کِی من، ما بشود؟
Article data in English (انگلیسی)
مشاور ما
در این صفحه، پاسخ گوی پرسش های شما در حیطه های دینی، اجتماعی، فرهنگی و دانشجویی هستیم.
پرسش های خود را برای نشریه ارسال کنید. tvelayat@qabas.net
چه زمانی ازدواج کنیم؟
علی احمد پناهی a.panahi313@gmail.com
در پاسخ یکی از خوانندگان عزیز نشریه، که درباره سن ازدواج پرسیده بودند، باید گفت: یکی از مسایل اساسی در ازدواج، بحث سن مناسب ازدواج و همسرگزینی است. اگر بخواهیم بدون تأثیرپذیری از آداب و رسوم اجتماعی و بدون توجه به نظریات متناقض در این زمینه، به طور واقع بینانه به بررسی موضوع بپردازیم، باید چند مطلب را مورد توجه قرار دهیم:
الف) نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و درونی است که در زمان مناسب سر برآورده، طلب ارضا می کند. اگر این نیاز به تأخیر افتد و یا به گونه ای ناصحیح و غیرطبیعی ارضا شود، سبب انحراف و فساد انسان و جامعه می گردد و افزون برتهدید اخلاقیات جامعه، ارزش های انسانی را نیز تضعیف می کند.
ب) خانواده، علاوه بر مسایل زناشویی و همسری، محل تربیت و پرورش فرزندانی مؤمن، متعهد، سالم، توانمند و باکفایت است. نقش والدین در این عرصه بسیار قابل توجه است. تا خود والدین به کمالات عقلی و اعتقادی و دینی قابل قبولی نرسیده باشند، نمی توانند فرزندانی سالم و آگاه تربیت کنند. از این رو، افزون بر بلوغ جنسی، لازم است جوانان به حد قابل قبولی از کمال عقلی و تربیتی هم رسیده باشند.
ج) خانواده، کانون محبت و محفل آسایش همسران و فرزندان است. یکی از اهداف بلند ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، دست یابی به آرامش روحی است. این مساله در سایه ارتباط عاطفی بین اعضای خانواده فراهم می شود. رسیدن به کمال و بالندگی هنگامی میسر است که دختر و پسر افزون بر بلوغ جنسی، به بلوغ عاطفی هم رسیده باشند، وگرنه بنیان خانواده متزلزل خواهد داشت و خانواده موفق و بهنجار شکل نمی گیرد.
شرایط ازدواج
1. بلوغ جنسی
مرحله «بلوغ» به عنوان آغاز دوره نوجوانی با بروز فعل و انفعالات و ترشحات هورمونی در غدد درون ریز و با تغییرات سریع و محسوس در ویژگی های ظاهری بدن و حتی ویژگی های روانی همراه است. این تغییرات، نوجوان را آماده وارد شدن به مرحله بعدی تکامل می کند و از لحاظ زیستی و روانی این آمادگی را در او ایجاد می نماید تا در دنیای بزرگ سالی گام بگذارد. کسی که می خواهد ازدواج کند، باید در درون خود، علاقه و نیاز به جنس مخالف را احساس کند و از نظر جنسی، به مرحله ای رسیده باشد که هم نیازمند ارضا باشد و هم بتواند همسر خود را ارضا کند. کسی که به این مرحله از بلوغ جنسی نرسیده است، قادر نخواهد بود با همسر خود انس و الفت ایجاد کند و نیازهای روحی او را برآورده سازد. طبیعی است که چنین کانونی دوام نخواهد آورد و خیلی زود متلاشی می شود. شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: ما فرزندان خود را در کودکی به ازدواج هم در می آوریم. امام صادق (ع) فرمودند: «اگر آنان را در خردسالی به ازدواج درآورید، بسیار بعید است که با هم انس و الفت بگیرند.»
2. بلوغ عقلی
خانواده به عنوان یک گروه کوچک اجتماعی، نیازمند مدیریت و رهبری است و همسران، به ویژه پدر، باید بتواند این مجموعه را به خوبی اداره کند. این امر در روزگار ما که معمولاً خانواده ها به صورت خانواده هسته ای یعنی متشکل از زن و مرد و فرزندان هستند، اهمیتی بیشتر دارد. سرپرست خانه باید به مرتبه ای از بلوغ عقلی رسیده باشد که توانایی اداره این مجموعه را داشته باشد وگرنه این خانواده دچار هرج و مرج و بحران مدیریتی خواهد شد. برای مثال، درک جنس مخالف به عنوان همسر، فهم نظام اخلاقی و حقوقی خانواده، مهارت ارتباط مؤثر با همسر، توانایی حل مشکلات، قدرت درک هیجانات خود و همسر و... از مسایلی است که محتوای بلوغ عقلی و رسش عاطفی را تشکیل می دهد.
3. رشد عاطفی
یک ازدواج موفق، به رشد عاطفی فرد بستگی دارد؛ چراکه ازدواج، پیوندی تعهدآور و مسئولیت آفرین است و فرد را در نوع جدیدی از روابط شخصی و نزدیک درگیر می سازد. این امر، به ویژه در خانواده های امروزی، ضرورت بیشتری یافته است. بی تردید، موفقیت ازدواج به برخورداری همسران از استعدادها و ظرفیت های عاطفی بالا برای تبادل احساسات مثبت در تعاملات مشترک خانوادگی وابسته است. هر قدر تبادل عواطف میان دو عنصر اصلی خانواده یعنی زن و شوهر بیشتر باشد، خانواده از استحکام بیشتر و بالندگی بهتر برخوردار خواهد بود. در منابع اسلامی، روایات بسیاری بر اهمیت و نقش ویژگی های شخصیتی مثبت مانند روحیه سازگاری، هم دلی، عطوفت و مهربانی، اظهار علاقه به یکدیگر وارد شده است که ثمره این توصیه ها در استحکام و پویایی خانواده و روابط عاطفی همسران تجلی می کند.
دراین باره، به دو روایت از پیامبر اکرم(ص) اشاره می شود که یکی درباره اظهار محبت از سوی مرد و دیگری درباره اظهار محبت از سوی زن است: پیامبر اعظم (ص) می فرماید: «اگر مردی به همسر خود بگوید: من تو را دوست دارم، این سخن هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.» ایشان در حدیثی دیگر چنین می فرماید: «حق مرد بر زن این است که زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستی و محبت و مهربانی کند و از به خشم آوردن او بپرهیزد و آنچه مورد رضایت اوست انجام دهد.»
4. رشد اجتماعی
رشد اجتماعی فرد، که طی فرایند جامعه پذیری شکل می گیرد، در قالب ویژگی هایی هم چون قدرت تشخیص وظایف و مسئولیت ها، قدرت انتخابگری، اعتماد به نفس، انجام کنش های متعارف، استقلال نسبی در انجام وظایف، مسئولیت پذیری، التزام به رعایت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و توان درگیر شدن در روابط پیچیده اجتماعی ظهور می یابد. این مرحله از رشد، در همه عرصه های روابط اجتماعی، به ویژه روابط زناشویی اهمیت خاصی دارد، و اگر همسران به این مرحله از رشد ـ اگرچه به طور نسبی نرسیده باشند ـ با مشکلات عدیده ای روبه رو خواهند بود.
از مجموع روایات شریف، استفاده می شود که رشد اجتماعی و توانایی ایجاد ارتباط با افراد خانواده و فهم وظایف اجتماعی و خانوادگی، از مسایلی است که در انتخاب همسر، باید مورد توجه قرار گیرد.
5. توانایی اقتصادی
توانایی اقتصادی مربوط به مرد بوده و به دلیل این که وظیفة تأمین نیازهای مادی خانواده با اوست، می بایست توانایی اداره مخارج خانواده را داشته باشد؛ یعنی به حدی و مرحله ای رسیده باشد که بتواند یک زندگی دو نفره را از نظر اقتصادی تأمین کند. روشن است که توانایی اقتصادی بالفعل مراد نیست، بلکه توانایی اقتصادی بالقوه منظور است؛ یعنی فرد اهل کار و تلاش باشد و بتواند نیازهای منزل را تأمین کند.
6. خطر افتادن در گناه
اگر چنان چه جوانی به دلایل مختلف نتواند شهوت جنسی را مهار کند و به گناه بیفتد، در این صورت واجب و لازم است تا به همسرگزینی اقدام کند. در آموزه های دینی نیز اگر چه اصل ازدواج مستحب شمرده شده ولی چنان چه هراس از به خطر افتادن در گناه باشد، واجب می شود. در صورت وجوب ازدواج، شرط توانایی اقتصادی، نقش چندانی نخواهد داشت و جوانان می باید به حداقل امکانات اکتفا کرده و در پی همسری باشند که دل بستگی زیادی به مال و ثروت دنیایی ندارد. دختران جوان نیز شایسته است تا به پسری که حداقل توانایی مالی را دارد و اهل زندگی و همسرداری است، قانع باشند و به بهانة مهریه یا جهیزیه زیاد، ازدواج را به تأخیر نیندازند و بر این باور باشند که آن چه در زندگی راه گشاست، صداقت، هم دلی، انجام وظیفه و مداراست.
سن مناسب برای ازدواج
اکنون که به شرایط کلی ازدواج اشاره کردیم، باید گفت: اگرچه نمی توان به صورت کلی و عام سن دقیقی را به عنوان زمان مناسب ازدواج برشمرد، ولی با توجه به شرایط اجتماعی، آموزه های دینی، تحقیقات انجام شده، نظر متخصصان و تحولات به وجود آمده در نسل جوان، می توان مقطع سنی 16 سال به بعد را برای دختران و 18 سال به بعد را برای پسران مناسب دانست. باید توجه داشت که عده کمی از افراد، شرایط ویژه ای دارند و نمی توانند به موقع ازدواج کنند، ولی بیشتر جوانان می توانند در اوایل جوانی به این امر اقدام کنند و معمولاً در این سنین، به بلوغ جنسی، عقلی، اجتماعی و عاطفی رسیده اند.
آیت الله امینی( از عالمان بنام حوزه علمیه قم) می گویند: طبیعت و آفرینش ویژه انسان، سن ازدواج را تعیین کرده و آن سن بلوغ است و چون پسرها در 16 سالگی و دخترها معمولاً در 10 سالگی به سن بلوغ می رسند، شرعاً می توانند ازدواج کنند، ولی بهتر است ازدواج را تا 18 سالگی در پسران و 15 سالگی در دختران به تأخیر انداخت، تا دختر و پسر آمادگی انجام مسئولیت های خانوادگی را پیدا کنند، از این رو می توان گفت: مناسب ترین سن برای ازدواج در پسران 18 سالگی به بعد و در دختران 15 سالگی به بعد است.
دکتر افروز( روان شناس) می نویسد: به نظر می رسد، بعضی از جوانان بعد از 18 و 19 سالگی می توانند شایستگی لازم برای آغاز زندگی مشترک را داشته باشند؛ البته در بعضی شرایط محیطی، فرهنگی و اجتماعی خاص در مناطق روستایی، برخی از جوانان به ویژه دختران، ممکن است با بهره مندی از تربیت جامع و مؤثر و مفید خانوادگی و تعهد و قدرت مسئولیت پذیری، اندکی زودتر از 18 و 19 سالگی آمادگی های لازم را برای ازدواج و قابلیت همسری کسب کنند. ممکن است برخی دیگر از جوانان به لحاظ عدم بهره مندی از بلوغ عاطفی و رشد مطلوب عقلانی، در 25 سالگی نیز آمادگی لازم برای ازدواج را نداشته باشند. در چنین مواردی می بایست خانواده به ویژه پدر و مادر، زمینة رشد عاطفی و عقلی فرزند را فراهم کنند و او را یاری نمایند تا توانایی ادارة خانواده را بیابد.
در یک تحقیق انجام شده، 70 درصد افرادی که بالاتر از 15 سالگی ازدواج کرده اند، می گویند: این ازدواج، غرایز و محرک های جنسی آنان را به بهترین وجهی ارضا کرده و سبب رشد عاطفی و احساس استقلال آن شده است.(1) البته، این احتمال هم وجود دارد که این تحقیق مختص دختران باشد.
هم چنین زندگی عملی معصومان(ع) برای ما حجت است، و می توان ادعا کرد که بیشتر امامان معصوم(ع) قبل از 20 سالگی ازدواج کرده اند:
امام سجاد(ع) نزدیک 18 سالگی ازدواج کرده است. امام کاظم(ع) پیش از 20 سالگی ازدواج کرده اند. امام جواد(ع) در موقع ازدواج کمتر از 17 سال داشته است. امام هادی(ع) پیش از 20 سالگی ازدواج کرده اند.(2)
پی نوشت ها
1. بهروز حسن بیگلو، روان شناسی خانواده؛ تهران: سرآمد کاوش، 1380، ص 9.
2. محمدتقی عبدوس، فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1372، ص 28 و 29.