پویشی در علوم انسانی، سال اول، شماره ویژه‌نامه، پیاپی 4، خرداد و تیر 1391، صفحات 35-

    راه و چاه غرب شناسی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

     دکتر رضا داوری

    مقتضای روش شناسی این است که ما بی طرفانه به علم و پدیده ها نگاه کنیم. در غرب شناسی هم این چنین است، باید نگاه عینی به آن داشت؛ مثل مورخ ادیان که ممکن است بی دین باشد. شخصی که مقهور غرب است، غرب شناس نیست. غرب شناس نباید ضرورتا به غرب اعتقاد داشته و یا مروج آن بوده و این اعتقاد او منشا اثر باشد.
    شرق شناسان به چیزی که در شرق زنده و پویا است (مثل اصول فقه،  که با عنصر زمان شناخته می شود و همیشه به روز است) نگاه نمی کنند، ولی علم کلام، فلسفه و عرفان را چون متعلق به گذشته می دانند و در واقع، تاریخ مصرف آن را گذشته می دانند، در آن پژوهش کرده اند. شرق شناس، تاریخ شرق را از موضع اشراف و تسلط نوشته است، ولی شناخت ما از غرب، به معنی شرکت ما در شناسایی غرب است.

    شرایط تحقق غرب شناسی

    1.غرب شناس باید خود را مستقل و آزاد از غرب حس کند و آن را کمال مطلوب قلمداد نکند. با این بینش که غرب را کمال ادب، دانش و یا منحرف از اصول اخلاقی بدانیم، نمی توان غرب شناس شد. با انکار موجودیت غرب هم نمی توان غرب شناس شد، اما اگر غرب را یک تاریخ جهانگیر با ماهیت و اوصاف خاص بدانیم و در تاریخ آن تحقیق کنیم، غرب شناسی خواهیم داشت.
    2. در غرب شناسی باید تاریخ و کلیت آن را درک کرد. باید فلسفه و تکنیک جدید را شناخت. باید در تفکر، هنر و تاریخ غرب نفوذ و رسوخ کرد، و از موضع اشراف به آن نگریست. شرق شناسان هم به تاریخ شرق علاقه مندند اما تاریخ را، تاریخ واحد غربی می دانند.
    3. در غرب شناسی باید منشأ و معنای علم و فرهنگ، حقوق و سیاست جدید را دانست. با حکم به شهرت در باب علم و سیاست، نمی توان غرب شناس شد. طرفداران سوسیالیسم، دموکراسی و فاشیست نمی توانند غرب شناس باشند. باید از قید آنها آزاد شد.
    4. چون امروز تجدد در غرب به مرحله توقف رسیده است، می توان به مطالعه غرب پرداخت و غرب شناس شد؛ چون اینک محدودیت تفکر و تجدد غربی در فکر و تصور ما می گنجد.
    5. غرب شناسی عکس العملی در برابر شرق شناسی نیست و نمی توان از روش شرق شناسی در این زمینه بهره جست. در این صورت، تنها گزارش ناقصی از آن ارایه خواهد شد. باید در همه عرصه های غرب کتاب و مقاله نگاشت. همه آثار علمی، فلسفی، فرهنگی، اقتصادی آنان را به فارسی برگرداند. باید موجودیت غرب را پذیرفت، نه آن را کمال مطلوب دانست و نه انحرافی  اخلاقی و غیرمفید. باید نگاه، فکر، عقل، دل و جان را از قید غرب آزاد کرد و از بیرون به آن نگریست. غرب شناسی با آزادی از غرب و خروج از غرب امکان پذیر است. صرف مخالفت سیاسی درست نیست. غرب شناسی باید از سودای رد و یا اثبات غرب خارج شود.*

    *برگرفته از درباره غرب، انتشارات هومس.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) راه و چاه غرب شناسی. دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0)، 35-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."راه و چاه غرب شناسی". دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1، 0، 1391، 35-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) 'راه و چاه غرب شناسی'، دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0), pp. 35-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). راه و چاه غرب شناسی. پویشی در علوم انسانی، 1, 1391؛ 1(0): 35-