شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم
Article data in English (انگلیسی)
رابطه با آمریکا در آینه کلام امام خمینی
(محمد ایلاقی حسینی ilaghi@Qabas.net)
اشاره
وقتی ایالات متحده، یکباره و یکجانبه روابط خود را با ایران قطع کرد، موجی از نگرانی ها در داخل و خارج از کشور پدید آمد. اظهارنظرها هم البته متفاوت بود و متفاوت ماند تا به امروز که بعضی می گویند: بحث از برقراری یا عدم برقراری رابطه با آمریکا در ذات خود اشکال ندارد.
در کنار این اظهارنظر ها بعضی معتقدند که «عدم مذاکره و رابطه» سبب تحریم ها و مشکلات اقتصادی شده است؛ البته بعضی بر این باورند اکنون که مورد تهدید هستیم! نباید به مساله رابطه با آمریکا پرداخت.
در برابر این باور باید گفت: زمانی که غرب از سوی جمهوری اسلامی ایران با تحریم نفتی روبهرو شده، و در مذاکرات هسته ای 1 + 5 نیز برگ برنده در دستان ایران است، چگونه آمریکا می تواند تهدیدی برای ایران باشد؟
این ضدونقیض گویی ها انگیزه ما شد تا این مساله را در کلام ارزشمند امام راحل بررسی کنیم و ببینیم نظر ایشان که مبنا و معیار سیاستهای کلان نظام است، چیست؟ و در نهایت اینکه رابطه با آمریکا، آری یا خیر؟!
چنانچه دیدگاههای امام خمینی(ره) در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب بهطور دقیق مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد، بهروشنی مبنا و معیاری برای رابطه با آمریکا به دست خواهد آمد و دیگر نیازی نخواهد بود هرازچندگاهی عده ای از رابطه و یا عدم رابطه با آمریکا ابراز نگرانی کرده، و برای آن راهکار ارائه دهند. در این زمینه تنها کافی است قواعدی را که امام به آن اشاره کرده، بازبشناسیم. ما در این مقاله به این مساله پرداختهایم:
تاراج ارزشها و داشتهها
امام از اینکه مسایل فرهنگی و مسئولیتهای کلیدی از سوی آمریکا مدیریت می شد، اعتراض داشت و در شهریور ماه 1343 فرمود:«...شما یک فرهنگ مستقل درست کنید یا بدهید ما درست کنیم، شما مىترسید از آمریکا، ...بدهید ما درست کنیم؛ اختیار فرهنگ را دست ما بدهید... و فرهنگ هم حقش است دست ما باشد. خب ما در این مملکت یک وزارتخانه نداشته باشیم؟! همه وزرا از آمریکا؟!..» امام می داند در کشوری که از سوی آمریکا مدیریت شود، حقوق ملت ایران پایمال خواهد شد. اگر حرف و خواسته امام شنیده و پذیرفته میشد، هیچگاه سند بردگی بهنام کاپیتولاسیون بر ملت ایران تحمیل نمیگشت؛ سندی که به واسطه آن آمریکایی ها و جنایتهای بیشمارشان در حاشیه امن قرار می گرفت یعنی اگر یک کارگر آمریکایی، یکی از عالمان بنام ایران را به قتل می رساند، ایران حق محاکمه او را نداشت و باید برای محاکمه به آمریکا میرفت! امام در برابر این سند ننگین چنین اعتراض می کند:«آیا ملت ایران... مىداند مجلس، به پیشنهاد دولت، سند بردگى ملت ایران را امضا کرد، اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشى بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد؟ قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامى و ملى ما؟ ...ملت ایران را در تحت اسارت آمریکایىها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامى و غیرنظامى آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتى بکنند، هر خیانتى بکنند؛ پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد. دادگاه هاى ایران حق رسیدگى ندارند. چرا؟!...
ما زیر چکمه آمریکا برویم، چون ملت ضعیفى هستیم؟! چون دلار نداریم؟!... آقا تمام گرفتارى ما از این آمریکاست. تمام گرفتارى ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست. این وکلا هم از آمریکا هستند. این وزرا هم از آمریکا هستند. همه تعیین آنهاست. اگر نیستند چرا نمىایستند در مقابلش داد بزنند؟...»
البته این امنیت، خلاصه به یک لایحه نشده و «...باید گفت ایران به صورت پایگاه نظامى اسرائیل و در واقع آمریکا درآمده...» و هزینه این پایگاه ها هم از پول نفت ایران تأمین می شود، یعنی «...این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده...، و با ...افزایش استخراج نفت، به مبارزه علیه کشورهاى نفت خیزى که مىخواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند برخاسته است...»؛ البته نباید تصور کرد خود آمریکا ذخائر نفتی ندارد، بلکه «... آمریکا از ذخایر هنگفت نفت خود استفاده نمىکند، و از دیگران مىخرد که براى مصالح کشورش محفوظ باشد؛ ولى شاه ایران این طلاى سیاه را مىفروشد... تا از منافع و مطامع استعمارگران در ایران و منطقه نگهبانى کند.»
با جستوجو در سخنان امام بهروشنی نقش و وظیفه شاه را در تأمین منافع و امنیت آمریکا در منطقه خواهیم یافت و اینکه چگونه سرمایههای عظیم ایران را به تاراج گذاشته بود:«...در غارت مخازن کشور ما و تأسیس پایگاه هاى نظامى در نقاط مختلف مملکت، شاه دست نشاندهاى مطیع و تسلیم است.» و «دولت هاى آمریکا بزرگترین جنایتى که به ما کردند این است که این دودمان پهلوى را به ما تحمیل کردند و مخازن ما را با دست آن بردهاند... در ایران، پایگاههایى درست کردند که مخالف با استقلال ما بوده است... آمریکاست که پشتیبانى از شاه مىکند».
احترام متقابل
امام خمینی بنده هوا نیست، و رضای خداوند متعال را در شدت و نرمش، رویاروی دشمنان در نظر می گیرد. ایشان معیارها را میشناساند و برای رابطه با هر کشوری و بهویژه آمریکا شرایط تعیین می کند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
«...روابط ما با تمام خارجی ها بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه، نه به ظلمى تسلیم مىشویم و نه به کسى ظلم خواهیم کرد.» و «... اگر آمریکا [هم] بخواهد همان طور که حالا با ملت ایران معامله مىکند با ما رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچه آمریکا به دولت ایران احترام بگذارد، ما هم با همان احترام متقابل عمل مىکنیم و با او بهطور عادلانه، که نه به او ظلم کنیم و نه به ما ظلم کند، رفتار خواهیم کرد و اشکالى پیش نمىآید.»
سیاست های نفتی
«... ما با تمام دولتها، در صورتى که دخالت در امور داخلى ما نکنند...، با احترام رفتار مىکنیم و نفت را هم هر کس مشترى است به او مىفروشیم. ما از زیادهروى و غلط روی هایى که راجع به نفت بوده است و چیزهایى که خلاف مصلحت ملت بوده است، جلوگیرى مىکنیم...»
دوره ارباب و رعیتی
«ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم... ما ذلت را نخواهیم پذیرفت...». «اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم و شما در کوخ نشستید و کاخ نشین با کوخ نشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستیم بفهمند، ادراک کنند ماها را، ما با آنها چرا رابطه نداشته باشیم؟ با دولت آمریکا هم رابطه پیدا مىکنیم.»
احترام به استقلال ایران
«آنچه را که ما از آمریکا انتظار داریم این است که به مصالح ملت و استقلال مملکت ما احترام بگذارد و از دخالت در امور ما خوددارى کند.» از این رو «ما باید قطعرابطه اقتصادى، رابطه فرهنگى از خارج بکنیم، فرهنگ از خود ما باید باشد، اقتصاد هم از خود ما باید باشد،...»
اجرای حدود و احکام اسلامی
اجرای حدود اسلامی ضامن سلامت جامعه، مانع تجاوز به حقوق دیگران و سببساز حاکمیت ارزشهای الهی میشود، بااین حال، بعضی از کشورهای مدعی حقوق بشر چون آمریکا که با فلسفه این احکام بیگانهاند و از این ارزشهای الهی و انسانی تهی هستند، نسبت به اجرای حدود اسلامی واکنش نشان داده و جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند و در پی تعطیلی این حدود می گردند. امام خمینی(ره) حاضر نیست، بهقیمت رابطه با سایر کشورها، اجرای حدود اسلامی تعطیل شود.
«دولت آمریکا ما را [تهدید] کرده بود که اگر چنانچه [اجرای حدود]... ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با آمریکا یک قدرى خطر مىافتد، اى الهى که به خطر بیفتد! ما روابط با آمریکا را مىخواهیم چه بکنیم. روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما مىخواهیم چه کنیم...؛ ما چه احتیاجى به آمریکا داریم. آمریکا آن طرف دنیاست. آنها مىخواهند که بازار داشته باشند اینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ... اسلام که، بنا ندارد که ظلم به دیگرى بکند، مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمریکا ما را محکوم مىکند.»
صلاح ما یا صلاح آنها
امام به سیاستهای فریبکارانه آمریکا هم که فقط برای حفظ منافع خودشان است اشاره میکند و میفرماید:«... پایگاه براى آمریکا درست کردند، عوض پول نفتى که از ما گرفتند! نفت را از ما گرفتند، عوضش یک اسلحه هایى، یک چیزهایى دادند که ما خودمان نتوانیم استعمال کنیم، و محتاج به کارشناس باشیم و مستشار باشیم و امثال ذلک، ...شما تصور نکنید که اینها براى ما ...یک قدم بردارند. هر که این را تصور بکند این جاهل است...».
«اگر ما مىتوانستیم که به کلى منقطع بشویم از این ها، ...به صلاحمان بود. خیال نکنید که روابط ما با آمریکا ... یک صلاحى دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاح مندى براى بره نیست، اینها مىخواهند از ما بدوشند، اینها نمىخواهند به ما چیزى بدهند.»
قطعرابطه
رفتار و گفتار مقتدرانه و دور از ذلت امام بهمزاق آمریکا خوش نمی آید و یکجانبه و بهعنوان تهدید روابط خود را قطع می کند. این حرکت برای بعضی از افراد نگران کننده به نظر می آید، اما امام از این قطعرابطه ابراز خرسندی کرده و در اولین اقدام، به پیام تبریک قطعرابطه با آمریکا که از سوی آیت الله مرعشی فرستاده میشود، اینگونه پاسخ می دهد:«حضرت آیت اللَّه آقاى حاج سیدشهاب الدین مرعشى نجفى (دامت برکاته) تلگراف شریف در مورد تبریک قطعرابطه با آمریکاى جهانخوار واصل و موجب تشکر گردید. از خداى تعالى موفقیت همه مسلمانان جهان را در راه مبارزه و پیروزى کامل بر دشمنان اسلام مسئلت دارم.»
و از سویی در پاسخ «پاپ ژان پل دوم» که گویا نگران رابطه ایران با آمریکا بوده است، اینگونه می نویسند:«عالیجناب پاپ ژان پل دوم! ...خاطر محترم را متوجه مىکنم که ملت شریف مجاهد ما این قطع روابط را به فال نیک گرفته و براى آن جشن عظیم بهپا کرده و چراغانی ها و پایکوبی ها نمودند. ...؛ لکن متذکر مىشوم که جناب شما از انگیزههاى تیره گی هاى دیگر و مشکلات خطرناک بزرگتر که مرقوم داشتهاید نگران نباشید، که ملت اسلامى ایران از مشکلاتى که در این قطع روابط به وجود آید استقبال مىکند و از خطرهاى بزرگتر که مرقوم شده است، هراس ندارد و آن روز براى ملت ما خطرناک است که روابطى نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود، و با امید به خداى متعال تجدید نخواهد شد. من از جنابعالى با نفوذ معنوى که بین ملت مسیح دارید مىخواهم که دولت آمریکا را از عواقب ستمگری ها و زورگویی ها و چپاولگری ها بترسانید...».
البته امام این ابراز خرسندی را در همینجا به پایان نبرده و خطاب به ملت ایران می فرماید:« ملت شریف ایران! خبر قطعرابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم و اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطعرابطه است. ... ما این قطع-رابطه را به فال نیک مىگیریم؛ چون که این قطعرابطه دلیلى بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزى نهایى را که ابرقدرت سفاکى را وادار به قطعرابطه ـ یعنى خاتمه دادن به چپاولگریها ـ کرده است، اگر جشن بگیرد حق دارد.»
در ادامه راه هم به ملت ایران، خطر آمریکا را گوشزد کرده و می فرماید:« امروز تمامى آنانى که علیه جمهورى اسلامى ایران متحد شدهاند، با واسطه یا بدون واسطه در رابطه با آمریکا مىباشند ملت ایران باید با قاطعیت با این خطر بزرگ مبارزه نماید. آمریکا از اینکه دید حمله نظامى توسط یکى از نوکرانش یعنى دولت عراق، مردم ما را متحدتر کرد، دوباره دست به تشدید اختلافات داخلى زد. مردم دلیر ایران باید با اتحاد خویش این نقشه شیطانى را هم به دنبال نقشههاى قبل خنثى کنند.»
راه توبه همچنان باز است
با توجه به آنچه گذشت، اگر خوش بنیانه به مساله بنگریم، احتمال می دهیم که آمریکا یکروز راه توبه را در پیش گرفته و تمامی شروط مذکور را (احترام، عدم ظلم و احترم به استقلال و...) بپذیرد که در آن صورت به نظر نمی رسد اشکالی برای مذاکره و مرابطه وجود داشته باشد، اما در این میان یک مشکل اساسی وجود دارد و آن حمایت آمریکا از اسرائیل است. دراینباره باید گفت «آمریکا اسرائیل را به هیچ کس نمىفروشد.» و «اسرائیل به پشتوانه آمریکا فلسطین را غصب کرد.» از طرفی هم «اسرائیل پایگاه آمریکا و دست نشانده آمریکاست.» درحقیقت، یکی دشمن اسلام و دیگری دشمن مسلمانان است. خلاصه اینکه «اسرائیل از آمریکاست»
از طرفی هم «اسرائیل یک غده سرطانی در منطقه» است و باید محو گردد. دراینصورت، بیشک طرح مذاکره با آمریکا خیانتی بزرگ به نظام جمهوری اسلامی است؛ چراکه یکی از ارکان مذاکره، پذیرش بدیهی و ابتدایی ترین مواضع از سوی دو طرف است، یعنی از طرف جمهوری اسلامی ایران محو رژیم اشغالگر قدس، و از سوی آمریکا هم حمایت بیدریغ از سگ نگهبانش در منطقه!
توطئه
امام راحل، پیوسته لزوم بیدارى در برابر توطئهها و القائات شیاطین را به ملت شریف ایران و دیگر کشورهای دنیا گوشزد می کند، و توجه به نیرنگهای فریبکارانه آمریکا را هشدار میدهد:«...در این جنگى که علیه ما به راه انداخته و از همهجا به دشمن ما کمک مىکنند، ... تمام کشور ما ایستادهاند، و ...ما مىدانیم، اگر صدام یک روز هم قدرت این را داشته باشد که ایران و منافع ایران را به هم بزند، این کار را مىکند، و اگر نمىزند نمىتواند. در عینحال، رادیوها مرتب مىگویند که آنها(دشمنان) مىتوانند همهجا را بزنند. اینها مىخواهند یک هیاهو راه بیندازند تا با آمریکا روابط داشته باشیم ... و ما تا آخر ایستادهایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که آمریکا اینطور است ...و اسرائیل هست، ما با آنها نمىتوانیم زندگى بکنیم. اسرائیل آدمشدنى نیست! معذلک مىبینید شیاطین، با این که ما از بیست سال قبل و در زمان شاه فریاد زدیم و مسلمین را به ادراک خطر اسرائیل دعوت کردیم، مىگویند: ایران با اسرائیل و آمریکا رابطه دارد!»
سخن آخر
مساله کاملاً روشن است. آمریکا بهدرستی دریافته که حمایتاش از رژیم غاصب قدس، خط قرمز رابطه با ایران است و می داند تا زمانی که این حمایت را ادامه دهد، نمی تواند در اندیشه این رابطه باشد؛ از این رو، از در توطئه وارد شده، و از همان سال های آخر عمر امام تا امروز با ترفندهای مختلف قصد برقراری این رابطه را داشته است؛ یک روز با تبریک عید نوروز به ملت ایران! یک روز با تهدید نظامی و تحریم! یک روز با دراز کردن دست چدنی مزین به دستکش مخملی! یک روز با تمجیدِ از فتوای رهبر مبنی بر تحریم سلاح اتمی! و ...
در پایان هم باید این نکته را در نظر داشت که اصل طرح مساله مذاکره با آمریکا به هر عنوان (چه در قالب خاطره، و چه در قالب رسمی و دیپلماتیک و...)، در وضعیت فعلی، بحثی انحرافی است و سبب هدر رفتن انرژی و فرصت خدمت رسانی مسئولان و خوشحالی دشمنان از تحتالشعاع قرار گرفتن مسائل اصلی کشور خواهد بود.