارش میدهد:
چندی است که اخبارات انگلیسی، نکته اهمیت شرکت اسلامیه اصفهان ]را[ ـ که بدون استثنا تمام ملت شرکت دارند ـ فهمیده، عاقبت این عمل مقدس را دانسته نقصانیهای خود را سنجیدهاند. چون در آن عمل نمیتوانند ایرادی بگیرند، از راه دیگری بیرون آمده میگویند که اهالی اصفهان با مسیحیان بنای بدسلوکی را نهادهاند. این اعلانات کذب را اخبارات انگلیسی از روی پولتیک اشاعت میدهند؛ چرا که یک حصّه شهر اصفهان همیشه نصاری نشین است و از قرون عدیده به این طرف هرگز شنیده نشده که مسلمانان ساکنین اصفهان با اینکه قادر به همه گونه زیادتی به ارامنه بودهاند، سر مویی به آنها زیادتی نمایند(روزنامه حبلالمتین،1317 ق، ش29، ص339(.
البته، هوشیاری اقلیت مسیحی نیز نقشه انگلیس را خنثی میکند. در همین خصوص پاسکال معلم روحانی ارامنه و مسیحیان اصفهان طی نامهای به مدیر روزنامه حبلالمتین، کذب ادعای انگلیس را فاش میسازد:
از دیدن این خبر خیلی متألم شدم ... به طور یقین عرض میکنم که از زمانی که شاه عباس صفوی، ماها را به ایران کوچانید، در ضمن این مدت که تقریب سیصد سال است، هیچ زمان طایفه ما آسودهتر و راحتتر از زمان سلاطین قاجار نبوده ]است[. همچنین علمای اصفهان همیشه ما را محترم میداشته و میدارند و در کمال دقت به امور راجعه به ما اقدام میفرمایند. با این لطف دولت و ملت، راضی نیستیم کسی این تهمت بزرگ را به ما بزند(روزنامه حبل المتین، 1317 ق، ص 486).
در مجموع حرکت جهادی حاج آقا نورالله اصفهانی در عرصه اقتصادی که با همیاری و حمایت سایر علما و اقشار مختلف مردم همراه شد، موجب شد برخی از مشکلات جدی کشور در عرصه اقتصادی با یک حرکت جهادگونه حل شود و در عصری که عصر امتیازات استعماری روس و انگلیس درایران است، تا حدی از سلطة اقتصادی بیگانگان بر کشور جلوگیری نمایند.
ج. مردمی کردن اقتصاد
مقام معظم رهبری، یکی دیگر از لوازم اقتصاد مقاومتی را حمایت از بخش خصوصی و تکیه به فعالیت های مردمی می دانند و مردمى کردن اقتصاد را جزو الزامات اقتصاد مقاومتى می دانند (خامنه ای، 3/5/1391). ایشان ضمن تأکید بر اهتمام و دقت و توجه به سیاست هاى اصل 44 و اشاره به تصریح مسئولان، به عدم حضور فعال بخش خصوصی، خطاب به آنان می فرمایند:
باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخش بشود؛ حالا از طریق بانک هاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقى که لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود ... هم از فکرها و اندیشه ها و راهکارهائى که صاحبنظران می دهند، استفاده کنید، هم از سرمایه ها استفاده شود. به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود... هم سیستم بانکى کشور، دستگاه هاى دولتى کشور و دستگاه هائى که می توانند کمک کنند - مثل قوة مقننه و قوة قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند (خامنه ای، 18 / 7/ 1391).
مراجعه به سیره و اندیشه اقتصادی علمای شیعه در دوران معاصر، نشان می دهد این مسئله مورد توجه آنان قرار داشته است. مرحوم آیت الله شاه آبادی، یکی از عوامل فقر و مشکلات اقتصادی را به جریان نیانداختن سرمایه، توسط مردم و سرمایه داران می دانند و از این مسئله انتقاد می کنند:
اشخاص متمول با حاجت آنها به عملی و شغلی.... رفع ید از کار نموده و پول خود را حبس می نمایند، و ارجاع شغلی به ارباب حرف و صنایع نمی کنند و از این جهت، هم تعطیل امر غنی شده و هم فقیر به فقر خود مبتلا و روز به روز این مصیبت بر استیصال خواهد افزود تا موجب هلاک ابدی گردد، که: الفقر سواد الوجه فی الدارین(مجلسی،1374 - 1362، ج 69، ص30، باب 94). فقر موجب روسیاسی در دو دنیا می شود (شاه آبادی، 1380، ص 37).
مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی در رساله «مقیم و مسافر» به لزوم مردمی شدن اقتصاد و ایجاد امنیت اقتصادی برای سرمایه گذاری داخلی و تأسیس کارخانجات در داخل کشور و تقویت کشاورزی از طریق علمی، تأکید می کنند:
باید اسباب کسب و تجارت داخله را فراهم آورد که از اول صادرات مملکت به قدر واردات باشد که این قدر پول از ایران خارج نشود. نقره هم مثل طلا در ایران حکم عنقا (سیمرغ) را پیدا نکند و بالمره سرمایه تجارت از دست نرود... باید به رعایا اطمینان داد که پول های خودشان را به کار بیندازند و اشخاص که در خارج رفته اند تجارت و صناعت می نمایند، به مهمانی و امنیت تامه به مملکت وارد کرد. و آنها را تشویق کرد تا فوائد تجارت و مناعت آنها عاید مملکت شود. نروند پول های خودشان را در بانک های خارجه از قرار صد، پنج بگذارند و در داخله پول نابود شود (نجفی، 1384، ص368 و 369)... اگر کارخانه ریسمان و نساجی داشتیم... قهراً رفع حاجت و مزید ثروت و ترقی مملکت می باشد و هم فلاحت (کشاورزی) که در واقع معدن معتبر ایران است... اسباب هزارگونه ثروت بود. (همان، ص391).
مرحوم آیت الله شاه آبادی یکی از راه های جلب مشارکت مردم در اقتصاد و به کار انداختن سرمایه های مردمی را تأسیس شرکت ها و تعاونی ها اقتصادی می دانند. ایشان رساله ای تحت عنوان «شرکت مخمّس» دارند که در آن طرح خود را برای تأسیس شرکت های اقتصادی تعاونی بیان کرده اند. صدر این رساله، به این آیه قرآن اشاره شده است: «و تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان» (مائده:2)؛ و باید در نیکوکاری و تقوی به یکدیگر کمک کنید و از کمک به یکدیگر در گناه و ستمکاری پرهیز نمایید.
ایشان پس از بیان این آیه، به ضرورت تأسیس شرکت مخمّس این گونه اشاره دارند: طریق نیل به این مقاصد عظمی، تأسیس شرکت مخمّس است به این که حضرات آقایان مرتبطین، یک قسمتی از مال خود را در شرکت مزبوره گذارده تا بعد از مخارج شرکت، منافع آن را تخمیس (تقسیم به پنج قسمت) نمایند (شاه آبادی،1380، ص 159 – 158).
ایشان معتقدند: منافع شرکت باید به پنج قسمت تقسیم شود؛ یک پنجم آن برای قرض الحسنه، یک پنجم برای واجبات دینی و سه پنجم هم برای منافع و مصارف شخصی هر فرد باشد. سپس، ایشان انواع پول هایی که می تواند به عنوان سرمایه، در این شرکت سرمایه گذاری شود، بر می شمرند. یکی از این انواع پول ها را پول هایی بیان می کنند که والدین به فرزندان می دهند: پول هایی که به اطفال خود می دهند و برای مصارف بیهوده از میان می رود به خود آنان داده، جمع آوری نمایند و در صندوقچه و سر ماه وارد شرکت نموده و به اسم خود آن طفل قبض شرکت را بگیرد که موجب رغبت او بشود(همان، ص 159 – 160).
د. ممانعت از خروج سرمایه ملی و افزایش ثروت و سرمایه اسلامی - ایرانی
مقام معظم رهبری، یکی از لوازم و عوامل ضرورت اقتصاد مقاومتی را کوتاه شدن دست بیگانگان از سرمایه ها و منابع ملی ایران و رهایی ملت از سلطه بیگانگان، بر این سرمایه ها داشته، و معتقدند: امروز تحریم ها و فشارها برای همین مسئله است. لذا بر این اساس، بر ضرورت اقتصاد مقاومتی تأکید دارند:
یک کشور به این خوبى، با این همه منابع، منابع طبیعى، با این موقعیت سوق الجیشى، با همة امکانات، زیر نگین یک قدرتى در دنیا بوده؛ یک روز انگلیس ها بودند، یک روز آمریکائى ها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتورى سلطه. حالا آمریکا یک گوشه اى از این امپراتورى است - اینها مسلط بودند بر این کشور. انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه می خواهد برگردد به این کشور. همة این تلاش ها براى این است... از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. می خواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، اى ملت! آزاد کرده اى. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمی فهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند می کنند. خب، اما فشار مى آورند فشار اقتصادى از راه تحریم ها. ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم (خامنه ای، 16/ 6/ 1389).
یکی از برنامه های اقتصادی علمای شیعه، حفظ ثروت ملی و جلوگیری از خروج سرمایه و پول مسلمانان، به بلاد کفر بوده است. حضرت آیت الله آخوند خراسانی و آیت الله ملاعبدالله مازندرانی، از مراجع بزرگ نجف، که فتاوای آنها به تعبیر کسروی، مهم ترین عامل حضور مردم و سردارانی چون ستارخان و باقرخان در نهضت مشروطیت بوده است(کسروی، ص730). در سال 1329 ق، در اعلامیه ای علیه استفاده از کالاهای خارجی، هدف از این اقدام را جلوگیری از خروج ثروت مملکت و منابع داخلی بیان کرده اند:
... عموم غیرتمندان اسلام و پیروان حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله الطاهرین البته این معنی را تا به حال فهمیدند و به رأی العین می بینند که استعمال امتعه خارجه در بلاد اسلامیه تا به حال به چه درجه موجب ذهاب ثروت مملکت و نسخ (نابود شدن) منابع داخله و فقر و فلاکت ملت وتسلط کفار بر مسلمین داخله و فقر و فلاکت ملت و تسلط کفار بر مسلمین شده(نجفی،1391، ص 81).
مرحوم شیخ محمد اسماعیل محلاتی از علمای نجف در دوره مشروطه نیز در اعلامیه ای، که در تحریم کالاهای خارجی صادر کرده، به این نکته اشاره کرده است:
پر واضح است که امتعه و اقمشه که از طرف اجنبی بر ما وارد می شود، آنچه مخارج برده از گمرک و کرایه جهاز و... سرکش قیمت آن امتعه نموده، از ما می گیرند. پس در حقیقت همه آن مصارف از جیب ما داده می شود و همه آن ادارات به اندازه خود به پول ما دوران می یابد... در حقیقت تجارت اروپاییان با ما ایرانیان وسیله ای است برای آنکه اموالی از ما استنقاد شود و از چنگال ما بیرون رود به مصرف تقویت دول و عمارت بلاد آنها برسد(رجبی،1390، ص 44).
وجه دوم این است که مصرف کالای خارجی، موجب تضعیف صنعت و تولید داخلی شده و از این جهت، موجب کاهش ثروت ملی می شود:
استعمال آنها [یعنی کالای خارجی] و به همان اندازه بلکه بالاتر، اعراضشان از اجناس و حِرَف وطنیه و ترک نمودن آن باعث مزید رواج آنها و موجب مزید اندراس اینها [یعنی کالای داخلی] گردید و حِرَف و صنایع مملکتی که سبب استجلاب وجوه نقدیه بود منسوخ شد و آن وجوه نقدیه، از ما منقطع شد و آن قوافل(قافله ها) طلا و نقره که هرساله در خانه های ما وارد شده و منزل می گزید و به طرف ممالک اروپا رهسپار شد و خانه های فرنگیان را منزلگاه خود قرار داد و دست ما از آن اموال تهی و در مقابل جیب آنها پر شد(رجبی، پیشین، ص443 – 442).
ایشان همچنین، در رساله «مقیم و مسافر»، که در عصر مشروطیت نوشتند و به نقد حاکمیت استبدادی و آثار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن پرداختند، یکی از آثار اقتصادی حکومت استبدادی، که از لحاظ اقتصادی وابسته به خارج است، را اعطای امتیازات به بیگانگان و خروج ثروت و پول از کشور می دانند:
اگر اندک تأملی بشود همین اعمالی که اسمش تجارت و صناعت گذارده ایم اسباب فقر و فاقه دولت ما شده؛ چرا که تجار ما در واقع مزدور اجانب می باشند به اجرت بسیار مختصری. به علت اینکه در سال چندین هزار تومانِ ما را از طلا و نقره حمل به خارج می نمایند و اجانب همین پول ها را اسباب محموله تجارت می نمایند و سالی کُرورها از مملکت ما جلب می نمایند (نجفی،1384، ص 390).
آیت الله سیدعبدالحسین لاری از شاگردان میرزای شیرازی و عالم برجسته منطقه فارس و لارستان، که در اواخر دوره قاجاریه اقدام به تشکیل حکومت محلی در این منطقه نمود، در پاسخ به سوالی مبنی بر حکم استفاده از کالاهای خارجی، حرمت استفاده از این کالاها را مستند به خروج ثروت ممالک اسلامی، به ممالک بیگانه و کمک به کفار می کند:
امروز آنچه پول از بلاد اسلامیه به بلاد خارجی می رود اعانت به اعداء دین و استعداد کفار است برای ریختن خون اسلام و مسلمین، [پس] حرام است استعمال آنها سیاسۀً و دیانۀً حفظاً للاسلام و المسلمین مگر در صورت اضطراب و عدم وجود اشیاء وطنی اسلامی...(آیت اللهی، 1363، ص 174ـ173).
جلوگیری ممانعت علمای شیعه از خروج و غارت منابع ملی کشور، در دوران هجوم اقتصادی استعمار، نیز یکی از مصادیق این بخش از مؤلفه های اقتصاد مقاومتی است. دستور آیت الله ملاعلی کنی نسبت به لغو قرارداد رویتر، که طبق مواد آن حق استخراج عموم منابع زیرزمینی و روزمینی ایران به مدت هفتاد سال به انگلیس داده شده بود، یکی از این موارد است. همچنین، می توان به لغو قرارداد امتیاز انحصاری توتون و تنباکو، با شرکت رژی توسط آیت الله میرزای شیرازی اشاره کرد. یکی دیگر از مصادق حفظ سرمایه ها و منابع ملی ایران اقدام برای ملی شدن صنعت نفت است که آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، رهبری اصلی این نهضت بود و تلاش های علمای شهرهای مختلف ایران، در حمایت از نهضت ملی شدن نفت، نمونه ای از این اقدامات است(ابوطالبی،1391، ش 172).
هـ.. اصلاح الگوی مصرف با قناعت و پرهیز از تجملگرایی و اسراف
رهبر انقلاب، یکی از مسائل مهم و لوازم مهم اقتصاد مقاومتی را مدیریت مصرف و اصلاح الگوی مصرف در کشور دانسته معتقدند:
همه اقشار جامعه لازم است در این زمینه تلاش کنند. تلاش در این زمینه را نوعی جهاد فی سبیل الله می دانند:
مسئلة مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه هاى دولتى، هم دستگاه هاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظة تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است. انسان می تواند ادعا کند که این اجر جهاد فى سبیل اللّه را دارد(خامنه ای، 3/ 5/ 1391).
ایشان در باب چگونگی مدیریت مصرف و جلوگیری از اسراف و زیاده روی، دو بحث فرهنگ سازی و اقدام عملی را مطرح می کنند:
مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیة اسراف و زیاده روى، قضیة مهمى در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ سازى اش بیشتر به عهده ى رسانه هاست... بخش عملیاتى اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود (خامنه ای، 2/6/ 1391).
نکته مهمی که در اقدامات علما وجود دارد، این است که برای رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی و رونق تولیدات داخلی، بر یک حرکت و اقدام ملی بر اساس قناعت و پرهیز از تجمل تأکید فراوان شده است. اساساً یکی از مظاهر اصلی سبک زندگی علمای شیعه، ساده زیستی و پرهیز از تجملات بوده است. حاج آقا نورالله اصفهانی، در یکی از سخنرانی های خود تأکید دارند که برای تحقق رشد اقتصادی، اگر لازم است از کالاهای ساده و حتی خشن و غیرظریف استفاده کنیم، باید این کار را انجام دهیم:
امروزه بر ملت ایرانیه وحوزة اسلامیه لازم و متحتم که در رفع احتیاج از خارجه به قدر مقدور و اندازه میسور بکوشیم؛ یعنی لوازم زندگانی را... تا آخرین درجة امکان از امتعة داخله خود استعمال نماییم و تا در مملکت خود اگرچه به اضعاف قیمت و خشن باشد، دربند ظرافت نباشیم و از خارجه نخریم و این اقتصاد ملکی و ملی را کاربندیم و سرمایه و نقود را به خارجه نسپاریم (روزنامه جهاد اکبر، 1325، ش 14).
استقبال از محصولات این شرکت که در حوزه نساجی فعالیت می کرد روزبه روز افزایش یافت. لذا برای لباس های فرم نیروهای نظامی، مدارس علمیه و مدارس جدید از منسوجات این شرکت استفاده می شد(روزنامه حبلالمتین، 1317 ق، ش10، ص11).
در اعلامیه ای تعدادی از علما، از جمله حاج آقا نورالله نجفی، آیت الله جعفر فشارکی، آقانجفی اصفهانی، شیخ مرتضی اژه، سید محمدباقر بروجردی، آقا میرزا علی محمد، حاج میرزا مهدی جویباره، سید ابوالقاسم الدهکردی، سید ابوالقاسم زنجانی، محمدجواد قزوینی، سید محمدرضا مسجدشاهی، آقاحسن بیدآبادی و رکن الملک، صادرکرده اند در بند چهارم و پنجم آن به بحث ساده زیستی و پرهیز از اسراف و تجملگرایی این گونه اشاره شده است(روزنامه حبل المتین، 1324ق).
رابعاً، مهمانی ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه چه خاصه، باید مختصر باشد: یک پلو و یک چلو و خورش و یک افشره. اگر زاید بر این تکلف، احدی ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلیف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً، وافوری اهل وافور را احترام نمی کنیم و به منزل او نمی رویم؛ زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِین»، «لَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِین»، «لَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لَا ضَرَرَ و لَا ضِرَار»، ضرر مالی، جانی، عمری، نسلی، دینی، عرضی و شغلی آن محسوس و سری است و خانواده ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم و افوری [است]، به نظر توهین و خفت می نگریم.
چنانکه مشهود است بر استفاده از یک نوع غذا و نوشیدنی جهت پرهیز از تجمل گرایی و ترویج ساده زیستی تأکید شده است. همچنین، بر پرهیز از مراوده و ارتباط با اهل و افور از باب مقابله با اسراف، تبذیر، ضرر، زیان مالی، بدنی، روحی و آبرویی تأکید شده است.
مرحوم آیت الله شاه آبادی، استاد حضرت امام، اقتصاد در امر معیشت و ترک قیود مضره را از مهم ترین اهداف و مقاصد دین اسلام می دانند. ایشان در مباحث اقتصادی اسلامی، بر پرهیز از اسراف و حیف و میل اموال تأکید دارند. و یکی از اقدامات مهم اقتصادی را تشکیل بیت المال می دانند، در قالبی که مانع حیف و میل اموال بشود: تشکیل بیت المال از زکوات و اخماس و غیرهما در تحت قواعدی که موجب حفظ از حیف و میل بوده باشد(شاه آبادی،1380، ص 9).
نتیجه گیری
مباحث گذشته، نشان می دهد که آنچه مقام معظم رهبری در سال های اخیر، تحت عنوان اقتصاد مقاومتی و مؤلفه ها و الزامات آن مطرح کردند، در طول تاریخ معاصر ایران، مورد توجه علمای بزرگ شیعه بوده است. عالمان شیعه به دلیل جایگاه رفیع اجتماعی و سیاسی خود در جامعه ایران و بر اساس مبانی نظری دینی و اصولی، مثل اصل نفی سبیل، اصل حرمت دوستی با کفار، اصل حرمت تشبه به کفار و بسیاری از اصول دینی و فقهی دیگر، متوجه تحقق اقتصاد مقاومتی بوده و به حراست و حمایت از سرمایه های ملی این کشور پرداختند. البته، همواره نقطه اتکای خارجی آنها در این اقدامات، اصیل ترین سرمایة اجتماعی ایران؛ یعنی توده های مردم بودند.
علمای شیعه با تشویق بازاریان به تأسیس شرکت های اقتصادی اسلامی و ایرانی و حمایت معنوی و عملی از تولیدات داخلی و صدور اعلامیه و بیانیه مبنی بر تحریم کالاهای خارجی، یا ترویج کالاهای داخلی و تعهد عملی خود، به پرهیز از کالای خارجی و استفاده از کالای داخلی و با قناعت و ساده زیستی و پرهیز از تجمل و اسراف، نقش مؤثری در زمینه سازی برای تحقق اقتصاد مقاومتی داشته اند. به گونه ای که صدای اعتراض بیگانگان، مبنی بر از بین رفتن منافع اقتصادی آنان همواره بلند بوده است. این علمای فهیم و با کیاست، همواره مورد خشم و نفرت بیگانگان بوده اند. توجه علمای شیعه، به پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصرف کالای خارجی و منافع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مصرف کالای داخلی، مثل تضعیف نفوذ نظامی دشمن، افزایش ثروت و سرمایه ملی، ممانعت از خروج سرمایه داخلی، ممانعت ازخروج نیروی کار ایران، رشد معنویت و اخلاق و دینداری درجامعه نیز جالب توجه است.
علمای شیعه افزون بر اقدامات فوق، به منابع زیرزمینی و روزمینی کشور نیز توجه داشته اند. در مقاطع مختلف تاریخی، حضرات آیات ملاعلی کنی، میرزای شیرازی، کاشانی و سایر علمای بزرگ، با بیانیه ها و فتاوا و احکام خود و همچنین، با رهبری حرکت های مردمی و نهضت های سیاسی – اجتماعی، با حمایت سایر عالمان هم عصر خود، با مقابله با قراردادهای استعماری مثل رویتر، رژی و قرارداد نفت ایران و انگلیس، مانع تاراج و از بین رفتن منابع زیرزمینی و روزمینی کشور توسط بیگانگان شدند.
این سیره عالمان دینی نشان می دهد که عالمان شیعه با بصیرت کامل سیاسی و تعهد به وظایف دینی خود، ضمن شناخت برنامه ها و اقدامات دشمن، نسبت به همه مسائل جامعه اسلامی حتی مسائل اقتصادی و سیاسی حساس بوده، جهت رشد و اعتلای جامعه حتی در بعد اقتصادی، با رویکرد اقتصاد مقاومتی، اقدامات لازم و مناسب هر مقطع را انجام داده اند و همانند برخی متدینان متحجز، وظیفه خود را منحصر در تدریس، بیان اخلاق، معارف و صرف حضور در مسجد و مدرسه ندانستند و در جریان تمام اتفاقات سیاسی اجتماعی روز بوده و مواضع مناسب خود را نسبت به آن ابراز داشته اند. برخلاف عموم روشنفکران غرب گرای ایرانی، که عامل نفوذ و حضور استعمار در ایران و اعطای منابع ملی کشور به آنها و تضعیف اقتصاد کشوره بوده اند، عالمان شیعه عموماً مانع حضور و استیلای استعمارگران و حافظ منابع و سرمایه های ملی کشور بوده اند.
منابع
ابوالحسنی، علی، 1386، «مروری بر اندیشه و سیره سیاسی صاحب عروه»، تاریخ معاصر، ش 42.
ابوطالبی، مهدی، 1391، «نقش عناصر و نمادهای مذهبی شیعه در ملی شدن صنعت نفت»، معرفت، ش 172.
آیت اللهی، سیدمحمدتقی،1363، ولایت فقیه زیربنای فکری مشروطه مشروعه، تهران، امیرکبیر.
بصیرت منش، حمید، 1378، علما و رژیم رضاشاه، چ دوم، تهران، عروج.
بیانات رهبر معظم انقلاب، در: www.khamenei.ir
حرعاملی، محمدبن حسن، بی تا، وسائل الشیعه، تحقیق شیخ محمد رازی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
رجبی، محمدحسن، 1390، مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه دوره قاجار، تهران، نشر نی.
روزنامه انجمن مقدس ملی اصفهان، شوالالمکرم سنه 1325 ق.
روزنامه ثریا، لوح فشرده مطبوعات فارسی ایران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ایران.
روزنامه جهاد اکبر، 1325 ق، ش 14.
روزنامه حبل المتین، لوح فشرده مطبوعات فارسی ایران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ایران.
روزنامه زاینده رود، 1329ق، ش 10.
رهدار، احمد،1390، غرب شناسی علمای شیعه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
شاه آبادی، محمدعلی، 1380، شذرات المعارف، تحقیق و تصحیح بنیاد علوم و معارف اسلامی دانش پژوهان، تهران، ستاد بزرگداشت مقام عرفان و شهادت.
شریف کاشانی، محمدمهدی، 1362، واقعات اتفاقیه در روزگار، به کوشش منصوره اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، تهران، تاریخ ایران.
صدوق، محمدبن علی، 1392ق، من لایحضره الفقیه، تهران، مکتبه الصدوق.
طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1363، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی.
قمی، شیخ عباس، 1381ق، مستدرک سفینه البحار، مشهد، چاپخانه خراسان.
کربلایی اصفهانی، حسن، 1377، تاریخ دخانیه، به کوشش رسول جعفریان، قم، الهادی.
لمبتون، آن کی اس، 1363، سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام، ترجمة یعقوب آژند، تهران، امیرکبیر.
مجلسی، محمدباقر، 1362ـ1374، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
محدث نوری، میرزاحسین، 1407ق، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت.
نجفی، موسی، 1390، حکم نافذ آقانجفی، با همکاری علیرضا جوادزاده، تهران، مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران.
ـــــ ، 1391، اندیشه تحریم و خودباوری، تهران، مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران.
ـــــ ، 1384، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی، چ سوم، تهران، مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران.
نجفی، موسی و موسی حقانی، 1381، تاریخ تحولات سیاسی ایران، چ دوم، تهران، مؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران.
2. رویکرد مدیریتی به اقدام و عمل دراقتصاد مقاومتی
اولین نکته ای که ما در مورد اقتصاد مقاومتی به لحاظ رویکرد مدیریتی، می توان مورد توجه قرار داد این است که سیاست گزار کلان نظام؛ یعنی مقام معظم رهبری به این برنامه، به اصطلاح مدیریتی، به عنوان یک برنامه اقتضائی یا برنامه اضطراری، یا به تعبیر خودشان، ناظر به شرایط فعلی نظام نگاه نمی کنند. از این رو، این گونه نیست که بگوییم مثلاً الان چون ما در شرایط تحریم هستیم، یا هر شرایط دیگری، اقتصاد مقاومتی را در دستور کار قرارداده ایم. از دیدگاه سیاست گزار کلان نظام، اقتصاد مقاومتی یک برنامه همیشگی برای جمهوی اسلامی ایران به شمار می رود. اینکه چگونه این برنامه می تواند همیشگی تلقی شود، با توجه به مباحثی که در برنامه ریزی، در دانش مدیریت مطرح می شود، اجمالاً می توان گفت این مسئله اختصاص به کشور ما ندارد؛ در بسیاری از کشورها، پایداری آن نظام ها وابسته به اجرای اقتصاد مقاومتی است. به عبارت دیگر، می توان گفت: این الگو حیات و ممات یک نظام را در گرو خودش دارد. به همین دلیل، وقتی یک مسئله ای تا به این حد حیاتی است که حیات و اصل نظام، و همچنین بسیاری از مسائل دیگر، مربوط به اوست، چنین چیزی می تواند به عنوان یکی از برنامه ها و سیاست های کلان همیشگی تلقی شود که بود و نبود آن، با بود و نبود نظام گره خورده است؛ یا حداقل بسیاری از کارکردهای نظام، با بود این برنامه و اجرای آن، می تواند اساساً بهبود یابد و با نبود و عدم اجرای آن، ما با مشکلات بسیار پیچیده ای دست و پنجه نرم خواهیم کرد. از این رو، در این بحث، این مسئله را مورد توجه قرار داده ، می خواهیم با رویکر مدیریتی، نگاهی به آن داشته باشیم.
در مدیریت گفته می شود، یکی از موارد لازم برای پیشرفت سازمان، این است که در آن، با توجه به بحث سلسله مراتب برنامه ها در سازمان، (که از تعریف مأموریت و رسالت سازمان شروع می شود و بعد تعیین اهداف بلند مدت و سپس تعیین راهبردها و بعد از آن تعیین سیاست ها و ...)، برنامه ها باید از هماهنگی و انسجام لازم برخوردار باشند. برای مثال، این طور نباشد که شما یک راهبردی را تعیین کردید و در ذیل آن، سیاست هایی را تعریف کنید که بی ربط به آن راهبرد است یا در حالت بدتر، اصلاً متناقض و متضاد با آن راهبرد است. در بسیاری از مسائل مدیریتی، ما در سازمان ها چنین مشکلی را ملاحظه می کنیم. اگر بخواهیم از این منظر، این مسئله را مورد توجه قرار دهیم، می بینیم که رهبر معظّم انقلاب از این نظر نمره عالی می گیرند؛ چرا که که این گونه نبوده که هر شش ماه، یا سالی یک بار مثلاً یک برنامه ای را اعلام کنند و بعد از یک سال، برنامه دیگری که هیچ ربطی به آن برنامۀ قبلی ندارد. به عبارت دیگر، این گونه نبوده که ایشان در برنامه ریزی کلان نظام و کشور، که مسئولیت اصلی ایشان است، حرکت زیگزاگی داشته باشند. ایشان به عنوان سکان دار عالی نظام، از سال ها قبل، با پیش بینی نقشه ها و طراحی های دشمن، پیش بینی می کردند که دشمن از اهرم اقتصاد برای فشار به جمهوری اسلامی ایران استفاده خواهند کرد. از این رو، پیوسته روی این مسئله تأکید داشته اند که به لحاظ اقتصادی، ما تدبیرهای اساسی بیندیشیم، و در واقع، پیش از اینکه آنها بخواهند نقشه های خودشان را به اجرا بگذارند، ما تدبیر لازم را اندیشیده باشیم. برای نمونه، به نام گذاری سه سال پشت سر هم از چند سال اخیر اشاره کرد: اصلاح الگوی مصرف، همت و کار مضاعف، و جهاد اقتصادی. در ادامه هم خواهیم دید که همۀ این نام ها و به عبارت دیگر، برنامه ها، به نوعی، از الگوی اقتصاد مقاومتی حمایت می کند. اگر ما به این شعارها توجه کرده بودیم، می دیدیم آن زمینه های لازم برای اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی، می توانست و می تواند فراهم شود. اگر اشکالاتی وجود دارد، بخشی مربوط به این هست که ما به این رهنمودهای کلی فعالان نظام ارائه شده از سوی رهبر فرزانه انقلاب، توجه لازم و کافی را نکردیم. به ویژه از سال 90 به این سو که رهبر فرزانه انقلاب در بحث برنامه ریزی کاملاً یک مسیر مستقیمی را ترسیم کرده اند و جلو آمده اند و آن زیرساخت های لازم را برای عملی شدن الگوی اقتصاد مقاومتی در دستور کار دارند. ایشان در سال 90، بحث جهاد اقتصادی را مطرح می کنند. سال 91 تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی و سال 92 حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی. سال 93 نیز اقتصاد و فرهنگ عزم ملی و مدیریت جهادی. سال 94 گرچه شعار اقتصادی نیست و یک شعار بیشتر سیاسی است، اما آن شعار سیاسی هم در واقع به نحوی در گرو این هست که ایشان سعی داشتند از دوقطبی سازی کشور در بحث توافق نامه برجام جلوگیری کنند؛ و آن وحدت سیاسی لازم وجود داشته باشد، تا همه توجه ها، به همان سمتی که دشمن هدف گذاری اصلی اش آنجاست و آن ضربه زدن از پایگاه و جبهه اقتصادی است؛ مقصود رهبری این بود که توجه ها از آن مسئله معطوف نشود، به بحث توافق نامه و همه تلاش ها و نقد و انتقادها و توجه ها به آن سمت برود. به هرحال، این چهار سال (90 تا 93) که بسیار صریح ایشان بر این مسئله تأکید فرمودند و در اواخر سال 92، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ فرمودند. بهمن 92، ماه های آغازین تشکیل دولت جدید است. در واقع، رهبر انقلاب آن نرم افزاری را که دولت جدید در این چهار سال باید به عنوان الگوی کلان مد نظر قرار دهد و در همه برنامه ها و طراحی ها، باید در دستور کار قرار دهد، این الگو را به نحوی ارائه دادند. بنابراین، ایشان وظیفۀ خودشان را در برنامه ریزی و تعیین راهبرد و جهت حرکت کلان نظام، به احسن وجه انجام دادند. در این زمینه، این نکته قابل توجه است که هم به لحاظ ارزشی و دینی و هم به لحاظ قانونی، قوای سه گانه موظف هستند آن برنامه هایی را که مد نظر ولی فقیه هست، را کاملاً و به دقت اجرا کنند. ما نیز باید در برنامه ها و طراحی هایی که توسط آنها ارائه می شود، تجلی آن دیگری مد نظر ولیّ فقیه است، ببینیم. به لحاظ قانونی موظف اند؛ چرا که در قانون اساسی، هر سه قوه ذیل ولیّ فقیه قرار می گیرند و سیاست های کلان، نظام که ابلاغ می شود، طبق قانون این سیاست ها از سوی هر سه قوه لازم الاجرا هستند. این از منظر قانونی. از منظر ارزشی و دینی هم که بحث ها روشن است. وقتی ولیّ زمان، برنامه ای را پس از کارشناسی های لازم مصوب و بعد هم با یک نامۀ رسمی ابلاغ می کند، از نظر شرعی هم بر ما لازم و واجب است که به آن عمل کنیم. اینجا جای این سخن نیست که ولیّ فقیه صرفاً نظرش را بیان کرده اند تا برخی بتوانند بهانه بیاورند که اگر ولیّ حکمی کرد، ما آن حکم را عمل می کنیم. اما اگر جایی حکمی نکرد و فقط نظری را ابراز داشت، نظر خود ما برای خودمان حجت است و می توان حتی مخالفت کرد. بحث اقتصاد مقاومتی از این خاک ریزها عبور کرده، دیگر صرفاً نظر ولیّ فقیه نیست که گفته شود رهبری نظام یک دیدگاهی دارند من هم به عنوان رئیس مجلس، یا نماینده مجلس، یا وزیر یا رئیس قوه مجریه، نظر دیگری دارم و می خواهم نظر خود را اجرا کنم. اقتصاد مقاومتی، به شکل قانون درآمده و در قالب سیاست های، کلی نظام ابلاغ شده است. بنابراین، هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ ارزشی و دینی محتوای آن لازم الاجرا است.
در این بحث، باید توجه داشت که ما در حال بررسی موضوع از منظر مدیریتی هستیم و کاری به منظر اقتصادی آن نداریم. منظر مدیریتی می گوید: آن برنامۀ کلان سازمان توسط مدیران عالی سازمان، تصویب و ابلاغ شده است. اگر سازمان بخواهد به موفقیت برسد، نمی توان هرکسی ساز خودش را بزند. آن مجموعه هایی که زیردست قرار می گیرند، قاعدتاً برای اینکه هماهنگی لازم وجود داشته باشد و آن هارمونی را ما در سازمان ببینیم، باید با آن برنامه های مدیران عالی، سازمان خودشان را هماهنگ کنند.
برای روشن شدن بحث، لازم است مروری بر ماهیت اقتصاد مقاومتی داشته باشیم مقام معظم رهبری می فرمایند:
اقتصاد مقاومتی، به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه در یک تعریف کلی و کلان، به معنای مقاوم سازی اقتصاد، در مقابل تکانه های اقتصادی است که در دنیا ایجاد می شود. مثال بسیار روشن آن این است که با تغییر قیمت نفت و یا صادرات آن، اقتصاد ما تحت تاثیر قرار نگیرد. البته تا حدی این کار طبیعی است، اما بحث این است که 10 درصد یا 20 درصد، نه اینکه با 80 درصد تغییر قیمت نفت، اقتصاد ما اساساً متحول شود. اقتصاد مقاومتی، یعنی طراحی و اجرای الگویی که این تکانه ها را، ما ضربه گیرها یا به تعبیر مدیریتی، بافرهایی ایجاد کنیم که تنش آن را برای ما به حداقل برساند. به همین دلیل، اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد درون زا و در عین حال، برون گرا است. رهبر فرزانه تأکید دارند منظور ما این نیست که ما در کشور را ببندیم و اقتصاد ما هیچ تعاملی با سایر اقتصادهای دنیا نداشته باشد. در اقتصاد مقاومتی، ما برون گرا هستیم و به روابط و تعامل اقتصادی با دنیا و سایر کشورها می پردازیم، ولی از نظر ظرفیت های اقتصادی، باید به آن چیزهایی که در درون کشور خودمان هست، تکیه کنیم و با اعتماد و تکیه بر همان ها، اساس اقتصاد خودمان را بنا کنیم.
ویژگی دیگر اقتصاد مقاومتی، این است که مردم بنیاد است و نه دولتی. البته مراد از دولتی نبودن، به این معنا نیست که مثل برخی تئوری های اقتصاد آزاد، بگوییم دولت هیچ دخالتی اینجا نمی کند، بلکه دولت نقش های مختلفی نظیر برنامه ریزی، زمینه سازی، ظرفیت سازی، هدایت، نظارت، تسهیل کنندگی، برخورد با فساد اقتصادی و ... دارد. همۀ این کارها را دولت انجام می دهد و در زمینۀ اقتصاد همچنان نقش دارد، ولی به هرحال، این گونه نیست که مجعول دو دهۀ اول انقلاب، بار اصلی اقتصاد بر دوش دولت باشد، بلکه بار اصلی اقتصاد بر دوش مردم است.
نکته دیگر اینکه اقتصاد مقاومتی دانش بنیان است؛ یعنی مبتنی بر دانش است و سعی می شود با تولید دانش، این اقتصاد رونق بگیرد.
ویژگی دیگر، عدالت محوری است. به این معنا که فقط به شاخص های معمول و مرسوم اقتصاد سرمایه داری ما اکتفاء نمی کنیم؛ مثلاً در اقتصاد تولید ناخالص ملی و یا نرخ رشد را افزایش دهیم، بلکه از جمله چیزهایی که بسیار مهم هست و در بسیاری از تئوری ها و الگوهای اقتصادی غایب هست، بحث عدالت است، که همواره دغدغه رهبر معظم انقلاب بوده که خود برگرفته از تعالیم اسلامی است. افزون بر این، از نظر مقام معظم رهبری، این الگو یک الگو و برنامه همیشگی است، اینطور نیست برای شرایط خاصی طراحی شده باشد. این الگویی است که کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران، برای اینکه بخواهد سرپا بماند و از نظر اقتصادی شکست نخورد و سیاست، مسائل نظامی و اجتماعی و اینها در تکانش های جهانی ضربه نخورند، و تحت تأثیر اقتصاد جهانی قرار نگیرد، ما باید به الگوی اقتصاد مقاومتی رو بیاوریم: ظرفیت هایی هم در کشور ما وجود دارد. ظرفیت نیروی انسانی، نیروی جوان تحصیل کرده هم داریم. درصد زیادی از جمعت ما جوان تحصیل کرده هستند؛ کسانی که برخوردار از مهارت ها و تخصص های بسیار خوب هستند از این نظر، یک ظرفیت کم نظیری در کشور داریم که آن بحث درون زایی را تأمین می کند. ظرفیت منابع طبیعی هم داریم. مثلاً، مثل کشور ژاپن نیستیم که نه کشاورزی دارد، نه معدنی دارد و عمدتاً باید از خارج نفت وارد کنند. منابع طبیعی متعددی در اختیار داریم که می توان با تکیه بر آنها، الگوی اقتصاد مقاومتی را بنا کرده و بالاخره، ظرفیت و موقعیت جغرافیایی خاصی که ما داریم و از نظر ژئوپلوتیک و بحث های سوق الجیشی، در منطقه خلیج فارس بسیار حائز اهمیت است. افزون بر این، در مجموعه کشورهای همسایه ما حدود600 میلیون جمعیت دارند ما هم، 80 میلیون ما جمعیت داریم؛ حدود 700 میلیونی می توانیم در همین منطقه خودمان، با یک بازار 700 میلیونی درایم که کل اروپا اگر حدود 600 میلیون جمعیت دارد، اگر ما زیرساخت های لازم را ایجاد کنیم، می توانیم در همین منطقه خودمانروی پای خود بیاستیم یک نگاه نقادانه داشته باشیم و ببینیم در حال حاضر ما در کجا قرار داریم و باید روی قوه مجریه مانور دهیم. اگر بخواهیم این اقتصاد مقاومتی، تقویت شود باید از تولید ملی حمایت بشود، دولت و مجلس باید پای کار بیایند اگر قانونی لازم است، آن قانون باید تصویب شود. اگر لازم باشد باید قوه قضائیه حمایتی کند. اگر لازم است، یک کار اجرایی صورت گیرد مثالاً یک مشوقی صورت گیرد، باید اقدام شود بنابراین تا تولید ملی پا نگیرد، اقتصاد مقاومتی از شعار به عمل در نمی آید؛ وضعیتی که ما متأسفانه الان به آن دچار هستیم؛ یعنی تولید ما به اذعان اکثر کارشناسان، اکثر قریب به اتفاق ما، دچار رکود عجیب و غریبی شده است. که تولید ملی کاملاً فشل و فلج است. البته صاحبان سرمایه و نیروی کار هم باید به تولید ملی اهتمام بخشند، به این معنا که بهره وری را افزایش دهند؛ با بی تدبیری ها و بی سیاستی ها موجب نشوند، هزینه های تولید بالا برود و بهره وری سرمایه و کار کم شود که این هم یکی از الزاماتی است که بدون بالا آوردن بهره وری اقتصاد مقاومتی اجرا نمی شود. صاحبان سرمایه، هم به بخش دولت و نهادهای حکومتی مربوط است و بیشتر مخاطب مردم هستند. اگر کسانی، که به خصوص صاحبان سرمایه هستند؛ بروند سراغ فعالیت های تولیدی؛ به جای بورس بازی و اینکه سکه بخرند و پول هایشان را در بانک بگذارند؛ بیایند در عرصه های تولیدی سرمایه گذاری کنند. حالا این یک بخش خاصی از مردم هستند؛ بخش عمومی مردم، هم باید به این امر پایبند باشند مردم باید به مصرف تولیدات داخلی و ملی روی بیاورند. به جای این فرهنگی که الان وجود دارد که متأسفانه ما تقریباً همیشه کالای خارجی را ترجیح می دهیم این فرهنگ باید عوض شود حتی تخمه آفتاب گردان ما هم از چین وارد می شود؛ یعنی اکثر این محصول، که در مغازه ها هست و ما مصرف می کنیم، از خارج و ارد می شود. ما تولید داخلی را زمین زدیم، کشاورز ما آن هم تخمه آفتاب گردان تولید می کند؛ الگوی مصرف هم وضعیت به مراتب بد دارد. اصلاح الگوی مصرف یکی دوشعار سال بود آن هم باید اصلاح شود. نامگذاری سال 93 را مد نظر قرار بدهیم که ایشان بحث بحث اقتصاد و فرهنگ عزم ملی و مدیریت جهادی را به عنوان شعار انتخاب فرمودند در آنجا تصریح می کنند که عزم ملی نیاز است؛ از آن الزامات روشن شد که چرا عزم ملی نیاز است؛ یعنی فقط دولت و مجلس وارد عرصه شوند، کافی نیست، باید در سطح ملی عزم و اراده ای ملی شکل بگیرد. البته مدیریت جهادی هم لازم است، یعنی مسئولان و دست اندرکاران و کارگزاران نظام، اگر بخواهند این الگو را اجرا و عمل کنند، با مدیریت های معمولی و حرکت لاکپشتی کافی نیست مدیریت جهادی لازم است؛ یعنی یکی از لوازم پیاده شدن و تحقق اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی است. لازم است ما در این موضوع و مدیریت جهادی و این الگو هم کارهای علمی و پژوهشی انجام دهیم و آن را به گفتمان سازی برای اقتصاد مقاومتی تبدیل کنیم به عبارت دیگر، هم آن نرم افزارها و مقدمات و تمهیدات لازم برای پیاده شدن آن از نظر علمی لازم است و هم مدیریت جهادی از نظر رهبر فرزانه انقلاب یکی از لوازم انکار ناپذیر و اجتناب ناپذیر این امر، مدیریت جهادی است؛ یعنی اگر شما فرهنگ متناسب با مدیریت جهادی را ایجاد نکرده باشید؛ باز مدیریت جهادی شعاری بیش نخواهد بود. لازم است که ما به عنوان یکی از مقدمات تحقق مدیریت جهادی، به فرهنگ جهادی و نهادینه شدن آن در سازمان های خود توجه کنیم. از سوی دیگر، اگر بخواهد عزم ملی هم شکل گیرد، یکی از عناصر بسیار مهم آن، فرهنگ است. اگر یک فرهنگ خاصی وجود نداشته باشد، آن عزم ملی شکل نخواهد گرفت. مثلاً، برای همان رویگردانی از مصرف کالاهای خارجی و روی آوردن به مصرف تولیدات داخلی، این نیاز زمینه سازی فرهنگی دارد؛ تا فرهنگ سازی نشود، آن عزم ملی با شعار و دستور العمل محقق نخواهد شد. اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم، می توان گفت: در یک سطح بسیار کلان اقتصاد مقاومتی، یک الگویی است که تحقق آن در گرو سه تا عنصر کلان دیگر است: یکی مدیریت جهادی است که خود مدیریت جهادی، نیازمند فرهنگ جهادی است، البته اینها که چیزی است که باید دولت و نهادهای حکومتی، پایه گذار و بانی آن باشند. عزم ملی هم باید شکل گیرد. البته خود عزم ملی هم در گرو فرهنگ سازی است. فرهنگ سازی عمدتاً کار نهادهای حاکمیتی است، از صداوسیما گرفته تا دانشگاه تا آموزش و پرورش. افزون بر همه اینها، بحث حس استقلال طلبی مطرح است. حضرت آقا تصریح فرمودند: اگر این حسی نباشد، اقتصاد مقاومتی در حد شعار خواهد ماند ما نمی توانیم آن را عملیاتی کنیم. حس استقلال طلبی بخش مهمی از آن در آموزش و پرورش، به عنوان یک فرهنگ باید ساخته شود. به هرحال، آن عزم ملی خودش ارتباط وثیقی دارد با بحث فرهنگی که آن فرهنگ در گرو کارهای نهادهای حاکمیتی است.
حاصل سخن اینکه، تاریخ از شعار و با تعصب، و با یک قضاوت علمی باید گفت: آن استراتژیست کلان نظام ولی فقیه و رهبر معظم انقلاب، که باید ریل گذاری کنند، ایشان وظیفه خودشان را به نظر ما به بهترین نحو ممکن انجام دادند. آن سر خط ها و کدها را به مسئولان و کارگزارن نظام ارائه دادند. به عبارت دیگر اگر بخواهد نظام پا بگیرد و آن قدرت و توانایی های لازم در آن ایجاد شود، این مسائل باید مد نظر قرار گیرد. شما باید به سراغ اجرایی و عملیاتی کردن آن بروید. آن بخشی هم که مربوط به مردم و توده های عمومی بوده، ایشان تذکرات لازم را هم دادند. حالا که آن استراتژیست کلان نظام، آن سیاست های کلی و خط مشی های کلان را ابلاغ کرده، قاعدتاً انتظار می رود که کارگزاران نظام، به ویژه قوه مجریه؛ به لحاظ آن امکاناتی که در اختیار دارد، نسبت به دو قوای دیگر، انتظار می رود تلاش بیشتری کند و مسیر جامعه و برنامه ها را به سمت تحقق اقتصاد مقاومتی سوق دهند. انتظار معقول این است که از نظر علمی، و نه برخورد تعصبی و سیاسی که دولت محترم بگوید: آقا ما برای تحقق اقتصاد مقاومتی، چند نوع برنامه طراحی کردیم، متاسفانه دریغ از یک برنامه مول و جامع! اگر کسی آمد به لحاظ علمی گفت: شما برای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، یا تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی، چه برنامه های مشخص کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت دارید، دولت باید ارائه دهد. متاسفانه چنین چیزهایی وجود ندارد، اگر هم باشد بسیار بسیار کم است. درحالی که اینها یک بسته برنامه مدون لازم دارند. در دولت محترم، حداقل با جستجویی که بنده داشتم و ملاحظه کردم، نه تنها ما برنامه هایی نمی بینیم، بلکه به مواردی بر می خوریم که کاملاً در تضاد با الگوی اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی هم به لحاظ قانونی اشکال داریم، قوانینی مدون باید در راستای سیاست های کلی ابلاغی باشد سایر برنامه های شما باید در هماهنگی با این باشد؛ نه در تضاد و تناقض! برای مثال، در همان مؤلفه فرهنگی، که بسیار هم مهم هست، حضرت آقا اشاره فرمودند: که فرهنگ جهادی، یکی از مؤلفه های آن خدا باوری، اعتماد به نفس، روحیه استقلال طلبی، اعتماد به خدا و نصرت الهی است. پس بنابراین، دولت محترم برنامه هایی را در دستور کار قرار بدهد که این مؤلفه های فرهنگی تحقق یابد و شروع به جوانه زدن، رشد کردن و تنومند شدن باشد. ولی متأسفانه کدهایی داده می شود که کاملاً با اینها در تضاد است. وقتی مثلاً، یک مشاور رئیس جمهور می گوید: اوج هنر ایرانی در آبگوشت بزباش است و هیچ هنری غیر از این ندارد؛ این دقیقاً مخالف با اعتماد به نفس سازی است. این زیبنده دولت محترم نیست. برنامه ها باید اعتماد به نفس سازی باشد. یا یکی از مسئولان طبقه پایه دولت می گوید: ما باید برویم مدیر از خارج وارد کنیم؛ این اوج خودباختگی و از بین بردن اعتماد به نفس است. در حالی که ما الگوهای مدیریتی داریم؛ مدیریت جهادی که حضرت آقا می فرمایند: باید اینها عملیاتی شود. در جنگ تحمیلی و در وزارت جهاد سازندگی؛ ما دو الگوی موفق پیاده شده مدیریتی داریم؛ یعنی ما از پس مدیریت هایی برآمدیم که هیچ کسی تا به حال در دنیا از عهده آن بر نیامده بود مدیریت دوران جنگ با کمتر امکانات جنگی و مدیریت جنگ هشت ساله، اوج اعتماد به نفس است. موارد خود باختگی این است که یکی دیگر از مسئولان ارشد نظام، می گوید: ما آنقدر ضعیف هستیم که آمریکا ظرف نیم ساعت، یک بمب می اندازد و کشور ما زیر و رو کند! اینها سخنان نسنجیده در تضاد با سیاست های کلان نظام است. شما باید به نصرت الهی اعتماد داشته باشید. این مسائل بسیار مهم است. در سطح کلان نظام، باورهای مسئولان ارشد نظام باید این باشد؛ اعتماد سازی و تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی طبیعی است که آن زمینه های فرهنگی اقتصاد مقاومتی را قطعاً چنین مسئولانی نمی توانند ایجاد کنند.
موانع و مشکلات دیگر تحقق اقتصاد مقاومتی این است که راهبرد کلان این دولت، این است که راه حل تمامی مشکلات ما این است که مسائل خودمان را با آمریکا ببندیم! و اگر مسائل خودمان را با آمریکا حل نکنیم، هیچ مسئله ای در این کشور، حتی آب خوردن ما حل نخواهد شد. این تفکر غلط در تضاد 180 درجه ای است با آن چیزی که حضرت آقا می فرمایند که اقتصاد مقاومتی اقتصاد درون زاست؛ در حالی که مسئولان نظام نگاه به بیرون دارند. اینها معتقند که مثلاً، در مسئله هسته ای و سایر مسائل، که هیچ کدام هم اقتصادی نیستند، با آمریکا توافق نکنید، هیچ مسئله ای و از جمله اقتصاد در این نظام حل نخواهد شد. این یعنی 180 درجه مخالف با آن دیدگاه اقتصاد مقاومتی. بنابراین، اگر چنین نگاهی وجود داشته باشد، چنین باوری در ذهن کارگزارن نظام باشد، متأسفانه باید گفت: همچنان اقتصاد مقاومتی در شعار باقی خواهد ماند و به مرحله عمل نخواهد رسید. مگر اینکه آن افکار و اندیشه های غلط در ذهن بعضی از مسئولان نظام تغییر کند. از جمله موانع دیگر تحقق اقتصاد مقاومتی این است که مثلاً برای تحقق اقتصاد دانش بنیان، یکی از کارهایی را که در برنامه ششم هست طراحی و پیش بینی کردند، خرید خدمات از بخش خصوصی است، این به معنی خصوصی سازی آموزش و پرورش است. رهبر فرزانه انقلاب در این بحث نظر دارند و کاملاً مخالف هستند. بحث خصوصی سازی آموزش و پرورش از دیگر موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است؛ زیرا یکی از لوازم اقتصاد مقاومتی که اقتصاد دانش بنیان هست، یا یکی از مؤلفه های آن تکیه بر اقتصاد دانش بینان هست، آمده اند برنامه ای طراحی کردند که این برنامه هیچ هماهنگی لازم را با اقتصاد دانش بنیان ندارد، بلکه در تضاد با آن هست. این طراحی برای تجاری سازی نظام آموزشی کشور، خصوصی سازی مشکلات عدیده ای در آموزش و پرورش ایجاد خواهد کرد. شکاف طبقاتی، عدالت اقتصادی که یکی از اهداف الگوی اقتصاد مقاومتی است که کاملاً با خصوصی سازی آموزش و پرورش از بین خواهد رفت. مصوبات دولت که همه همت آن برای اجرای ماده 19 است تاکید داردکه به منظور تعالی و مقاوم سازی فرهنگی و بسترسازی فرهنگی و دستیابی به آرمان های سند چشم انداز بیست ساله، این سه کار انجام شود:
1.وزارت فرهنگ و ارشاد مکلف است نسبت به تسهیل فرایندهای صدور مجوز و بازنگری و کاهش ضوابط و مقررات محدود کننده تولید و نشر آثار نشر فرهنگی و هنری اقدام نماید. قوه قضائیه و نیروی انتظامی، مکلف هستند امنیت لازم تامین کند. حاصل اجرای این بند در واقع رهاسازی فرهنگی است، یعنی آقایان معتقدند یکی از مشکلات کشور، در بخش فرهنگ این است که ما خیلی نباید سد جلو فرهنگ شد. این سدهای فرهنگی را باید برداشت. هر فیلمی، هر کتابی، هر تئاتری، باید روی صحنه اجرا و پرده نمایش درآید و یا به چاپ و نشر برسد، این تعالی فرهنگی است!.
2. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما و سایر دستگاه های ذی ربط، مکلف هستند فهرست صدور مجوزها و تصدی های فرهنگی و هنری قابل واگذاری به بخش خصوصی، و تعاونی و سازمان های مردم نهاد را عملیاتی کنند. این بند. این هم باز یک نوع رهاسازی فرهنگی است و از جمله موانع اقتصاد مقاومتی است.
3. سوم هم که دیگر بسیار بی ربط است در مقوله فرهنگ، سهم و نحوه پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی است. در ماده 20 برنامه ششم، کل مسائل فرهنگ در ماده 19 خلاصه شده بود که دو بند آن رهاسازی فرهنگی بود هم اصلاً هیچ ربطی به مسائل فرهنگی ندارد؛ یعنی واقعاً ما می خواهیم با این چشم انداز، با این برنامه فرهنگی، آن اقتصاد مقاومتی و آن مؤلفه های فرهنگی اعتماد به نفس و خداباوری و حس استقلال و... عملیاتی کنیم. به همین دلیل، متأسفانه در عرصه برنامه ای ما یا چیز مشخص نداریم یا چیزهایی که هست، نشانی از تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی در آنها دیده نمی شود؛ و بلکه بعضی از موارد، کاملاً در تضاد با آن سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقام معظّم رهبری است. در سطح خردتر هم مسائلی مطرح است مثلاً، یکی ازمسائل مطرح در این دولت، حذف بنزین تولیدی پتروشیمی های داخلی، به بهانه و شعار آلایندگی است. طبعاً پس از حذف بنزین پتروشیمی های داخل، بحث واردات بنزین مطرح می شود که از دو منظر برای ما بسیار استراتژیک و مهم است: یکی از منظر خروج ارز بخش مهمی از آن، برای واردات بنزین هزینه می شود. یکی دیگر مشکلات تحریم ها و واردات بنزین از خارج است. امروز واردات ما بسیار افزایش یافته است؛ آن هم واردات بی ویه که مشابه داخلی هم دارند. این امر موجب تعطیلی تولیدات داخلی و کارخانجات داخلی می شود. آمارهایی که گمرک در اختیار ما می گذارد، واردات نه تنها کاهش نیافته، بلکه افزایش هم پیدا کرده است. آن هم واردات کالاهایی که بسیاری از آنها مشابه داخلی دارند.به همین دلیل رهبری فرمودند: در دستگاه های دولتی، کالاهایی که مشابه داخلی دارند، خارجی آن نیاید و حتی تصریح فرمودند: که ممنوعیت وارداتی که تولید مشابه داخلی دارد. ما باز می بینیم در این دولت چنین چیزی در دستور کار قرار نگرفته است.
یکی دیگر از اموری که ما باید در مدیریت به آن توجه شود، اینکه در هر تهدیدی، فرصت، و بلکه فرصت هایی نهفته هست. به قول پیتر دراکر می گوید: هنر مدیران این نیست که بتوانند مشکلات را رفع کنند، بلکه مدیران موفق کسانی هستند که می روند فرصت ها را شناسایی می کنند و از فرصت ها، استفاده می کنند. دلیل این حرف دراکر هم این است که رفع مشکل، یعنی اینکه مانعی را که برای تحقق اهداف پیش بینی شده، در مسیر قرار گرفته، برداریم. اما فرصت، چیزی است که به ما امکان فراتر رفتن از اهداف پیش بینی شده را می دهد. با این حساب، روشن است که مدیری که در پی استفاده از فرصت ها است، نسبت به مدیری که فقط در صدد رفع مشکلات است، موفق تر خواهد بود. در بحث برای مثال، تحریم یک تهدیدی برای کشور ما هست. در این تردیدی نیست. اما در این تحریم، فرصت های متعددی برای ما نهفته است. به نظر می رسد، دست اندرکاران سکان اجرایی کشور، به تحریم فقط به عنوان یک تهدید، آن هم بزرگترین تهدید نظام نگاه می کنند. هیچ فرصتی را در درون این نمی بینند. در حالی که می توان مشابه سازی کرد برای مثال، جنگ تحمیلی هم قطعاً یکی از بزرگترین تهدیدات نظام ما بوده است. اما با مدیریت جهادی ما از تهدید، فرصت های بسیار بزرگی را صید کردیم و از آن استفاده کردیم. برای نمونه، بحث موشکی ما که امروز به عنوان یکی از مهمترین اهرم های قدرت ما در منطقه و سطح بین المللی است، از تهدید جنگ تحمیلی، پدید آمد. اگر ما از آن فرصت استفاده نکرده بودیم، و به سمت ساختن و تولید موشک نرفته بودیم، امروز در این مرحله قرار نداشتیم. امروز ما در شرایط جنگی قرار داریم؛ چرا که امروز با تحریم و جنگ اقتصادی دشمن روبرو هستیم. اگر ما بخواهیم به سوی اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم، فرصت هایی الان وجود دارد که بعداً نخواهد بود. بهترین فرصت برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی و توانمند سازی اقتصادآن، محور قراردادن رشد بهره وری در اقتصاد، با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویت رقابت پذیری اقتصاد و مسائلی که رهبر فرزانه مطرح فرمودند. این یک دستورالعمل کاملاً اجرایی است. مسئله مهم نیز اصلاح الگوی مصرف و مصرف کالاهای داخلی و ارتقاء کیفیت آنهاست. اینها سه کار اجرایی و عملی است که اگر دولت به این سمت برود، ظرفیت های بسیار مهمی برای تحقق اقتصاد مقاومتی ایجاد خواهد شد. راهکارهای دیگری که رهبری ارائه فرمودند: بحث فروش نفت و گاز است که نباید صرفاً به مشتری های خاص اکتفا کنیم. همچنین، بحث تنوع در روش های فروش. اگر ما به این ها توجه کرده بودیم، مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش، برای افزایش صادرات گاز. همچنین، اینکه نباید به صادرات نفت خام اکتفا کرد. بحث افزایش صادرات برق، افزایش صادرات پتروشیمی و افزایش صادرات فراورده های نفتی، به جای خود نفت خام، اینها راهکارهای عملی و اجرایی تحقق اقتصاد مقاومتی است. در همین سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی آمده است. طبق آمارهای موجود، ما در بعضی سال ها سیزده میلیارد دلار فقط صادرات پتروشیمی داشته ایم، آن هم در همین منطقه، نه به کشورهای اروپایی. این نشان از ظرفیت بسیار بالای ما است. اگر ما به این سمت ها می رفتیم – و البته هنوز هم دیر نشده و می توانیم به این سمت برویم- آن بحث اقتصاد بدون نفت، درِ چاه های نفت را ببندیم و بدون نفت، اقتصاد را اداره کنیم. این واقعاً شدنی است؛ اما اولاً همت و جسارت می خواهد، تئوری می خواهد، و بعد هم اینکه ما در برنامه ها، این ها را مد نظر قرار بدهیم.
3. مبانی، اصول وراهبردهای اقتصادمقاومتی
مبانی، اصول و راهبردهای اقتصاد مقاومتی از سه منظر قابل بحث می باشد:
با توجه به آیات قرآنی و روایات
مبانی و اصول و راهبردهای اقتصاد مقاومتی بر اساس آیات قرآن و سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام چیست و اینکه چگونه از این مبانی، اصول و راهبردها استنباط می شود.
برخی از راهبردها در سخنان مقام معظم رهبری نیز آمده است که گاهی از آنها تعبیر به الزامات شده است. زیرا مبانی و اصول اقتصاد مقاومتی برای ما الزاماتی دارد یعنی به ما الزام می کند که باید برای رسیدن به هدف این مسیر را بپیماییم.
گرچه بحث اصلی ما در رابطه با چیستی و تعاریف اقتصاد مقاومتی نیست اما به عنوان مقدمه چند تعریف ذکر می گردد.
مقام معظم رهبری در این باره می فرماید: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان و اجازه می دهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار در شرایط تحریم در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده رشد و شکوفایی یک کشور باشد.»
از تعاریفی که صاحب نظران، بویژه مقام معظم رهبری بیان فرمودند استفاده می شود که اقتصاد مقاومتی آن وضعیتی از اقتصاد است که با یک استراتژی بلند مدت از نقاط قوت به خوبی استفاده و نقاط ضعف اقتصاد را جبران کند بطوریکه تحریم های بیرونی، نه تنها بر اقتصاد اثر سوء نداشته بلکه آنها را تبدیل به فرصت کرده و بتواند در شرایط تهدیدآمیز همراه با فشارهای بیرونی و تحریمی، رشد و شکوفایی اقتصاد را ادامه بدهد؛ به چنین اقتصادی با داشتن چنین استراتژی بلند مدتی، اقتصاد مقاومتی می گویند.
منظور ما از مبانی در اقتصاد مقاومتی این است که ریشه و انگیزه ایده اقتصاد مقاومتی چیست؟ یعنی چه انگیزه ها و ایده هایی باعث طرح اقتصاد مقاومتی می شود؟
اصول یعنی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و برای دست یابی به اهداف آن چه قوانین و قواعدی را باید مد نظر داشته و به آن ملتزم باشیم؟
منظور از راهبرد که همان ترجمه واژه استراتژی هست، آن خط مشیی است که برای رسیدن به یک هدف مطلوب و مشخص تعیین می شود البته نخستین کاربردهای استراتژی در زمینه های نظامی بوده و اکنون در زمینه های دیگر هم به کار می برند. بنابراین، مسیرهایی که پیمودن آن اقتصاد مقاومتی را محقق می سازد راهبردهای اقتصاد مقاومتی می گویند.
مبانی اقتصاد مقاومتی
اولین مبنایی که با توجه به برخی آیات قرآن برای اقتصاد مقاومتی می توانیم ذکر کنیم جلوگیری از سلطه کفار هست یا به عبارت دیگر وقتی که هم قانون اساسی هم زیربنا و مبنای اصلی آن قرآن و سنت می گوید که کفار نباید هیچ راه نفوذ و تسلطی بر مؤمنین و جامعه اسلامی داشته باشند و شاید واضح ترین آیه در این زمینه «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»(نساء 141) که غالب مؤمنین می گویند این یک حکم است نه اینکه اخبار باشد یعنی باید مسلمان ها و جامعه اسلامی با عمل و فعالیت و اقدامات و تدابیر خودشان راه نفوذ کفار و سلطه کفار را سد کنند البته داشتن استقلال همانطور که عزیزان می دانند به معنای قطع رابطه با کشورهای دیگر نیست ممکن است انسان داد و ستد داشته باشد روابط گسترده ای هم داشته باشد اما در عین حال وابسته و زیر چتر سلطه آنها نباشد و استقلال داشته باشد.
دومین مبنایی که به ما انگیزه می دهد و این ایده و عقیده هست که ما را به طرف انتخاب اقتصاد مقاومتی هدایت می کند لزوم آمادگی همه جانبه در برابر بیگانگان هست. آیه شریفه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ»(انفال60) کلمه قوة درست است شأن نزول آیه در اینجا نظامی هست اما مطلق هست به عنوان مثال ذکر شده است و همه ابزار ادوات وسایل و نیروهایی که ما را می رساند به آن هدفی که در انتهای آیه ذکر شده است «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ» باید از آن استفاده کنیم این «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ» هم حکمت «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم» بیان شده است اگر نگوییم علت تامه حالا به دست آوردن علت تامه استنباط آن سخت است ولی قطعاً حکمت قطعیه هست و همین که تا چه میزانی باید آماده بشوید تا میزانی که دشمن از جامعه اسلامی ترس و وحشت داشته باشد دیگر قطع طمع بکند از اینکه دست اندازی بکند یا خواسته باشد سلطه ای به خرج بدهد. امروز می گویند که اسلام هراسی بد است غرب هم یکی از حربه های آن علیه اسلام است اما دشمن و بیگانگان و کفار باید از جامعه اسلامی و از قوت و انرژی و اقتدار جامعه اسلامی هراس داشته باشند این غیر از اسلام هراسی هست اسلام نباید بگونه ای معرفی شود خشن که دیگران پیروان سایر ادیان از آن بترسند نه اسلام رأفت و رحمت دارد سر جای خودش هم قاطعیت دارد آن بحثی جدا هست اما این مسلم است که به بهانه اسلام هراسی نباید ما جامعه اسلامی را اقتدار و صلابت آن را از او بگیریم که دیگر دشمن نترسد نه قرآن می گویند که جامعه اسلامی نظام اسلامی حکومت و کشور اسلامی بگونه ای باید اقتدار داشته باشد که «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ» این صریح آیه قرآن هست.
مبنای سوم کسب عزت برای جامعه اسلامیقرآن تمام عزت را برای جامعه اسلامی و مسلمین در سایه ارتباط با خدا و اولیاء الهی می داند و آنهایی که می گوید به کفار پناه می برند یا پیوند و رابطه دوستی برقرار می کنند برای کسب عزت آنها نمی توانند به آنها عزت ببخشند «الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا»(نساء 139) بنابراین هر فعالیت اقتصادی هر قراردادی هر کار اقتصادی در رابطه با کفار و بیگانگان و کشورهای دیگر باید با حفظ عزت جامعه اسلامی باشد و هیچ گونه تحقیری از ناحیه آنها نباشد فرمایشی که در آخرین کلام مقام معظم رهبری روی آن خیلی تأکید داشتند.
مبنای چهارم رسیدن به اقتدار اقتصادیآن آمادگی یک جهت است اقتدار اقتصادی به خصوصه هست آیه 29 سوره فتح با ذکر مثالی در توصیف پیامبر گرامی و پیروان ایشان در جامعه اسلامی می فرماید آنچنان هستند که «لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» آیه ادامه دارد «ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ» مثل این پیروان پیامبر و جامعه اسلامی «وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ» روی پای خودش می ایستد آنچنان ستبر وق وی شده است که روی پای خودش می ایستد «یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ» آن کسانی که بنیانگذار این جامعه اسلامی بودند به تعجب وامی دارند حالا «زراع» به مناسبت «کزرع» که مثال زده شده است «لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» در چه صورت کفار از جامعه اسلامی خشم و غضب دارند؟ در صورتی که مقتدر باشد در صورتی که حالتی داشته باشد که «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّه» باشد وگرنه اگر ما به آنها چشم دوخته باشیم که آنها به ما بدهند سرمایه های ما را آزاد کنند تحریم را بردارند و به ما رحمی بکنند هیچ وقت «لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» نمی شود.
برخی آیات قرآن درباره مقاومت در راه رسیدن به هدف که اینها می تواند مستندات عام برای اقتصاد مقاومتی باشد حالا به خصوصه راجع به اقتصاد نیست اما بطور کلی وقتی که خطاب به پیامبر خطاب به مسلمان ها دستور به استقامت در راه هدف و رسیده به اهداف و ارزش ها می دهد شامل فعالیت های اقتصادی و صحنه اقتصادی هم می شود آیات را مستحضر هستید «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْت» (هود 112) «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا»( فصلت 30) و آیات دیگری که بعضی از آنها چهار پنج تای آن اینجا ذکر شده است. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُون»(روم 60)یک تذکر مهم قرآنی اینجا داریم که در قرآن آمده است در سوره نساء آیه 104 که می شود برای آن یک استفاده ای هم کرد در برگزاری بین ریاضت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی ریاضت اقتصادی در بسیاری از کشورهای غربی به لحاظ شرایط خاص اقتصادی یا بحران-های اقتصادی با آن مواجه هستند اقتصاد مقاومتی را از سال 89 رهبر معظم انقلاب در ایران و برای جامعه اسلامی مطرح کردند گرچه می تواند بعد جهانی داشته باشد و سایر کشورها هم از این ایده استفاده کنند قرآن می گوید که «وَلاَتَهِنُواْ فِی ابْتِغَاء الْقَوْم» سستی به خود راه ندهید در تعقیب دشمن «إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ» اگر شما به رنج و سختی افتادید آنها هم بدانید در رنج و سختی و عذاب هستند منتهی فرق آن این است این هم در زمینه نظامی کاربرد دارد هم در زمینه اقتصادی آنها به شما فشار می آورند اما «إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمون»(نساء104) فرق آن این است «تَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ یَرْجُونَ» شما انگیزه و هدف دارید به یک نقطه خاص ارزشمند به هدف متعالی می خواهید برسید «الله مولا لنا و لا مولا لکم» همان شعاری که مسلمین در صدر اسلام می دادند اما آنها «مَا لاَ یَرْجُونَ»آنها از روی ناچاری مجبور هستند شرایط سخت اقتصادی را تحمل کنند اما حالا به انگیزه الهی برای رسیدن به هدف خاصی نه برای اینکه حالا این وضعیت بحرانی را پشت سر بگذارند بنابراین بعضی از صاحب نظران از این آیه شریفه استفاده کردند گفتند که این می تواند اشعار داشته باشد حالا نه اینکه تفسیر قطعی که خدایی نکرده تفسیر به رأی شود می توانیم از این آیه استفاده کنیم که صحنه ریاضت اقتصادی در جهان غرب یا در یک جامعه غیر ایمانی با اقتصاد مقاومتی این فرق را دارد که هردو تألمون ریاضت می کشند اما آنها «ترجون من الله» جامعه اسلامی «تَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَیَرْجُونَ»اما آنها هدفی ندارند یعنی هدف ارزشمند الهی
بحث دوم اصول اقتصاد مقاومتی
اولین اصل: استفاده از همه ظرفیت های کشور است یعنی آن قواعد و قوانینی که ما باید به آن ملتزم باشیم تا بتوانیم با توجه به راهبردهایی که بعد ذکر می شود اقتصاد مقاومتی را محقق بکنیم در صحنه عملی جامعه پیاده کنیم کشور ما از ظرفیت های منحصر به فردی برخوردار هست منابع زیرزمینی وضعیت جغرافیایی وضعیت ژئوپلاتیک و جغرافیای سیاسی خداوند موهبت های فراوانی را در این سرزمین به ودیعه نهاده است اما مهم این است که از این ظرفیت ها ما استفاده بکنیم موفقیت در دستیابی به یک اقتصاد پویا پایدار و قدرتمند و اثرگذار مستلزم استفاده همزمان و البته منطقی و معقول از تمام ظرفیت های طبیعی و مردمی و تبدیل توانمندی ها به یک باور و غرور ملی است باور یعنی توانستن و غرور ملی یکی از مهمترین توانمندی ها که مقام معظم رهبری هم بارها به آن اشاره کردند این است که توانمندی های علمی جوانان متخصص مؤمن و با انگیزه ای که همواره ثابت کرده اند که ما می توانیم و خواستن توانستن است این اولین اصلی است که استفاده بهینه و استفاده تمام و کمال از همه ظرفیت های کشور
دومین اصل باور مسئولین نسبت به اقتصاد مقاومتی این قاعده هم اگر رعایت نشود بهترین ایده ها در صورتی که مدیران اجرایی اعتقاد و باور نسبت به آن نداشته باشند خروجی مناسبی نخواهد داشت آن مدیری که احیاناً در سطح بالا باشد اصلاً اعتقادی به اقتصاد اسلامی نداشته باشد تا چه رسد به اسلام مگر در امور فردی به حکم مسلمانی این نمی تواند مجری خوبی برای سیاست های اقتصاد مقاومتی باشد البته منظور این نیست که تجارب دانش توسعه یا دانش های غربی را طرد بکنیم منظور این است که اصل را ما در پیاده شدن اقتصاد مقاومتی بر منابع غنی اسلامی و نیروهای درون زای طبیعی و عظیم کشور خودمان قرار بدهیم باور و اعتماد به نیروهای درونی خودمان در این صورت اگر مسئولی به این باور داشته باشد می تواند با تلاشی که انجام می دهد نتیجه و خروجی مناسبی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی ارائه بکند.
سومین اصل یا سومین قاعده ای که باید رعایت بشود مردمی کردن اقتصاد است یعنی مشارکت دادن حداکثری مردم در صحنه های اقتصادی مردم اصلی ترین سرمایه های نظام اسلامی بودند نظام در طول سال ها در عرصه های سیاسی و بویژه نظامی و دفاعی از حضور حداکثری مردم کاملاً استفاده کرده است و موفق هم بوده است اما در زمینه اقتصاد می بینیم که چون بیشتر به شعار برگزار شده است و هنوز زمینه های حداکثری حضور حداکثری مردم فراهم نشده است لذا در این صحنه ما چندان موفق نبودیم با هماهنگی و همکاری مردم کارها سریعتر آسان تر و با هزینه کمتری انجام می-شود البته همراهی مردمی است تنها با جلب اعتماد آنها ممکن است که راه کارهای خاص خود را دارد یکی در اختیار قرار دادن اطلاعات و شفاف سازی هست یکی مبارزه با مفاسد اقتصادی و نبود تبعیض در جامعه هست و امکانات را در اختیار همه قرار دادن هست آن هایی که توانایی استفاده از آن را دارند که اینها جلب اعتماد مردم می کنند یک کلامی از مقام معظم رهبری در اینجا اقتصاد مقاومتی شرایط دارد ارکانی دارد یکی از بخش های آن همین تکیه به مردم است بعد در ادامه می فرمایند:«در بعضی از موارد من از خود مسئولین کشور می شنوم که بخش خصوصی بخاطر کم توانی جلو نمی آید باید فکری بکنید برای اینکه بخش خصوصی توان بخشی بشود حالا از طریق بانک هاست از طریق قوانین لازم و مقررات است از هر طریقی که لازم است کاری کنید که بخش خصوصی و بخش مردمی فعال شود.»
چهارمین قاعده و ضابطه ای که به عنوان اصل از یکی از اصول اقتصاد مقاومتی باید به آن توجه داشته باشیم اصلاح ساختار اقتصاد و ایجاد تحرک و پویایی در آن است ساختارهای غلط اقتصادی مروج الگوهای نادرست در زمینه تولید و مصرف در جامعه می شود و زمینه تخلف از قوانین و مقررات و مفاسد اقتصادی را در جامعه فراهم می آورد هدف از اصلاح ساختار اقتصاد اصلاح ناکارآمدی هایی است که در اقتصاد ایران وجود دارد به دلیل ساختارهای اقتصادی موجود بخش عمده از اعتبارات و منابع مالی در کشور ما به بخش های بازرگانی و تجارت سرازیر می شود اصلاح و بازبینی نظام مالیاتی این اعتبارات را به بخش های تولیدی می تواند هدایت بکند و موجب تحقق اقتصاد مقاومتی بشود. همچنین ساختارهای غلط دیگری که هست که این ساختارها مردم را تشویق نمی کند به امور تولیدی یا اعتبارات و وجوه و تسهیلات را نمی آورد می برد به طرف تولید به طرف چیزهای زودبازده و آنچه که سود آن بیشتر است و تجارت و بازرگانی و سوادگری سفته بازی و خرید و فروش دلار و ارز و سکه.
یک نکته مهمی را اینجا متذکر شدیم تجربه بیش از سه دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده است که نظام ما در هر زمینه ای که ساختارهای به جا مانده از رژیم گذشته را که غالباً متخذ از الگوهای غربی بود کنار گذاشت و به جای آن ساختارهای اسلامی و انقلابی متناسب با نظام اسلامی را پیاده کرد در آن زمینه ها به پیروزی چشمگیر دست یافت نمونه های بارز آن ساختار دفاع مقدس در هشت سال جنگ تحمیلی است با اتکاء بر نیروهای مردمی بسیج و سپاه یک ساختار انقلابی جدیدی بود که امام رحمة الله علیه بنیانگذار آن بودند و موفقیت ما در هشت سال دفاع مقدس قسمت عمده آن مرهون همین ساختار جدید بود که استفاده از نیروهای مردمی بسیج و سپاه و همه نیروها. پیشرفت در زمینه صنایع نظامی موشکی هسته ای علوم پزشکی نانو و فضایی نمونه هایی است از عوض شدن ساختارهای گذشته و روی آوردن به ساختارهای انقلابی و اسلامی که موجب پیروزی هایی در این زمینه ها شد اما در زمینه های اقتصادی نیز تنها با ایجاد تحول در ساختارهای پولی و مالی به جا مانده از رژیم وابسته گذشته می توان زمینه تحرک و پویایی و رشد و پیشرفت مطلوب را با تحقق اقتصاد مقاومتی پدید آورد برای این تحقق اصل از اصول اقتصاد مقاومتی که در اینجا متذکر شدیم یعنی قواعد و ضوابطی که ما برای تحقق اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی باید به آن پایبند باشیم مبارزه با مفاسد اقتصادی است این راهبرد نیست این یک قاعده است که ما باید به آن ملتزم باشیم فراهم کننده و زمینه ساز این قواعد زمینه ساز آن راهبردها و مسیرهایی است که بعد می گوییم مسیر را هموار می کند مبارزه با مفاسد اقتصادی موجب دلگرمی مردم افزایش سرمایه گذاری تشویق سرمایه داران سالم و رونق بیشتر اقتصاد می شود و با وجود تخلفات قانونی و فساد اقتصادی چون رشوه و اختلاس محیط امن و سالم و شرایط امیدوار کنند برای سرمایه گذاری و تولید پدید نمی آید مقام معظم رهبری در اینجا به نکته جالبی اشاره فرمودند در این صحبت خودشان می فرمایند: «چند سال قبل من به سران قوا نامه نوشتم و تأکید کردم بعضی ها ترسیدند راجع به مبارزه با مفاسد اقتصادی گفتند ممکن است سرمایه گذار از این هشدارها پا عقب بکشد من گفتم قضیه به عکس است سرمایه گذار آن کسی که می خواهد از طریق سالمی در کشور فعالیت اقتصادی کند از اینکه ببینند ما با فساد اقتصادی و با مفسده اقتصادی مبارزه می کنیم خوشحال می شود»
خلاصه اینکه مقام معظم رهبری در اینجا هم رابطه مبارزه با مفاسد اقتصادی و برقرار شدن امنیت اقتصادی را در این فرمایش خود بیان فرمودند که حدود سیزده سال قبل بیان کردند.
راهبردهای اقتصاد مقاومتی
اولین راهبرد یعنی راهبردها بنا شد آن مسیرهایی باشد که ما باید بپیماییم تا به آن هدف برسیم بعضی جاها بعضی از صاحب نظران در رأس آنها مقام معظم رهبری از راهبردها در کنارش می گویند راهبردها و الزامات یعنی آن چیزهایی که ما باید ملتزم به آن بشویم تا به هدف برسیمحمایت از تولید ملیمهمترین و اساسی ترین راهبرد تحقق اقتصاد مقاومتی اتکاء بر تولید داخلی و تقویت آن است چرا که رسیدن به رشد و رونق اقتصادی و مقابله با دو مشکل اساسی در اقتصاد ایران و بسیاری از کشورها یعنی بیکاری و تورم که همه در سایه اهتمام نسبت به کمیت و کیفیت تولید داخلی امکان پذیر هست دولت به عنوان نهاد برنامه ریز و ناظر می تواند برای تقویت تولید داخلی به عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی و داشتن اقتصاد درون زا و برون گرا نقش مهمی داشته باشد حمایت از تولید داخلی یک وجه آن این است که یک حمایت مالی باشد جاهایی که نیاز به حمایت مالی هست اما اصل و اساس آن مربوط به این هست که بگونه ای فعالیت بکنند که تولید کیفیت داشته باشد اگر تولید خوب و با کیفیتی باشد هم مصرف کننده داخلی به آن جذب می شود و می خرد و مصرف می کند و این خودش باعث رونق داخلی هست هم اعتبار خارجی پیدا می کند و قابل صادرات به خارج است بنابراین تسهیلات مالی یا کمک های مالی دولت خیلی وقت ها یک مسکنی است یا یک راهکار کوتاه مدت است راهکار اصلی این است که به کیفیت محصولات داخلی بپردازیم و همچنین تعرفه ها را بگونه ای تنظیم بکنیم در بخش عوارض و گمرک که تولید کننده داخلی تشویق شود نه اینکه زمانی که مثلاً تولیدات در میدان می آید بنابراین هم تسهیلات مالی هم رسیدگی به کیفیت تولید اینجا هست که همکاری و اهتمام مردم و مردمی بودن اقتصاد می تواند خیلی مؤثر باشد و هم راجع به نظام تعرفه ها و نظام مالیات ها همه می تواند در راستای تقویت و حمایت از تولید داخلی باشد.
دومین راهبرد ما یا الزام از الزامات اقتصاد مقاومتی مسیر حمایت از اقتصاد دانش بنیان است در عصر جدید اصلی ترین عامل تعیین کننده در خلق ارزش های اقتصادی دانش است فروش علم و تکنولوژی به یکی از سودآورترین محصولات فکری بشر مبدل شده است بنابراین تمرکز بر کسب ثروت از این طریق راهی بی بدیل است زیرا دانش دارایی است که با مصرف بیشتر رویش بیشتری را در پی دارد لذا اگر اقتصاد کشوری بر پایه دانش شکل گیرد یعنی اقتصاد دانش بنیان که معروف شده است اولاً امکان رویش مستمر دارد ثانیاً پایدار و مستقل خواهد بود لازم به ذکر است که انتخاب این راهبرد از الزامات مبانی مذکور در ابتدای این بحث است چرا که تنها با پیمودن این مسیر یعنی قبلش حمایت از تولید داخلی و همچنین حمایت از اقتصاد دانش بنیان عزت و اقتدار اقتصادی نصیب کشور می شود و راه های نفوذ و سلطه بیگانگان مسدود می شود این هم ارتباط بحث با مبانی اقتصاد
سومین راهبر تأمین امنیت اقلام راهبردی و اساسی است که در کلام مقام معظم رهبری است به عبارت دیگر خودکفایی در کالاهای حیاتی و استراتژیک هست تولید اقلامی چون گندم محصولات دامی دانه های روغنی داروهای حیاتی و ضروری سوخت و انرژی تجهیزات نظامی و دفاعی اینها همه در زمره کالاهای استراتژیک و حیاتی برای کشور است شرط اساسی رسیدن یک کشور به استقلال همه جانبه که از مبانی ما بود در اولین مبنا بود که راه تسلط کفار را ببندد و ما مستقل باشیم شرط اساسی رسیدن کشور به استقلال همه جانبه به عنوان یکی از مبانی اقتصاد مقاومتی داشتن استقلال اقتصادی است و این امر تنها در سایه اتکاء به منابع و تولید داخلی و نداشتن وابستگی به بیگانگان در نیازهای حیاتی و ضروری ممکن هست البته خودکفایی در همه جهات در این دوره ممکن نیست اما عمده این است که ما وابسته نباشیم بگونه ای تولید کنیم که دیگران برنامه ریزی کنیم صادارت داشته باشیم که کشورهای دیگر هم به ما وابسته باشند تا نتوانند آنها تحریم ها و فشارهایشان را بر ما اعمال کنند و به آن امیدوار باشند
چهارمین راهبرد کاهش وابستگی به درآمد حاصل از فروش نفت و دیگر منابع زیرزمینی است کشور ما به عنوان غنی ترین کشور از حیث مجموع ذخایر نفت و گاز از زمان کشف نفت یعنی حدود 100 سال پیش با معضل نحوه استفاده از آن روبرو هست و تاکنون نتوانسته به نحو اصولی و درست از این منابع در جهت شکوفایی تولید داخلی و اقتدار بین المللی استفاده کند و خام فروشی تنها گزینه یا گزینه اکثری هست که اکثراً در این سال ها بدان متوسل شده ایم و وابستگی همه جانبه اقتصاد کشور به نفت نتیجه اجتناب ناپذیر آن است درآمد حاصل از نفت همچنان بخش عمده ای از درآمد کشور را تشکیل می دهد این درآمد اولاً تک محصولی و ناشی از فروش دارایی های سرمایه ای کشور است ثانیا ً متأثر از رفتار کشورهای متخاصم هست که تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نمونه ای از آن به شمار می رود.
مقام معظم رهبری در اینجا می فرمایند کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است این وابستگی میراث شوم 100 ساله ماست ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت های اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم بزرگترین حرکت مهم را در زمینه اقتصادی انجام دادیم بنابراین از این ظرفیت باید برای سرمایه گذاری های زیربنایی در سایر بخش ها بهره برد و با تبدیل این مواد به محصولات ثانویه و ترجیحاً محصول نهایی حتی المقدور از خام فروشی مواد اجتناب کرد.
آخرین راهبردی که در این بخش مطرح شده است یا از الزامات اقتصاد مقاومتی بر اساس آن مبانی و اصولی که قبلاً ذکر کردیم اصلاح الگوی مصرف و مبارزه با اسراف و تضییع منابع است مصرف تولید را جهت می دهد و این دو در کنار هم جهت سرمایه گذاری را مشخص می کند یکی از مسائل مهم در اقتصاد مقاومتی مدیریت مصرف جامعه است اسراف و تضییع منابع یکی از مشکلات مهم و از موانع اساسی رشد و شکوفایی اقتصاد کشور ماست و یکی از برنامه ها و نقشه های دشمن در راستای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ترویج مصرف گرایی در میان مردم جامعه هست و تنها راه مقابله با آن مبارزه با تجمل گرایی و مصرف گرایی ترویج فرهنگ صرفه جویی و قناعت و در یک کلام اصلاح الگوی مصرف است. مقام معظم رهبری در زمینه ضرورت اصلاح الگوی مصرف می فرماید: «مصرف گرایی جامعه را از پای درمی آورد جامعه ای که مصرف آن تولید آن بیشتر باشد در میدان های مختلف شکست خواهد خورد»
رهبر معظم انقلاب درباره حل این مشکل می فرماید: »فرهنگ سازی لازم است اقدام عملی هم لازم است فرهنگ سازی آن بیشتر به عهده رسانه هاست واقعاً در این زمینه هم صدا و سیما و در درجه اول و بیش از همه مسئولیت دارد هم دستگاههای دیگر مسئولیت دارند.»