به طعم زهـر!
Article data in English (انگلیسی)
محمد ایلاقی حسینی ilaghi@Qabas.net
اشاره
مرور باتأمل تاریخ، سبب ساز بصیرت و نجات بخشی انسان از مهلکه هاست. گذر دقیق بر نکته ها و گفته های رهبران علم و اندیشه و اخلاق همیشه درس آموز است. در این راستا، وقتی امام راحل جملة «میزان در هرکس حال فعلى او است » را به وصیت نامه خود می افزاید، نشان از آن دارد که عبرت های تاریخ را می شناسد و می داند که در رکاب حضرت علی (ع) بودن، ملاک فضیلت نیست؛ چرا که جانبازِ جنگ صفین، همان قاتل سیدالشهداء در ظهر عاشوراست.
و یا وقتی در هنگامه های سهمگین تجاوز عراق معتقد است که اگر حتی یک خانة سالم مانده و یک نفر در مملکت زنده باشد، باید جنگ را ادامه داد، به حق دریافته که می توان با توان اندک و نیروی کم، کربلای دیگری آفرید.
افسوس!
اما افسوس از جریانی است که اسباب تحمیل قطع نامه را فراهم کرد. امام در این باره فرمود: «به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد... با قبول قطع نامه... موافقت نمودم.» رئیس جمهور وقت، سخنان امام را این گونه توضیح دادند:«...اگر ما می توانستیم فضایی را پیدا کنیم یا به وجود بیاوریم که آن چه را به شما گفته می شود، فقط ملت ایران آن را بشنود و دشمن از آن اطلاع پیدا نکند ... شک نداشته باشید بنده ... یکی یکی عوامل و حوادث را می گفتیم و مطمئناً نظر موافق همه را جلب می کرد، اما چه کنیم هر چه که به شما گفته بشود دشمن شما هم آن را خواهد شنید...»
اکنون اما وقت آن رسیده است که با بیان عملکرد سازمان های بین المللی و اشاره به نقش برخی عوامل داخلی، دلایل پذیرش قطع نامه از سوی ایران روشن شود.
به نام مستضعف، به کام مستکبر
سازمان ملل متحد با شعارهایی چون «آزادی و احترام به عقاید گوناگون » شکل گرفت و از سویی برای جلب اعتماد مردم، شعار «وحدت برای افزایش رفاه و امکان بهره وری مادی همه انسان ها» را سرداد، اما فراسوی این شعارهای فریبنده در عمل راه دیگری رفت. برای نمونه هیچ یک از ابرقدرت ها خود را ملزم به انجام توصیه های «سازمان یونسکو» که یکی از بخش های سازمان ملل متحد است، نکرده اند، اما پیوسته از ابزار قدرتِ «شورای امنیت»(یکی دیگر از بخش ها) برای خواست های نامشروع، پایمال کردن حقوق ملت ها و چپاول ثروت های آنان بهره می گیرند.
سیر دفاع از صلح بین المللی!
یک روز پس از تجاوز عراق به ایران، شورای امنیت بیانیه ای صادر کرد، اما در اوج شگفتی، عراق متجاوز شناخته نشد و حتی از او نخواستند به مرزهای بین المللی بازگردد!
قطع نامه 497 (6 /7 /59)
1. حل اختلاف بدون به کار گیری زور 2. پذیرش پیشنهاد مناسب میانجی گرایانه 3. خویشتن داری کشورها، برای جلوگیری از تشدید درگیری 4. درخواست گزارش از دبیرکل طی 48 ساعت به شورا.
در این قطع نامه عبارتی وجود ندارد که نشان دهد تجاوز عراق خطری برای صلح و امنیت بین المللی است. از سوی دیگر پاره نمودن قطع نامه 1975 الجزیره (حاکمیت ایران بر نیمی از اروند) توسط صدام، مُهر تأیید بر متجاوز بودن عراق زد که در آن زمان از سوی هیچ منبع رسمی بین المللی محکوم نشد.
قطع نامه 514 (61/4/21)
1. آتش بس فوری 2. عقب کشیدن نیروها 3. اعزام ناظران برای نظارت بر آتش بس 4. احترام طرفین به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی و... 5. خویشتن داری سایر کشورها 6. درخواست گزارش از دبیرکل طی سه ماه.
این قطع نامه بعد از سکوت 20 ماهه و چند هفته بعد از آزادسازی خرمشهر و بالارفتن توان نظامی ایران صادر شد.
در این قطع نامه نیز بدون تعیین متجاوز، تنها از دو طرف می خواهد به حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی یکدیگر احترام بگذارند!
قطع نامه 522 (12 /7/ 61)
1. تکرار بند 1 و 2 قطع نامه قبل 2. چون عراق آمادگی خود را برای همکاری اعلام داشته، از ایران نیز می خواهد چنین کند. 3. لزوم اعزام ناظران سازمان 4. لزوم ادامه کوشش های میانجیگرانه 5. تأکید مجدد بر عدم دخالت سایر کشورها 6. درخواست گزارش طی 72 ساعت.
این قطع نامه زمانی صادر شد که ایران عملیات رمضان را با هدف عقب راندن نیروهای ارتش عراق و تهدید بصره انجام داد.
قطع نامه 540 (9 /8 /62)
1. درخواست میانجیگری از دبیر کل 2. محکومیت نقض حقوق انسانی و بشردوستانه 3. توقف مخاصمات در منطقه خلیج 4. احتمال اعزام ناظران 5. دوری از اقدامی که صلح و امنیت بین المللی را به خطر اندازد و خودداری از به مخاطره انداختن حیات دریایی 6. عدم دخالت سایر کشورها.
تهدید ایران پس از فتح خرمشهر مبنی بر بستن تنگة هرمز در صورت ادامه حملات، برای حامیان عراق غیرقابل تحمل بود و شورای امنیت که تاکنون حملة عراق به مناطق مسکونی و کشتی های تجاری ایران را محکوم نکرده بود، بعد از عملیات های موفق ایران در حمله به شاهرگ های حیاتی و اقتصای عراق، این قطع نامه را صادر کرد.
نکته تامل برانگیز در این قطع نامه، به کار بردن نام ناقص و عام «خلیج» به جای اسم خاص «خلیج فارس» بود که نشان از جهت گیری شورا به سود محافلی است که قصد تحریف این نام را داشتند.
قطع نامه 582 (5 /12/ 64)
1. ابراز تأسف از اقداماتی که سبب بروز منازعه و ادامه آن شده است. 2. ابراز تأسف از به کارگیری سلاح شیمیایی 3. درخواست آتش بس فوری و برگشت به مرزها 4. درخواست مبادله اسرا 5. محول نمودن جنبه های منازعه به هر وسیله میانجی گرانه 6. درخواست تلاش از دبیرکل برای مؤثرساختن قطع نامه 7. عدم دخالت سایر کشورها.
این قطع نامه بعد از تصرف ده ها حلقه چاه نفت از حوزه مجنون توسط ایران و بعد از عملیات والفجر 8 (تصرف فاو) صادر شد. عراق هم در بازپس گیری آنها با سلاح شیمیایی چیزی جز کشتار عظیم عاید خود نکرد.
پیش از صدور این قطع نامه دبیرکل اتحادیه عرب، ایران را متجاوز خواند! و شورای امنیت قطع نامة پیشنهادی اتحادیه عرب را با تغییراتی به تصویب رساند و در آن افزون بر ابراز نگرانی از طولانی شدن درگیری، تأکید بر اصل قابل قبول نبودن تصرف سرزمین شد.
قطع نامه 588 (16 /7 /65)
خواستار اجرایی شدن قطع نامه قبل شد.
صدور این قطع نامه مصادف با شکست عراق در استراتژی «دفاع متحرک» بود.
قطع نامه 598 تیرماه 66
سازمان ملل به دلیل آن چه آن را «احراز نقصِ صلح بین الملل» دانست، بدون حضور و کسب نظر مستقیم جمهوری اسلامی ایران این قطع نامه را تهیه و تصویب کرد:
1. درخواست آمرانه آتش بس فوری و برگشت به مرزها 2. اعزام ناظران بین المللی 3. آزادسازی اسرا 4. درخواست همکاری با دبیرکل در اجرای قطع نامه و رسیدن به راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه 5. عدم دخالت سایر کشورها 6. ارجاع مسئله به هیئت بی طرف 7. تصدیق ابعاد عظیم خسارت ها جهت کمک 8. اقدام عملی جهت تحکیم امنیت و ثبات منطقه 9. آگاه ساختن شورا از اجرای قطع نامه 10. تشکیل جلسه در صورت لزوم به منظور تأمین اجرای قطع نامه.
از نکته های قابل توجه و سوال برانگیز این قطع نامه می توان به این موارد اشاره کرد: در مورد استفاده از سلاح های شیمایی و... که نقض آشکار حقوق بشر است، فقط ابراز تاسف شد و متجاوز بودن عراق تعیین نشد. هم چنین بازگشت به مرزها و آتش بس، مقدم بر رسیدگی به مسئولیت جنگ شد، البته بدون معرفی ناقض صلح!
در عملیات کربلای 5 که شهر بصره توسط ایران تهدید شد، تلاش سازمان ملل برای تهیه و تنظیم قطع نامه به نفع عراق صورت گرفت.
با بالا رفتن توان نظامی ایران در فاصله صدور قطع نامه 588 تا 598 عملیات های فراوانی در جبهه ها صورت گرفت که نتیجه این عملیات ها، احساس خطر و نگرانی جهان از پیروزی های ایران بود. غربی ها با فتح خرمشهر برخوردی ناباورانه داشتند و تصور نمی کردند که ممکن است پیروزی های پی درپی ایران منافع غرب را در منطقه به خطر بیاندازد. از سویی دیگر، ایران مدتی طولانی در برابر حملات مؤثر عراق به نفت کش های خود و... واکنش نشان نداد، ولی سرانجام در برابر تشدید حملات، تصمیم به اقدامی تلافی جویانه گرفت. مسئولان ایران رسماً تهدید کردند که اگر دولت ایران نتواند نفت خود را صادر کند، هیچ دولت دیگری نیز نمی تواند از خلیج فارس، نفت صادر کند.
عوامل دیگری نیز چون «ایستادگی ایران بر مواضع خود»، «ضعیف شدن روحیه رژیم عراق» و... در صدور این قطع نامه تأثیر داشت که بحث مفصلی را می طلبد.
با نگاهی به این قطع نامه ها، مفاد و زمان صدور آن ها درمی یابیم که صلح و امنیت بین المللی در واقع همان منافع شخصی قدرتمندان چپاول گر است که نباید هیچ گاه به خطر بیفتد. تا زمانی که رژیم عراق قدرت نظامی برتر بود، صلح و امنیت بین الملل برقرار بود! اما هرگاه ایران با عملیاتی پیروزمندانه، متجاوزان را به عقب می راند، بلندگوهای مدافعان صلح و به خطر افتادن امنیت جهانی به صدا درمی آمد!
قبول جام زهر
در پذیرفتن قطع نامه، جدای از نقش عوامل بیگانه و قدرت های استکباری ، از نقش پررنگ و پرافسوس عوامل داخلی نیز نباید گذشت. لحن و سخن امام راحل در هنگام پذیرش قطع نامه بسیار تامل برانگیز است: «این تصمیم برای من چون زهر کشنده است.» «حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى [است]... خصوصاً براى من... خدا مى داند که اگر نبود انگیزه اى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمى بودم... و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطع نامه را سر کشیده ام... قبول قطع نامه... به معنای حل مسئله جنگ نیست... شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم.»
شهید آوینی می گوید: «امام که می فرماید مسئله جنگ حل شده نیست، بدین معناست که دشمن می دانست جنگ با ایران ثمره ای جز شکست ندارد و باید... از راه شبیخون فرهنگی وارد شود، لذا... بعد از پذیرش قطع نامه مخصوصا بعد از رحلت امام، کشور مواجه با یک هجوم فرهنگی سازمان یافته ای می شود، که بخارات مسموم آن شتابزده فضای مطبوعات را فرا می گیرد.»
ثمرة خون شهدا
آشکار شدن چهرة حقیقی و پلید سازمان های بین المللی که انبوهی از شعارهای زیبا را یدک می کشند، تنها یکی از ثمرات گران بار خون شهیدان هشت سال دفاع مقدس بود. امام راحل چه زیبا فرمود: «در آینده ممکن است افرادی... [بگویند] ثمره خون ها... چه شد؟ اینها یقیناً از عوالم غیب و... بی خبرند... خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده ... [و] برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده...».
یک سوال
اگر ایران قطع نامه نه چندان عادلانه 598 را نیز چون قطع نامه های ظالمانه قبلی نمی پذیرفت، چه اتفاقی می افتاد؟ مگر نه آن است که قرآن «وعده داده است که اگر دشمن ابتدا به شما حمله کرد، آن دشمن قطعاً شکست خواهد خورد... [و باید گفت] این قانونِ الهی است.»
جوانان خسته بودند!
اگر ادعا شود که دیگر تبلیغات نمی توانست مردم را برای دفاع و حضور در جبهه بسیج کند، می گوییم اولا: با کلام امام چه کنیم که فرمود: «تا این جوان ها هستند و ان شاءالله هستند نمى تواند کسى به این مملکت صدمه وارد کند. آنهایى که تو خانه نشسته اند و مى گویند که مردم خسته شده اند از جنگ،... آنها خودشان خسته هستند، از اول هم خسته بوده اند... جوان هاى ما مى دانند که اگر خداى نخواسته، صدام غلبه پیدا کند... چه خواهد کرد... این جوان هاى غیورى که یک همچو احساسى دارند مى نشینند تو خانه شان و مى گویند که خسته شده ایم از جنگ؟! از چى خسته شده اند؟ از دفاع از نوامیس شان خسته شده اند؟!» (25 /5/ 62). ثانیا: حرکت جوانان را زمانی که با فراخوان امام حماسه مرصاد را آفریدند، چگونه تحلیل کنیم؟! آن ها چه فرقی با جوانان عرصه جنگ داشتند؟ مگر از زمان جنگ تا عملیات مرصاد چند روز فاصله بود؟
کشور دچار بحران اقتصادی بود!
از نظر اقتصادی و دفاعی در آغاز جنگ وضع ما بهتر بود یا در اواخر جنگ؟! اگر در زمان جنگ، در کنار مسایل دیگر، پروژه های موازی تعریف نمی شد تا برای اداره جنگ، پول کم بیاید، و اگر درآمد صنایع کشور در اختیار جنگ قرار می گرفت باز بهانه ای بود که عوامل اقتصادی را دخیل در پذیرش قطع نامه بدانیم؟!
یکی از سرداران دفاع مقدس در پاییز 88 در مشهد مقدس در سخنرانی خود گفتند: «نواری از آقا[رهبر معظم] داریم که ایشان در «گلف اهواز» هستند و همة فرماندهان جنگ دور ایشان هستند و همه دارند به ایشان تشر می زنند، آن موقع آقا رئیس جمهور بودند، که چرا امکانات را در اختیار جنگ نمی گذارید؟ جنگ نیاز به مهمات و تجهیزات و خودرو و نیرو دارد .... آقا در پاسخ به اعتراضات فرمانده ها راجع به کمبود تجهیزات در جنگ می فرماید: من چه بکنم وقتی به آقای میرحسین به عنوان نخست وزیر دستور کتبی داده ام که صنایع کشور، ازجمله ایران خودرو، در خدمت جنگ و پشتیبانی از جنگ قرار بگیرد اما این نامة من روی میز ایشان مانده و هیچ اقدامی نکرده و در ایران خودرو پیکان با ارز ۷ دلار تولید می کنه زیر پای مدیران دولتی گذاشته! من چه بکنم؟ بعد آقا هفت، هشت تا از دستوراتش به نخست وزیر را اسم می آورد که من دستور دادم و او عمل نکرد. این مستند انقلاب است که ما صدای آقا را داریم».*
جام زهری مشابه!
وقتی صحبت از سرگیری غنی سازی شد، عده ای هم زمان با تهدیدات سنگین غرب، برای حمله دشمن تاریخ معین کردند! به گونه ای که می خواستند وضعیت را همانند زمان جنگ جلوه دهند و بگویند همان گونه که امام قطع نامه را پذیرفت، اکنون نیز وقت آن است که جام زهر نوشیده شود و به تعلیق غنی سازی تن در دهیم!
کلام آخر
مقاومت، مقاومت و باز هم مقاومت. نتیجه این مقاومت را در برنامه هسته ای دیدیم. زمانی که رهبر فرزانه انقلاب امر به شکست تعلیق نمود، دشمن جز درماندگی چاره ای نداشت. امروز که آمریکا و غرب در سرازیری سقوط قرار دارند، این ما هستیم که باید برای مذاکره شرط و مکان تعیین کنیم، پس چرا هراس از هیمنه پوشالی دشمنان؟! پس چرا عقب نشینی از آرمان ها و ارزش ها؟! پس چرا شعار نخ نمای مذاکره با آمریکا؟! و هزاران چرا و اما و اگر دیگر...!
منابع
1.جستاری بر پایان جنگ.
2.مجموعه مقالات قطع نامه 598.
3. صحیفه امام.
*.http://www.lailatolgadr.net/akhbar-va-magalat-siyasi/3018-sokhanan-sarda...


