از نگاه تا نگاه
Article data in English (انگلیسی)
از نگاه تا نگاه
حسن خجسته
■ چرا زن های انگلیسی مسلمان می شوند؟
چند سال پیش مقاله ای با عنوان «چرا زن های انگلیسی مسلمان می شوند؟» منتشر شد. پژوهشگر این مقاله نوشته بود: من یک زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمی های امروزی جوانان انگلیسی هستم. در ضمن به کارهای پژوهشی هم علاقمندم. مدتی بود این دغدغه که اعتبار و حیثیت زن در جامعه چیست، ذهنم را مشغول کرده بود. به همین دلیل، وضعیت زنان را در ادیان مختلف مطالعه کردم. به مطالعه اسلام که رسیدم، متوجه شدم آن چه در اسلام وجود دارد، با شنیده های من تفاوت بسیاری دارد. جذابیت های اسلام مرا غرق در خودش کرد؛ تا جایی که احساس کردم زن در اسلام از یک حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغه های ذهنی مرا برطرف کرد. همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است.
امروزه با تمام تبلیغاتی که برضد جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانه های تبلیغاتی غرب صورت می گیرد، خود غربی ها به عمق اندیشه اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پی برده اند و از این ناحیه احساس خطر می کنند. از این رو، تلاش می کنند به مراکز تولیدکننده اندیشه اسلامی ضربه بزنند تا هم چنان تمدن خود را بدون مشکل به پیش ببرند.
■ وقتی دست همسرم را می گیرم، بچه ها مسخره ام می کنند
حدود هشت سال پیش، من در یکی از نشست های تخصصی کنفرانس «حکمت مطهر» که درباره زنان بود، شرکت کردم. دو سال بعد یک استاد آمریکایی که در آن کنفرانس و در موضوعات فلسفی مقاله داده بود، به ایران آمد و پیام داد که می خواهد مرا ببیند. نمی دانستم درباره چه چیزی می خواهد از من سؤال کند؟ وقتی آمد، گفت: من در آمریکا به دانشجویان می گویم زنان در ایران آزاد هستند، ولی آن ها به خاطر حجاب زنان ایرانی، این آزادی را باور نمی کنند. من در پاسخ او کمی در مورد مسایل زنان و شأن و شئون آنان در اسلام توضیح دادم. ایشان به من گفت: اگر ما 50 درصد آن چه را که شما درباره زنان گفتید، در آمریکا پیاده کنیم، هیچ مشکل اجتماعی نخواهیم داشت.
علت این امر آن است که این فهم بسیار بکر و جدید از اسلام، تازه در دنیا در حال انتشار است. یک مردی که رئیس یک کمپانی در بلژیک بود و گرایش های چپ چه گوارایی داشت و کاتولیکِ متعصبی هم بود، برای من صحبت می کرد و از نحوه برخورد و رفتارش با همسرش می گفت. به او گفتم بر اساس آموزه های اسلامی، زمانی که دست زن و شوهر در دست یکدیگر است، گناهانشان بخشیده می شود. با تعجب پرسید واقعاً؟! خیلی برایش عجیب بود. گفت: زمانی که من با همسرم بیرون می روم، وقتی دست او را می گیرم، فرزندانم مرا مسخره می کنند.