پویشی در علوم انسانی، سال اول، شماره ویژه‌نامه، پیاپی 6، مهر و آبان 1391، صفحات 30-

    قدم زدن در شادی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    شادی و نشاط در زندگی اسلامی

    احمدحسین شریفی   (دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره   sharifi1738@yahoo.com)

    مقدمه

    شادی و سرور از حالت های درونی انسان است که نمودهای بیرونی هم دارد. این حالت محصول و معلول نوعی آگاهی از تحقق اهداف و آرزوهاست و زمانی ایجاد می شود که انسان به یکی از اهداف و آرزوهای خود دست یابد یا این که احتمال تحقق آن را بالا بداند. شادی از حس رضایت مندی و پیروزی به دست می آید و وقتی انسان به هدف خود نمی رسد یا آرزوی خود را بر باد رفته می بیند، حالت غم و اندوه بر او چیره می شود. یعنی حزن و اندوه حالتی است که از حس نارضایتی و شکست به دست می آید.

    قرآن کریم واژه های «سرور و فرح» را هم برای سرورهای ممدوح به کار برده است و هم برای فرح های مذموم. در سورة انشقاق آمده است: «اما کسی که نامة اعمالش به دست راستش داده شود... خوشحال به سوی خانواده اش باز می گردد؛ و اما کسی که نامة اعمالش به پشت سرش داده شود... در شعله های سوزان آتش می سوزد. چرا که او در میان خانواده اش پیوسته (از کفر و گناه خود) مسرور بود.»

    در آیه 76 سورة قصص می خوانیم: «[به خاطر آورید] هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه از سر غرور شادی مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد.» اما در آیه 58 سورة یونس همین واژه به معنای مثبت به کار برده شده است.

    شادی، عموماً حالت آنی و مقطعی دارد و در صورتی می تواند ارزش پایدارتری داشته باشد که به رضامندی و در نتیجه شادکامی و خوشبختی منجر شود. شادی هایی که خوشبختی و سعادت و کمال ما را به خطر می اندازند نه تنها ارزشمند نیستند که باید از آن ها پرهیز کرد. امام علی  علیه السلام می فرماید: «بسا لذت هایی فوری که اندوهی طولانی به ارمغان می آورند.»

    از سوی دیگر، شاد بودن یکی از خواسته های فطری انسان است. به همین دلیل خدای متعال یکی از پاداش های اخروی مؤمنان و یکی از نعمت های اهل بهشت را شاد بودن و دوری از غم و اندوه می داند. (فاطر، ٣٤ و ٣٥) در مقابل، از جملة عذاب های اخروی که برای بدکاران در نظر گرفته شده است، غمگین بودن و داشتن چهره های عبوس و قیافه های غم زده است. (زمر، ٦٠)

    انسان فطرتاً دوست دارد شادی های پایدار و بادوامی داشته باشد. امام علی در خطبه متقین (خطبه ١٩٣) یکی از ویژگی های انسان های پارسا را نشاط دائمی می داند. هر چه دوام شادی بیش تر باشد، دوست داشتنی تر و خواستنی تر است. انسان از شادی های کوتاه مدتی که غم ها و اندوه های بلندمدتی را به دنبال می آورند گریزان است. هرچند ممکن است به هنگام برخورد با چنان اموری در اثر هیجانات کاذب نتواند بر اساس عقلانیت تصمیم بگیرد و مرتکب چنان شادی ها و لذت هایی شود که عمری اندوه و غم و پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.

     

    جایگاه شادی در سبک زندگی اسلامی

    ائمة اطهار  علیهم السلام اهتمام ویژه ای به مسأله شادی داشته اند و سعی کرده اند در چارچوب سبک زندگی اسلامی حدود شادی و سرور ممدوح را مشخص کنند. در حدیثی از امام موسی کاظم  علیه السلام چنین می خوانیم: «تلاش کنید اوقات خود را چهار قسمت کنید: قسمتی از آن را برای مناجات با خدا اختصاص دهید و بخشی از آن را برای امور زندگی و معاش خود در نظر بگیرید و بخشی دیگر را برای گفت وگو با برادران و افراد مورد اعتماد صرف کنید؛ افرادی که عیب هایتان را به شما می شناسانند و صادقانه با شما برخورد می کنند و قسمتی از اوقات خود را برای بهره برداری از لذت های حلال اختصاص دهید و بدانید که با این بخش چهارم است که می توانید سایر فعالیت های خود را نیز انجام دهید.» 1

    اسلام نه تنها با شادی و نشاط مخالف نیست بلکه بهره مندی از شادی های مشروع را امری لازم برای انسان می داند. امام علی  علیه السلام توصیه می کند به هنگام شادی از شادی ها و سرورهای مشروع بهره مند شوید: «وقتی روز شادی در اختیار تو قرار گرفت از آن دوری نکن چرا که وقتی در دست روز اندوه قرار بگیری از تو صرف نظر نخواهد کرد.»

     

    ایجاد نشاط در دل برادران مؤمن

    یکی از ویژگی ها و آداب مسلمانی این است که تلاشی جدی برای شاد کردن دیگر مسلمانان دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «به درستی که شاد کردن مؤمنان دوست داشتنی ترین کارها در نزد خدای متعال است.» 2 امام رضا  علیه السلام می فرماید: «به درستی که بعد از انجام واجبات هیچ کاری در نزد خدای عزوجل برتر از شاد کردن مؤمن نیست.» 3 امام صادق  علیه السلام فرمودند: «گمان نکنید وقتی مؤمنی را شاد می کنید فقط او را شاد کرده اید بلکه به خدا سوگند ما را شاد کرده اید بلکه بالاتر، به خدا سوگند که رسول خدا را شاد کرده اید.» 4 در روایتی از امام حسین  علیه السلام چنین می خوانیم: «برترین کارها بعد از نماز، شاد کردن قلب مؤمن با اموری است که گناهی در آن ها نباشد.» 5 امام سجاد  علیه السلام می فرماید: «از شادی و سرور به وسیلة گناه پرهیز کن زیرا شادی به گناه بزرگ تر از ارتکاب آن است.» 6

    از این دسته روایات نکاتی قابل استفاده است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

    1. یکی از بهترین عبادت ها و فعالیت ها از نگاه اسلام، شاد کردن مؤمنان و مسرور نمودن آنان است.

    2. شاد کردن «مؤمن» ارزشمند است.

    3. استفاده از ابزارها و وسایلی که با حیات مؤمنانه سازگار نیست، برای شاد کردن مؤمن درست نمی باشد. افزون بر این، مؤمن با ابزارهای گناه آلود شاد نمی شود؛ بنابراین اگر کسی از راه گناه، دیگران را شاد کند، نه تنها کار پسندیده ای انجام نداده است، بلکه معصیتی بزرگ را مرتکب شده است.

    4. شادی از گناه، بدتر از خود گناه، دانسته شده است.

    با توجه به مجموعة آموزه های اسلامی دربارة سبک زندگی مؤمنان، می توان چنین نتیجه گرفت که شاد کردن مؤمنان با انجام کارهای لغو و بذله گویی های سخیف نیز نمی تواند مصداقی از بهترین عبادت ها تلقی شود. قرآن کریم یکی از ویژگی های مؤمنان را چنین برمی شمارد: «[مؤمنان کسانی هستند که] از لغو و بیهوده گویی گریزانند.» (مؤمنون، ٣)

     

    شادی های پسندیده

    بر اساس آموزه های اسلامی، شادی و سرور در صورتی ارزشمند است که اولاً از راه مشروع به دست آمده باشد و ثانیاً در خدمت کمال انسان باشد. در این آموزه ها، مصادیقی برای شادی بیان شده است:

     

    شوخی

     پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله یکی از ویژگی های مؤمنان را شوخ طبعی می دانند. برخی از مؤمنان در ابتدای آشنایی با اسلام گمان می کردند همواره باید جدیت ویژه داشته باشند و به همین دلیل از هر گونه خندیدن و مزاح خودداری می کردند. پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله در برخورد با این گروه فرمودند: «اما من نماز می خوانم و می خوابم، بعضی روزها را روزه می گیریم و برخی روزها را خیر، می خندم و گریه می کنم، پس کسی که از این شیوه و روش من روی گردانی کند و سبک و شیوة دیگری را اختیار کند از من نیست.» 7

    یونس شیبانی، از یاران امام صادق  علیه السلام می گوید: روزی امام  علیه السلام از من پرسید: «شوخی کردن در میان شما چه جایگاهی دارد؟» گفتم: بسیار کم. فرمود: «این گونه نباشید بی گمان شوخی از خوش اخلاقی است و بی شک تو با این کار برادر خود را شاد می کنی. رسول خدا  صلی الله علیه و آله با افراد شوخی می کرد و می خواست آنان را شاد کند.» 8

     البته شوخی کردن فی نفسه و به خودی خود ارزش نیست. ابزاری برای خوشبختی و سعادت است. به همین دلیل دارای شرایط و قیودی است. اگر از حد و مرز خود عبور کند، به ضدش تبدیل خواهد شد و به جای آن که در خدمت سعادت فرد و جامعه باشد سبب ضلالت و بدبختی آن ها می شود. در شوخی نباید از مرز صداقت و حقیقت عبور کرد. امام علی  علیه السلام می فرماید: «هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد مگر آن که دروغ را در شوخی و جدی ترک کند.» 9

    شوخی هرگز نباید با تمسخر دیگران همراه باشد. شوخی با نامحرم از نگاه اسلام درست نیست. پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله در ضمن آخرین خطبه ای که برای مردم خواند، فرمود: «کسی که با زنی نامحرم شوخی کند به خاطر هر کلمه ای که در دنیا با او سخن گفته است هزار سال در دوزخ زندانی می شود و اگر زن هم از آن مرد پیروی و با او همراهی کند... و با او شوخی کند... همانند گناه مرد بر او نیز خواهد بود.» 10

    شرط دیگر ارزشمندی شوخی این است که فرد از شوخی زیاد بپرهیزد. پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله می فرماید: «شوخی زیاد آبرو را می برد و ایمان را محو می کند.»

     

    شادی به هنگام شادی اولیا

    از نشانه های محبت به یک نفر این است که با غم او غمگین و از شادی او شاد شویم. امام رضا  علیه السلام خطاب به ابن شَبیب فرمود: «اگر می خواهی در بالاترین درجات همراه ما باشی، پس برای غم و اندوه ما اندوهگین باش و برای شادی ما شاد باش.» 11

     

    دیدار برادران ایمانی

    یکی دیگر از امور شادی آفرین در زندگی یک مؤمن، دیدار با برادران ایمانی خود است. پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله خطاب به امام علی  علیه السلام فرمودند: «ای علی! اوقات شادی مؤمن در دنیا سه وقت است: دیدار برادران، افطاری دادن به روزه دار و تهجد در پایان شب.» 12

     

    کار نیک

    هر انسانی به صورت طبیعی وقتی به کارهای خوب خود نظر می کند و خدماتی را که مخلصانه برای دیگران انجام داده است از نظر می گذراند، شاد می شود. این نوع شادی، از انواع شادی های ممدوح و پسندیده است. امام علی  علیه السلام در نامه ای خطاب به ابن عباس نوشت: «از هیچ سخنی بعد از کلام رسول به اندازة این موعظه بهره نبردم: گاه آدمی به چیزی شاد می شود که از او نخواهد برید و به چیزی اندوهناک می شود که بدان نخواهد رسید؛ پس مبادا نیکوترین چیز که از دنیای خود برخورداری رسیدن به لذتی بود یا به کار بردن خشمی که در سینه داری بلکه باید باطلی را بمیرانی یا حقی را زنده گردانی و باید که شادمانی ات به چیزی باشد که از پیش فرستاده ای و دریغت بر آنچه به جای می گذاری و همت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده.» 13

     امام صادق  علیه السلام می فرماید: «شادی و لذت زمانی به دست می آید که انسان اهل وفا باشد، حقوق دیگران را رعایت کند و در برابر سختی ها ایستادگی و پایداری نماید.» 14

     

    اطاعت از خدا

    انسان هنگامی که تکلیف و مسئولیت خود را انجام می دهد، احساس شادی و آرامش دارد، اما اگر نتواند به تکلیف خود عمل کند و در اثر کم کاری یا ناتوانی از انجام آن باز ماند، احساس غم و سرافکندگی دارد. به همین دلیل در اندیشة اسلامی گفته شده مؤمن زمانی شاد می شود که به تکالیف دینی خود عمل کرده باشد. امام علی  علیه السلام می فرماید: «شادی مؤمن در اطاعت پروردگارش است و اندوهش بر گناهانش است.» 15

     

    معرفت خدا

    کسی که خود را مخلوق خدا و هدف از آفرینش خود را شناخت خدا می داند، طبیعتاً زمانی بیش ترین شادمانی را خواهد داشت که به این هدف دست یافته باشد. در غیراین صورت همواره در حال حزن و اندوه خواهد بود. در حدیثی از امام صادق  علیه السلام می خوانیم: «اگر مردمان می دانستند که در معرفت خدای عزیز و جلیل چه فضیلت هایی نهفته است چشم های خود را به نعمت های دنیویی که خداوند به دشمنان داده است نمی دوختند و دنیا در نزد آنان کم ارزش تر از اموری می بود که در زیر پای خود لگدمال می کنند و هر آینه با معرفت خدای نعمت می بردند و از معرفت خدا لذت می بردند مثل لذت کسی که پیوسته در باغ های بهشتی همراه با اولیاء الله است.»16

     

    شادی های ناپسند

    ارزش شادی و شادی آفرینی، مطلق نیست. قاعدة کلی در سبک زندگی اسلامی دربارة شادی و نشاط این است که هر نوع شادی و شادی آفرینی که در مسیر تقرب به خدا و رضایت الهی باشد، ارزشمند و انجام دادنی است. در آموزه های دینی برخی از مصادیق شادی و شادی آفرینی های ناپسند ذکر شده است:

     

    شادی در برابر مصیبت دیده

    ادب و اخلاق اسلامی اقتضا می کند وقتی انسان در برابر افراد مصیبت زده و غم دیده قرار می گیرد و با آنان برخورد می کند، اظهار هم دردی کند. امام حسن عسکری  علیه السلام می فرماید: «اظهار شادی برای شخص غم دیده خلاف ادب است.»

     

    شادی از گرفتارهای دیگران

    ادب دینی و انسانی اقتضا می کند که گرفتاری های دیگران را گرفتاری خود بدانیم و در رفع آن ها بکوشیم. به ویژه اگر مسلمانی دچار مشکل شود، وظیفة دینی ما ایجاب می کند تا جایی که امکان دارد در رفع مشکل او بکوشیم، اما اگر نمی توانیم چنین کاری انجام دهیم، هرگز نباید از گرفتاری او شاد شویم. امام علی علیه السلام می فرماید: «از لغزش دیگران شاد مشو زیرا نمی دانی زمانه با تو چه خواهد کرد.» 17

     

    شادی با ثروت و مقام

    بسیاری از مردمان اگر به مقام و موقعیتی اجتماعی دست بیابند، شاد می شوند. یا اگر از ثروت بالایی برخوردار باشند و درآمد هنگفتی داشته باشند، خوشحال می شوند، اما در منطق قرآنی و اسلامی چنین اموری نباید بالاصاله موجب شادی شوند. چنین شادی هایی در فرهنگ قرآنی، شادی های ناپسند شمرده می شود. قرآن کریم از شادی های ناظر به دنیا غالباً با لحنی نکوهش آمیز یاد می کند.

    این شادی ها نه تنها در خدمت حرکت تکاملی فرد نیست بلکه در حرکت تکاملی دیگر افراد نیز اخلال ایجاد می کند، انسان را از انجام وظایفش باز داشته و موجب غفلت، غرور و فخرفروشی می شود. خداوند چنین شادی هایی را دوست ندارد: «خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد.»(قصص، ٧٦) البته اگر بهره مندی از ثروت و مقام را به عنوان وسیله ای برای خدمت به خلق و پیشبرد اهداف انسانی و اسلامی بداند، شاد شدن از دست یابی به آن ها نه تنها اشکالی ندارد بلکه از شادی های مثبت خواهد بود.

     

    شادی از راه گناه

    شادی هایی که از راه معصیت به دست آیند و یا شادی آفرینی هایی که با انجام گناه و نافرمانی الهی همراه باشند، در فرهنگ اسلامی مذمومند. پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که گناهی مرتکب شود و از کار خود شاد باشد با حالتی گریان وارد آتش جهنم خواهد شد.» 18 امام علی  علیه السلام می فرماید: «شادی به گناه از انجام آن زشت تر است.» 19

     

    شادی های لهوی

    مؤمن می تواند شدیدترین انواع شادی را داشته باشد اما هرگز مجاز نیست که این حالت را با ابزارها یا رفتارها یا سخنان گناه آلود تأمین کند. یکی از ابزارهای گناه آلودی که متأسفانه در بسیاری از شادی های مردم دیده می شود، رقص و موسیقی و ابزارآلات لهو و لعب است. بسیاری از اندیشمندان مسلمان معتقدند موسیقی نشاط انگیز اشکالی ندارد اما هیچ یک از فقهای اسلام ترغیبی نسبت به گوش دادن به موسیقی نداشته اند. به تعبیر دیگر، گوش دادن به موسیقی های مجاز، مستحب نیست، اما انواعی از موسیقی را موسیقی حرام دانسته اند. نواختن یا گوش دادن موسیقی تحریک کننده و خیال انگیز و طرب آفرین بدون تردید، خلاف زیست مسلمانی است. افزون بر این که تخدیرکنندة عقل و تضعیف کنندة اراده هم هست. l

    برگرفته از کتاب «همیشه بهار (اخلاق و سبک زندگی اسلامی)»، صفحات 97 تا 126.

     

    پی نوشت ها:

    1. بحارالانوار، ج 75، ص 346.

    2. الکافی، ج 2، ص 189.

    3. الفقه المنسوب الی الامام الرضا، ص 339؛ بحارالانوار، ج 75، باب مواعظ الرضا، ص 347.

    4. بحارالانوار، ج 74، باب 30، روایت 27.

    5. محمدبن علی ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 75.

    6. بحارالانوار، ج 75، ص 195.

    7. الکافی، ج 2، ص ٨5، ح ١.

    8. همان، ص 663.

    9. همان، ص 340.

    10. حسن بن محمد دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 414.

    11. ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، تصحیح: مهدی لاجوردی، ج 1، ص 300، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 503

    12. وسائل الشیعه، ج 10، ص 142.

    13. نهج البلاغه، نامه ٦٦، ص 351.

    14. تحف العقول، ص 323.

    15. عیون الحکم و المواعظ، ص 286، شماره 5164.

    16. موسوعة احادیث اهل البیت، ج 10، ص 32-33، ح ١٢١٣٥.

    17. على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص 523، ح 9514.

    18. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 223.

    19.عبدالواحدبن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، تصحیح: مصطفی درایتی، ص 187، شماره 3590.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) قدم زدن در شادی. دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0)، 30-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."قدم زدن در شادی". دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1، 0، 1391، 30-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) 'قدم زدن در شادی'، دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0), pp. 30-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). قدم زدن در شادی. پویشی در علوم انسانی، 1, 1391؛ 1(0): 30-