پویشی در علوم انسانی، سال اول، شماره ویژه‌نامه، پیاپی 3، فروردین و اردیبهشت 1391، صفحات 50-

    به‌نام دانشجو، به‌کام استاد

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    استادانی که با چاپ مقالات دانشجویی به نام خود، به ارتقای رتبه می اندیشند

    لیدا ایاز

       برخی استادان محترم دانشگاه های کشور، مشغول ثبت آثار علمی و کتاب هایی به نام خود هستند که یا کار کلاسی دانشجویان است یا چکیده مقاله هایی که از پایان نامه های دانشجویی بیرون می آید. این گروه از استادان دانشگاه ها، به ویژه در چند سال اخیر از زمانی به فکر انجام چنین کاری افتادند که آیین نامه ای به نام «آیین نامه ارتقای علمی اساتید» تدوین شد. بر اساس این آیین نامه، استادان می توانند با چاپ کتاب، مقاله یا ترجمه کتب و تحقیقات خارجی، رتبه های علمی خود را به عنوان مربی، استادیار، دانشیار و یا استاد به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه ارتقا دهند و از این رهگذر، از حقوق و مزایای بالاتری برخوردار شوند.

    اما با وجود قوانین حمایت کننده از آثار علمی افراد، این تخلف در دانشگاه های کشور به طور مستمر در حال انجام است. آن دسته از دانشجویانی که متوجه این تخلفات می شوند، به دلیل وابسته بودن نمره آنان به استادانشان و گذراندن بی دردسر دوره تحصیلی ترجیح می دهند در این باره سکوت کنند.

    حرف استاد، حرف اول و آخر

    «همه می دانستند چه اتفاقی افتاده، اما کسی جرأت بیان کردنش را نداشت. همه ما ملزم شده بودیم، بخش بخش یک کتاب را ترجمه کنیم و به عنوان کار کلاسی تحویل استاد دهیم. بعدها فهیمدیم این کار ما، تبدیل به کتابی به نام استاد محترم شده است.»

    این بخشی از اظهارات یکی از دانشجویانی است که برای کسب نمره، مترجم کتاب استادشان شده اند، اما این همه آن چه اتفاق می افتد نیست؛ چرا که بخش دیگر فاجعه در پایان نامه های دانشجویی رخ می دهد، از زمانی که قانون انتشار مقاله از پایان نامه های دانشجویی در دانشگاه ها اجباری شد، آمار مشخصی در دست نیست، چون رضایت یا عدم رضایت دانشجو از نوشتن نام استادش در پایان نامه مهم نیست و جایی ثبت نمی شود. تا امروز میلیون ها خط نوشته شده و هزاران مقاله به اسم اساتید از پایان نامه های دانشجویان مقاطع لیسانس تا دکترا بیرون آمده، که دانشجویان به نام خود، اما به کام استادشان از آنها دفاع کرده اند و به دلیل اینکه سربه راه بوده اند، نمره قبولی گرفته اند. پای دیگر آمار این جا می لنگد؛ چند درصد از دانشجویان صاحبان اصلی آثار خود هستند و می توانند به ثبت رسمی تحقیق و آثار خود ببالند.

    یکی از دانشجویان دکترای رشته جامعه شناسی که خود قربانی این رفتار است، می گوید: این اتفاق با شروع مقاطع ارشد و دکترا شدیدتر می شود: «استاد به راحتی فصل هایی از یک کتاب 2000 صفحه ای را به دانشجویانش می دهد و آنها را مجبور به ترجمه می کند. بعد همان ترجمه ها را جمع و پس از ویرایش، که این کار را هم یک ویراستار انجام می دهد، به نام خود، به صورت کتاب منتشر می کند. این جا دیگر دانشجو و مدرکش در گرو رفتار استاد است؛ اگر انجام ندهد و نافرمانی کند، باید در انتظار اشکالات بسیاری از سوی استادش باشد.»

    به گفته وی «این عمل به راحتی یک سرقفلی خریدن است.» دانشجو، به عنوان عنصر کوچک در این مجموعه، مجبور است پایان نامه و مقاله را به نام استاد تمام کند. این جا دیگر کسی نیست بیاید قضاوت کند که چه اتفاقی بین دانشجو و استاد افتاده و چقدر فکر و ایده اولیه کار و زمانی که برای تهیه پروژه گذاشته می شود، متعلق به دانشجوست.

    دانشگاه اعلام می کند باید مقاله ای از پایان نامه، با نام استاد و استاد مشاور و دانشجو، چاپ کنید تا نمره کامل پایان نامه را بگیرید. این جا دانشجو مجبور است که پس از چند سال زحمت و هفت یا هشت میلیون هزینه کردن، کار آخر را هم انجام دهد تا زحمت هایش به هدر نرود.

    «در ارایه مقاله، قانونی وجود ندارد که بگوید ابتدا نام استاد درس، سپس استاد مشاور و راهنما و بعد اسم دانشجو بیاید، اما بسیاری از دانشجویان، به دلیل این که فکر می کنند این کار احترام به استاد است اسم شان را در آخر مقاله می آورند. پس از آن، دانشجو نمی داند چه اتفاقی می افتد. شاید بسیاری از دانشجویان هم این کار را هیچ عیبی ندانند؛ چرا که آگاهی لازم در این زمینه وجود ندارد. اگر دانشجو بداند به دلیل زحمتی که خودش کشیده، کسی حق ندارد اسمش را در کنار مالکیت آن قرار دهد، این اجبارها هم اتفاق نمی افتد. این اتفاقی است که برای چاپ مقالات معمولاً در کشورهای در حال توسعه می افتد؛ چرا که قوانین محکمی در این زمینه وجود ندارد. به دلیل شرایط رنج آور، حاصل از سرقت علمی و تجاوز به حقوق قربانیان در بسیاری از محافل علمی، پژوهشی و دانشگاهی، بسیارند کسانی که از غصب شدن اثر فکری خود توسط دیگران همواره در رنجند. طی سال های متمادی از این رخداد به عنوان واقعه ای تلخ که ضربه روحی و روانی ناشی از آن سبب از میان رفتن انگیزه های علمی آنها شده است، یاد می کنند. شرایط موجود حاکی از وجود «رقم سیاه» در این حوزه است. رقم سیاه، یک اصطلاح در حوزه آسیب شناسی است که بر اساس آن برخی از جرایم با وجود این که اتفاق می افتند، اما آماری از آن در جایی ثبت نمی شود؛ چرا که قربانیان به دلیل حفظ آبرو یا ترس از انتشار آن، اقدام به افشای آن نمی کنند. قربانیان این جرم هم به دلایل مختلفی از جمله حفظ حرمت ها، حفظ آبروی علمی استاد، از دست دادن فرصت حداقلی برای گرفتن نمره، یا چاپ مقاله و ضرورت در پذیرش قواعد تحمیلی، از طرح شکایت در محافل قانونی صرف نظر می کنند.

    قوانین مربوط به حقوق مالکان آثار علمی

    کتاب، رساله، جزوه، نمایشنامه و هر نوع نوشته دیگر علمی، از جمله آثار مورد حمایت شده در ماده 2 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان است. با این وجود، به نظر می رسد ضعفی از نظر قانونی برای حمایت از آثار علمی و پژوهشی وجود ندارد، بلکه ضعف در اجرای قانون و در آگاهی و پذیرش عامه افراد است.

    از نظر اجرایی برای متخلفان از مقررات حمایت از مالکیت ادبی، مجازات کیفری و مسئولیت مدنی وضع شده است. از جمله مجازات کیفری و مسئولیت مدنی، بر اساس مجازات کیفری، مجازات حبس تأدیبی یا تعزیری است که بر حسب مورد، از سه ماه تا سه سال تعیین می شود. در مسئولیت مدنی برای جبران خسارت مادی و معنوی ناشی از نقض حقوق مالکیت ادبی و هنری، زیان دیده می تواند جبران خسارت وارده را از دادگاه عمومی بخواهد.

    با این وجود، به نظر می رسد بر اساس آنچه قانون می گوید امتیازاتی که به واسطه نام گذاری مجلات توسط استادان دانشگاه ها، نصیب اعضای هیئت علمی و تحریریه می شود، از اعتبار ساقط است. از سوی دیگر، ظهور و شیوع این پدیده به افزایش دانشمندان و اساتیدی منجر می شود که امتیازات علمی آنها محصول غصب و تصرف آثار فکری دیگران است. از سوی دیگر، به تدریج کرسی های علمی و دانشگاهی از حضور محققان و مالکان واقعی تهی می شوند.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) به‌نام دانشجو، به‌کام استاد. دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0)، 50-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."به‌نام دانشجو، به‌کام استاد". دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1، 0، 1391، 50-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) 'به‌نام دانشجو، به‌کام استاد'، دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0), pp. 50-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). به‌نام دانشجو، به‌کام استاد. پویشی در علوم انسانی، 1, 1391؛ 1(0): 50-