پویشی در علوم انسانی، سال اول، شماره ویژه‌نامه، پیاپی 3، فروردین و اردیبهشت 1391، صفحات 56-

    شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    رابطه با آمریکا در آینه کلام امام خمینی

    (محمد ایلاقی حسینی ilaghi@Qabas.net)

    اشاره

    وقتی ایالات متحده، یک‏باره و یک‏جانبه روابط خود را با ایران قطع کرد، موجی از نگرانی ها در داخل و خارج از کشور پدید آمد. اظهارنظرها هم البته متفاوت بود و متفاوت ماند تا به امروز که بعضی می‏ گویند: بحث از برقراری یا عدم برقراری رابطه با آمریکا در ذات خود اشکال ندارد.

    در کنار این اظهارنظر ها بعضی معتقدند که «عدم مذاکره و رابطه» سبب تحریم ها و مشکلات اقتصادی شده است؛ البته بعضی بر این باورند اکنون که مورد تهدید هستیم! نباید به مساله رابطه با آمریکا پرداخت.

    در برابر این باور باید گفت: زمانی که غرب از سوی جمهوری اسلامی ایران با تحریم نفتی روبه‏رو شده، و در مذاکرات هسته ای 1 + 5 نیز برگ برنده در دستان ایران است، چگونه آمریکا می تواند تهدیدی برای ایران باشد؟

    این ضدونقیض گویی ها انگیزه ما شد تا این مساله را در کلام ارزشمند امام راحل بررسی کنیم و ببینیم نظر ایشان که مبنا و معیار سیاست‏های کلان نظام است، چیست؟ و در نهایت این‏که رابطه با آمریکا، آری یا خیر؟!

    چنان‏چه دیدگاه‏های امام خمینی(ره) در دو مقطع قبل و بعد از انقلاب به‏طور دقیق مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد، به‏روشنی مبنا و معیاری برای رابطه با آمریکا به دست خواهد آمد و دیگر نیازی نخواهد بود هرازچندگاهی عده ای از رابطه و یا عدم رابطه با آمریکا ابراز نگرانی کرده، و برای آن راه‏کار ارائه دهند. در این زمینه تنها کافی است قواعدی را که امام به آن اشاره کرده، بازبشناسیم. ما در این مقاله به این مساله پرداخته‏ایم:

    تاراج ارزش‏ها و داشته‏ها

    امام از این‏که مسایل فرهنگی و مسئولیت‏های کلیدی از سوی آمریکا مدیریت می شد، اعتراض داشت و در شهریور ماه 1343  فرمود:«...شما یک فرهنگ مستقل درست کنید یا بدهید ما درست کنیم، شما مى‏ترسید از آمریکا، ...بدهید ما درست کنیم؛ اختیار فرهنگ را دست ما بدهید... و فرهنگ هم حقش است دست ما باشد. خب ما در این مملکت یک وزارتخانه نداشته باشیم؟! همه وزرا از آمریکا؟!..» امام می داند در کشوری که از سوی آمریکا مدیریت شود، حقوق ملت ایران پایمال خواهد شد. اگر حرف و خواسته امام شنیده و پذیرفته می‏شد، هیچ‏گاه سند بردگی به‏نام کاپیتولاسیون بر ملت ایران تحمیل نمی‏گشت؛ سندی که به واسطه آن آمریکایی ها و جنایت‏های بی‏شمارشان در حاشیه امن قرار می گرفت یعنی اگر یک کارگر آمریکایی، یکی از عالمان بنام ایران را به قتل می رساند، ایران حق محاکمه او را نداشت و باید برای محاکمه به آمریکا می‏رفت! امام در برابر این سند ننگین چنین اعتراض می کند:«آیا ملت ایران... مى‏داند مجلس، به پیشنهاد دولت، سند بردگى ملت ایران را امضا کرد، اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشى بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد؟ قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامى و ملى ما؟ ...ملت ایران را در تحت اسارت آمریکایى‏ها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامى و غیرنظامى آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتى بکنند، هر خیانتى بکنند؛ پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد. دادگاه هاى ایران حق رسیدگى ندارند. چرا؟!...

    ما زیر چکمه آمریکا برویم، چون ملت ضعیفى هستیم؟! چون دلار نداریم؟!... آقا تمام گرفتارى ما از این آمریکاست. تمام گرفتارى ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست. این وکلا هم از آمریکا هستند. این وزرا هم از آمریکا هستند. همه تعیین آنهاست. اگر نیستند چرا نمى‏ایستند در مقابلش داد بزنند؟...»

    البته این امنیت، خلاصه به یک لایحه نشده و «...باید گفت ایران به صورت پایگاه نظامى اسرائیل و در واقع آمریکا درآمده...» و هزینه این پایگاه ها هم از پول نفت ایران تأمین می شود، یعنی «...این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده...، و با ...افزایش استخراج نفت، به مبارزه علیه کشورهاى نفت خیزى که مى‏خواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند برخاسته است...»؛ البته نباید تصور کرد خود آمریکا ذخائر نفتی ندارد، بلکه «... آمریکا از ذخایر هنگفت نفت خود استفاده نمى‏کند، و از دیگران مى‏خرد که براى مصالح کشورش محفوظ باشد؛ ولى شاه ایران این طلاى سیاه را مى‏فروشد... تا از منافع و مطامع استعمارگران در ایران و منطقه نگهبانى کند.»

    با جست‏وجو در سخنان امام به‏روشنی نقش و وظیفه شاه را در تأمین منافع و امنیت آمریکا در منطقه خواهیم یافت و این‏که چگونه سرمایه‏های عظیم ایران را به تاراج گذاشته بود:«...در غارت مخازن کشور ما و تأسیس پایگاه هاى نظامى در نقاط مختلف مملکت، شاه دست نشانده‏اى مطیع و تسلیم است.» و «دولت هاى آمریکا بزرگترین جنایتى که به ما کردند این است که این دودمان پهلوى را به ما تحمیل کردند و مخازن ما را با دست آن برده‏اند... در ایران، پایگاه‏هایى درست کردند که مخالف با استقلال ما بوده است... آمریکاست که پشتیبانى از شاه مى‏کند».

    احترام متقابل

    امام خمینی بنده هوا نیست، و رضای خداوند متعال را در شدت و نرمش، رویاروی دشمنان در نظر می گیرد. ایشان معیارها را می‏شناساند و برای رابطه با هر کشوری و به‏ویژه آمریکا شرایط تعیین می کند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:

    «...روابط ما با تمام خارجی ها بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در این رابطه، نه به ظلمى تسلیم مى‏شویم و نه به کسى ظلم خواهیم کرد.» و «... اگر آمریکا [هم] بخواهد همان طور که حالا با ملت ایران معامله مى‏کند با ما رفتار کند، نقش ما با او خصمانه است و اگر چنانچه آمریکا به دولت ایران احترام بگذارد، ما هم با همان احترام متقابل عمل مى‏کنیم و با او به‏طور عادلانه، که نه به او ظلم کنیم و نه به ما ظلم کند، رفتار خواهیم کرد و اشکالى پیش نمى‏آید.»

    سیاست های نفتی

    «... ما با تمام دولت‏ها، در صورتى که دخالت در امور داخلى ما نکنند...، با احترام رفتار مى‏کنیم و نفت را هم هر کس مشترى است به او مى‏فروشیم. ما از زیاده‏روى و غلط روی هایى که راجع به نفت بوده است و چیزهایى که خلاف مصلحت ملت بوده است، جلوگیرى مى‏کنیم...»

    دوره ارباب و رعیتی

    «ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم... ما ذلت را نخواهیم پذیرفت...». «این‏طور نباشد که من در کاخ سفید نشستم و شما در کوخ نشستید و کاخ نشین با کوخ نشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و ما را همان‏طور که هستیم بفهمند، ادراک کنند ماها را، ما با آنها چرا رابطه نداشته باشیم؟ با دولت آمریکا هم رابطه پیدا مى‏کنیم.»

    احترام به استقلال ایران

    «آنچه را که ما از آمریکا انتظار داریم این است که به مصالح ملت و استقلال مملکت ما احترام بگذارد و از دخالت در امور ما خوددارى کند.» از این رو «ما باید قطع‏رابطه اقتصادى، رابطه فرهنگى از خارج بکنیم، فرهنگ از خود ما باید باشد، اقتصاد هم از خود ما باید باشد،...»

    اجرای حدود و احکام اسلامی

    اجرای حدود اسلامی ضامن سلامت جامعه، مانع تجاوز به حقوق دیگران و سبب‏ساز حاکمیت ارزش‏های الهی می‏شود، بااین حال، بعضی از کشورهای مدعی حقوق بشر چون آمریکا که با فلسفه این احکام بیگانه‏اند و از این ارزش‏های الهی و انسانی تهی هستند، نسبت به اجرای حدود اسلامی واکنش نشان داده و جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کنند و در پی تعطیلی این حدود می گردند. امام خمینی(ره) حاضر نیست، به‏قیمت رابطه با سایر کشورها، اجرای حدود اسلامی تعطیل شود.

    «دولت آمریکا ما را [تهدید] کرده بود که اگر چنانچه [اجرای حدود]... ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با آمریکا یک قدرى خطر مى‏افتد، اى الهى که به خطر بیفتد! ما روابط با آمریکا را مى‏خواهیم چه بکنیم. روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما مى‏خواهیم چه کنیم...؛ ما چه احتیاجى به آمریکا داریم. آمریکا آن طرف دنیاست. آنها مى‏خواهند که بازار داشته باشند اینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ... اسلام که، بنا ندارد که ظلم به دیگرى بکند، مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمریکا ما را محکوم مى‏کند.»

    صلاح ما یا صلاح آنها

    امام به سیاست‏های فریبکارانه آمریکا هم که فقط برای حفظ منافع خودشان است اشاره می‏کند و می‏فرماید:«... پایگاه براى آمریکا درست کردند، عوض پول نفتى که از ما گرفتند! نفت را از ما گرفتند، عوضش یک اسلحه هایى، یک چیزهایى دادند که ما خودمان نتوانیم استعمال کنیم، و محتاج به کارشناس باشیم و مستشار باشیم و امثال ذلک، ...شما تصور نکنید که اینها براى ما ...یک قدم بردارند. هر که این را تصور بکند این جاهل است...».

    «اگر ما مى‏توانستیم که به کلى منقطع بشویم از این ها، ...به صلاحمان بود. خیال نکنید که روابط ما با آمریکا ... یک صلاحى دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاح مندى براى بره نیست، اینها مى‏خواهند از ما بدوشند، اینها نمى‏خواهند به ما چیزى بدهند.»

    قطع‏رابطه

    رفتار و گفتار مقتدرانه و دور از ذلت امام به‏مزاق آمریکا خوش نمی آید و یک‏جانبه و به‏عنوان تهدید روابط خود را قطع می کند. این حرکت برای بعضی از افراد نگران کننده به نظر می آید، اما امام از این قطع‏رابطه ابراز خرسندی کرده و در اولین اقدام، به پیام تبریک قطع‏رابطه با آمریکا که از سوی آیت الله مرعشی فرستاده می‏شود، این‏گونه پاسخ می دهد:«حضرت آیت اللَّه آقاى حاج سیدشهاب الدین مرعشى نجفى (دامت برکاته) تلگراف شریف در مورد تبریک قطع‏رابطه با آمریکاى جهان‏خوار واصل و موجب تشکر گردید. از خداى تعالى موفقیت همه مسلمانان جهان را در راه مبارزه و پیروزى کامل بر دشمنان اسلام مسئلت دارم.»

    و از سویی در پاسخ «پاپ ژان پل دوم» که گویا نگران رابطه ایران با آمریکا بوده است، این‏گونه می نویسند:«عالی‏جناب پاپ ژان پل دوم! ...خاطر محترم را متوجه مى‏کنم که ملت شریف مجاهد ما این قطع روابط را به فال نیک گرفته و براى آن جشن عظیم به‏پا کرده و چراغانی ها و پایکوبی ها نمودند. ...؛ لکن متذکر مى‏شوم که جناب شما از انگیزه‏هاى تیره گی هاى دیگر و مشکلات خطرناک بزرگتر که مرقوم داشته‏اید نگران نباشید، که ملت اسلامى ایران از مشکلاتى که در این قطع روابط به وجود آید استقبال مى‏کند و از خطرهاى بزرگتر که مرقوم شده است، هراس ندارد و آن روز براى ملت ما خطرناک است که روابطى نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود، و با امید به خداى متعال تجدید نخواهد شد. من از جناب‏عالى با نفوذ معنوى که بین ملت مسیح دارید مى‏خواهم که دولت آمریکا را از عواقب ستمگری ها و زورگویی ها و چپاولگری ها بترسانید...».

    البته امام این ابراز خرسندی را در همین‏جا به پایان نبرده و خطاب به ملت ایران می فرماید:« ملت شریف ایران! خبر قطع‏رابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم و اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع‏رابطه است. ... ما این قطع-رابطه را به فال نیک مى‏گیریم؛ چون که این قطع‏رابطه دلیلى بر قطع امید آمریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزى نهایى را که ابرقدرت سفاکى را وادار به قطع‏رابطه ـ یعنى خاتمه دادن به چپاولگری‏ها ـ کرده است، اگر جشن بگیرد حق دارد.»

    در ادامه راه هم به ملت ایران، خطر آمریکا را گوشزد کرده و می فرماید:« امروز تمامى آنانى که علیه جمهورى اسلامى ایران متحد شده‏اند، با واسطه یا بدون واسطه در رابطه با آمریکا مى‏باشند ملت ایران باید با قاطعیت با این خطر بزرگ مبارزه نماید. آمریکا از اینکه دید حمله نظامى توسط یکى از نوکرانش یعنى دولت عراق، مردم ما را متحدتر کرد، دوباره دست به تشدید اختلافات داخلى زد. مردم دلیر ایران باید با اتحاد خویش این نقشه شیطانى را هم به دنبال نقشه‏هاى قبل خنثى کنند.»

    راه توبه همچنان باز است

    با توجه به آنچه گذشت، اگر خوش بنیانه به مساله بنگریم، احتمال می دهیم که آمریکا یک‏روز راه توبه را در پیش گرفته و تمامی شروط مذکور را (احترام، عدم ظلم و احترم به استقلال و...) بپذیرد که در آن صورت به نظر نمی رسد اشکالی برای مذاکره و مرابطه وجود داشته باشد، اما در این میان یک مشکل اساسی وجود دارد و آن حمایت آمریکا از اسرائیل است. دراین‏باره باید گفت «آمریکا اسرائیل را به هیچ کس نمى‏فروشد.» و «اسرائیل به پشتوانه آمریکا فلسطین را غصب کرد.» از طرفی هم «اسرائیل پایگاه آمریکا و دست نشانده آمریکاست.» درحقیقت، یکی دشمن اسلام و دیگری دشمن مسلمانان است. خلاصه این‏که «اسرائیل از آمریکاست»

    از طرفی هم «اسرائیل یک غده سرطانی در منطقه» است و باید محو گردد. دراین‏صورت، بی‏شک طرح مذاکره با آمریکا خیانتی بزرگ به نظام جمهوری اسلامی است؛ چراکه یکی از ارکان مذاکره، پذیرش بدیهی و ابتدایی ترین مواضع از سوی دو طرف است، یعنی از طرف جمهوری اسلامی ایران محو رژیم اشغالگر قدس، و از سوی آمریکا هم حمایت بی‏دریغ از سگ نگهبانش در منطقه!

    توطئه

    امام راحل، پیوسته لزوم بیدارى در برابر توطئه‏ها و القائات شیاطین را به ملت شریف ایران و دیگر کشورهای دنیا گوشزد می کند، و توجه به نیرنگ‏های فریبکارانه آمریکا را هشدار می‏دهد:«...در این جنگى که علیه ما به راه انداخته و از همه‏جا به دشمن ما کمک مى‏کنند، ... تمام کشور ما ایستاده‏اند، و ...ما مى‏دانیم، اگر صدام یک روز هم قدرت این را داشته باشد که ایران و منافع ایران را به هم بزند، این کار را مى‏کند، و اگر نمى‏زند نمى‏تواند. در عین‏حال، رادیوها مرتب مى‏گویند که آنها(دشمنان) مى‏توانند همه‏جا را بزنند. اینها مى‏خواهند یک هیاهو راه بیندازند تا با آمریکا روابط داشته باشیم ... و ما تا آخر ایستاده‏ایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که آمریکا این‏طور است ...و اسرائیل هست، ما با آنها نمى‏توانیم زندگى بکنیم. اسرائیل آدم‏شدنى نیست! مع‏ذلک مى‏بینید شیاطین، با این که ما از بیست سال قبل و در زمان شاه فریاد زدیم و مسلمین را به ادراک خطر اسرائیل دعوت کردیم، مى‏گویند: ایران با اسرائیل و آمریکا رابطه دارد!»

    سخن آخر

    مساله کاملاً روشن است. آمریکا به‏درستی دریافته که حمایت‏اش از رژیم غاصب قدس، خط‏ قرمز رابطه با ایران است و می داند تا زمانی که این حمایت را ادامه دهد، نمی تواند در اندیشه این رابطه باشد؛ از این رو، از در توطئه وارد شده، و از همان سال های آخر عمر امام تا امروز با ترفندهای مختلف قصد برقراری این رابطه را داشته است؛ یک روز با تبریک عید نوروز به ملت ایران! یک روز با تهدید نظامی و تحریم! یک روز با دراز کردن دست چدنی مزین به دستکش مخملی! یک روز با تمجیدِ از فتوای رهبر مبنی بر تحریم سلاح اتمی! و ...

    در پایان هم باید این نکته را در نظر داشت که اصل طرح مساله مذاکره با آمریکا به هر عنوان (چه در قالب خاطره، و چه در قالب رسمی و دیپلماتیک و...)، در وضعیت فعلی، بحثی انحرافی است و سبب هدر رفتن انرژی و فرصت خدمت رسانی مسئولان و خوشحالی دشمنان از تحت‏الشعاع قرار گرفتن مسائل اصلی کشور خواهد بود.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم. دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0)، 56-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم". دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1، 0، 1391، 56-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1391) 'شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم'، دو فصلنامه پویشی در علوم انسانی، 1(0), pp. 56-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). شما هنوز گرگید ولی ما دیگر بره نیستیم. پویشی در علوم انسانی، 1, 1391؛ 1(0): 56-